خبرگزاری حوزه | ما در جهانی زندگی میکنیم که اگرچه دولتها و ملتها معمولاً مرزهای جغرافیایی مشخصی دارند، اما دیگر نمیتوان تأثیر رویدادهای یک کشور را در کل یا بخش عمدهای از جهان انکار کرد. همه آنچه ما از آن به عنوان فضای بین الملل یاد می کنیم بر اساس این نظام تأثیرات است. شاید فلسفه وجودی دادگاههای بینالمللی، سازمانهای بینالمللی و قوانین بینالمللی - هرچند ظاهراً - جلوگیری از این آسیبها باشد؛ آسیب گسترش اوضاع داخل به خارج.
اما اکنون موضوع فلسطین با جنایات غیرانسانی و ظالمانه رژیم غاصب اسرائیل به مرحله ای رسیده که جهان را از زوایای مختلف درگیر کرده است. «ظلم» نکته بارز این وضعیت است و دقیقاً در اینجاست که باید «عدالت» را مطرح کرد.
عدالت جهانی (International justice) زمانی به وجود می آید که دیگر نمی توان به طور طبیعی انتظار داشت دولت های اصلی از اصول اساسی عدالت حمایت کنند. با توجه به وضعیت فلسطین، ما به جای اینکه از اعتبار یا اساسا حق حاکمیت یک کشور غاصب صحبت کنیم، به عدالتی نیاز داریم که از هستی انسان دفاع کند و نیازهای اساسی انسان فلسطینی را تأمین کند.
برای گسترش عدالت جهانی در مورد مسئله فلسطین باید دو حوزه را دنبال کرد:
حوزه اول، عدالت کیفری است. جایی که قرار بود قوانین و دادگاه های بین المللی مجرمان و ناقضان حقوق بشر را در سطح بین المللی مجازات کنند اما تاکنون کاری انجام نداده اند.
و حوزه دوم عدالت رویه ای(Procedural justice) است. رویه ها در مسئله فلسطین باید رویه های از پیش تعیین شده ای باشد که نتیجه ای عادلانه داشته باشد و اساساً «اشغال» نمی تواند آن رویه باشد. اکنون فلسطین مدت هاست که اشغال شده است و این وضعیت اساساً با گسترش عدالت و اعطای حقوق فلسطینیان در تضاد است. بنابراین اگر عدالت رویه ای بخواهد برای فلسطین کاری انجام دهد، باید وضعیت فلسطین با رأی فلسطینی ها تعیین تکلیف شود که این یک رویه عادلانه در عدالت سیاسی است. آن وقت احتمالاً میتوانیم در مورد عدالت در فلسطین و سپس در جهان صحبت کنیم.
احمد اولیایی