شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۰ شوال ۱۴۴۵ | Apr 20, 2024
جوادی آملی

حوزه / حضرت آیت الله جوادی آملی با بیان این که روز عرفه روز دعا و نيايش است گفتند: اگرچه روزه آن روز مستحب است، ليکن اگر روزه ‏گرفتن آن روز موجب ضعف شود، که انسان نتواند دعاهاي اين روز را بخواند، خواندن دعا بر روزه‏ گرفتن مقدم است.

خبرگزاری «حوزه» نهم ذی الحجة، روز عرفه، و روز دعا و نیایش است. عرفه روزی است که حق تعالی بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود فرا خوانده است و سفره ی جود و احسان خود را برای ایشان به صورت خاص ، گسترانیده و شیطان در این روز، خوارتر و حقیرتر از سایر اوقات است.

بی شک، عرفه فرصت ویژه ای برای عاشقان و دلدادگان حضرت حق است برای وصل دوباره به معبود بی همتای خود.

به جهت آمادگی بهتر و کامل تر برای درک معارف و حقیقت عرفه، بخشی از سخنان حضرت آیت الله جوادی آملی در کتاب صهبای حج را مرور می کنیم.

روز عرفه روز دعا و نيايش است و اگرچه روزه آن روز مستحب است، ليکن اگر روزه ‏گرفتن آن روز موجب ضعف شود، آن گونه که انسان نتواند دعاهاي اين روز را بخواند، خواندن دعا بر روزه‏ گرفتن مقدم است[1] .

نقش نيايش در وصول به رحمت بيکران الهي، با بيان امام صادق(عليه السلام) که فرمود: «الدُّعاء کهف الإجابة کما أنّ السّحاب کهف المطر»[2] به خوبي روشن است. طبق اين بيان نوراني همان‏طور که ابر، قرارگاه باران است، دعا نيز قرارگاه اجابت است. به بيان ديگر، اجابت در درون دعاست، همانطور که باران در نهاد ابر تعبيه شده است. بنابراين، چنانچه کسي با حسن ظن و خالصانه و عارفانه و به نحو عام دعا کند، خدا هم اجابت خواهد کرد. بخش مهمّي از پيروزي انبياي بزرگ(عليهم السلام) نيز به برکت دعا بوده است؛ زيرا تظاهرات و عمليات، بخش «جسماني» پيروزي را تشکيل مي‏دهد ولي دعا و نيايش «روح» ظفر است؛ چنانکه امام علي‏بن موسي‏الرضا(عليه السلام) همواره به اطرافيان خويش مي‏فرمود: بر شما باد به سلاح پيامبران: «عليکم بسلاح الأنبياء». آنگاه در پاسخ اينکه سلاح آنان چه بود؟ مي‏فرمود: دعا[3] .

دعا تنها چيزي است که خدا آن را به انسان تمليک کرده است. انسان جز دعا و تضرع در پيشگاه خداوند مالک چيزي نيست: «يا سريع الرضا اغفر لمن لا يملک إلاّ الدّعاء»[4] . از اين‏رو در برابر دشمن درون، سلاحي جز ناله ندارد: «وسلاحه البکاء»[5] . دشمن بيرون را مي‏توان با سلاح سبک و سنگين از پا درآورد ولي شيطان و دشمن سرسخت درون را تنها با اشک در برابر خدا مي‏توان رام کرد. بنابراين، کسي که اهل ناله نيست، مسلح نيست و اگر کسي مسلح نباشد پيروز نخواهد شد؛ زيرا انسان تا زماني که خود را مي‏بيند، خدا را نمي‏بيند و به درگاه او تضرّع و اظهار عجز نمي‏کند، وقتي ننالد در نبرد با اهريمن درون و بيرون شکست مي‏خورد.

گرچه همه حالات زندگي براي نيايش مناسب است ولي دوران پربار حج و حضور در مواقف آن، شکوه بيشتري براي دعا و تأثير فراوانتري براي نيايش به درگاه پروردگار جهان دارد و چون دعا از ضمير صاف، مورد قبول است و احرام و آهنگ کعبه آزاد و پاک، در تصفيه ضمير تأثير به سزايي دارد، نيايش در حج و دعا در مواقف آن بهترين اثرها را به همراه خواهد داشت. از اين‏رو براي هر برنامه از مناسک حج، دستور ويژه‏اي در مورد نيايش داده شده است و عمده آن دعاي عرفه در صحراي عرفات و همراه توده مردم گردآمده از سراسر جهان و عُشاق مشعر و مشتاقان کوي مناست.

روايات فراواني درباره اعمال روز عرفه و هنگام وقوف در عرفات، به‏ويژه‏کيفيت دعا در آن موقف نقل شده که بخشي از آنها در خصوص دعاهاي آن‏روز، مانند دعاي عرفه امام حسين و دعاي امام سجّاد(عليهماالسلام) است‏وبخشي نيز در اهتمام و ترغيب به دعا کردن به ديگران است، به گونه‏اي‏که‏برخي شاگردان اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) همه همّ خودرا در آن سرزمين که دعاها در آن مستجاب است، صرف دعا براي غير مي‏کردند.

علي ‏بن ابراهيم در اين باره از پدرش نقل کرده که گفت: عبدالله ‏بن جندب را در عرفات ديدم که زماني طولاني دست به سوي آسمان بلند کرده، سيلاب اشک از گونه ‏هايش بر زمين سرازير بود، به گونه اي که من شخص ديگري را اينچنين در حال مناجات نديدم. هنگامي که مردم از عرفات عازم مشعر بودند به او گفتم: کسي را بهتر از تو در حال نيايش نديدم. عبدالله گفت: به خدا سوگند در آن حال فقط برادرانم را دعا مي‏کردم؛ زيرا از امام کاظم(عليه السلام) شنيدم که فرمود: کسي که به دور از چشم برادر(ايماني)اش در حق وي دعا کند از جانب عرش ندا داده مي‏شود که صدهزار برابر آنچه براي او خواستي نصيب تو خواهد شد: «من دعا لأخيه بظهر الغيب نودي من العرش: ولک مأة ألف ضعف مثله». پس شايسته نبود که من صدهزار برابر دعاي مستجاب را به‏ خاطر يک دعا که برآورده ‏شدنش معلوم نيست واگذارم[6] . مشابه اين نَقل، درباره ديگر صحابه نيز روايت شده است[7]

پاورقی : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحار، ج94، ص124 ـ 123.

2 ـ کافي، ج 2، ص 471.

3 ـ همان، ص 468.

4 ـ مفاتيح الجنان، دعاي کميل.

5 ـ همان.

6 ـ کافي، ج 2، ص 508 و ج4، ص465.

7 ـ همان، ج 4، ص 466 ـ 465.

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha