چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۴ شوال ۱۴۴۵ | Apr 24, 2024
12

حوزه/ حجت الاسلام نصرت الله انصاری، اولین شهید روحانی قزوین است که در سال 1354 بر اثر شکنجه های ساواک، در زندان رژیم پهلوی، به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در قزوین، حجت الاسلام والمسلمین نصرت الله انصاری، در شب جمعه دوم دی ماه سال۱۳۲۰ هجری شمسی در روستای عصمت آباد از توابع شهرستان بویین زهرا دیده به جهان گشود و بعد ازگذراندن دوران کودکی، در مکتب خانه روستا، قرآن را فرا گرفت و تحصیلات ابتدایی را در همین روستا گذراند و بعد از اخذ مدرک دوره ابتدایی، با اذن پدر، به شهر قزوین آمده، در مدرسه صالحیه مشغول یادگیری علوم دینی و حوزوی گردید.

والدین این شهید بزرگوار در این باره چنین اظهار کرده‌اند: او در دوره ابتدایی، به طور جدی به طریقه آموزش در مدرسه اعتراض داشت و مدام می گفت: چرا به علوم دینی و قرآن اهمیت نمی‌دهند.

انصاری پس از ورود به مدرسه، به خاطر امانت داری و تقوا، سرپرستی طلاب مدرسه سردار را به ایشان محول کردند و همزمان با تحصیل، برای تأمین هزینه زندگی و تحصیل، در یک مغازه عطاری مشغول به کار شد.

بعد از ۳  سال تحصیل در مدرسه صالحیه و سردار، برای کسب بیشتر علم به شهر قم هجرت کرده و در مدرسه فیضیه مشغول فراگیری علوم فلسفی و دیگرعلوم حوزوی شده و با توجه به علاقه وافر به فلسفه اسلامی، در درس علامه طباطبایی(ره) حاضر شد و فقه و اصول را نیز نزد اساتید برجسته فرا گرفت.

با وقوع حادثه تلخ زلزله بویین زهرا درسال ۱۳۴۱ هجری شمسی، وی به منطقه مراجعت کرد و در امداد رسانی به آسیب دیدگان این فاجعه، قدم های مثبتی برداشت، که از جمله فعالیت های ایشان در این ایام، ساختن مسجد و حمام و لوله کشی آب آشامیدنی روستا های عصمت آباد و قاسم آباد بود.

شهید انصاری پس از اتمام عملیات کمک رسانی و بعد از بهبود نسبی اوضاع، دوباره به شهر قم بازگشت که همزمان بود با آغاز نهضت امام خمینی (س) و او نیز مشتاق و هوادار امام(ره) گردید. عشق به امام در او تحولی عظیم ایجاد کرد و سبب شد ایشان به همراه آیت الله باریک بین به فعالیت سیاسی بپردازد.

شهید انصاری در همین ایام به همراه برخی دیگر از علما صندوق تعاون اسلامی را در قم تاسیس کردند تا به طلاب و روحانیون نیازمند تسهیلات ارائه کنند.

بعد از دستگیری و تبعید حضرت امام(ره) به عراق، شهید انصاری به عشق امام و دیدار ایشان و زیارت عتبات عالیات، به طور مخفیانه راهی نجف اشرف شد و توانست مراد و مقتدای خویش را زیارت کند.

وی پس از بازگشت از عراق به ادامه تحصیل و فعالیت سیاسی پرداخت و در سال ۱۳۴۵، در سن ۲۵ سالگی پای سفره عقد نشست و با یکی از سادات هاشمی ازدواج نکرد، مدت کوتاهی در قزوین ساکن شد، سپس به همراه همسرش به قم عزیمت کرد تا اینکه در یکی از روزهای اسفند ماه سال ۱۳۵۴، در حین خدمت در بانک تعاون، توسط دژخیمان رژیم شاه دستگیر و به زندان منتقل شده و بالاخره در زیر سخت ترین شکنجه های جلادان و ماموران ساواک به فیض عظیم شهادت نایل گشت.

مرکز اسناد انقلاب اسلامی تاریخ دستگیری وی را ۱۸ اسفند 54 و تاریخ شهادتش را ۲۷ اسفند ماه 54 ثبت کرده است.

او که مظلومانه و در سیاهچال های رژیم به شهادت رسیده بود، مخفیانه دفن گردید بعد از پیروزی انقلاب و با بررسی اسناد و مدارک ساواک، مزارش در بهشت زهرا، قطعه ۳۹ ردیف ۱۸ و آرامگاه شماره ۴۶ اعلام شد.

آیت الله باریک بین، امام جمعه قزوین در مورد ایشان می گوید:شهید انصاری، مردی وارسته بود که تمام فعالیت هایش فی‌سبیل‌الله بود و از هیچ کاری در این راستا دریغ نمی کرد. آرزوی او پیروزی اسلام و برافراشتن پرچم اسلام در این مرز و بوم و بزرگترین آرزویش، شهادت بود.

شهید انصاری خود را وقف مردم کرده بود و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نمی کرد، خود را مبلّغ دین اسلام و فرهنگ شیعه و تبلیغ را وظیفه اصلی خود می دانست که در این راه هم تلاش زیادی کرد.

آیت الله باریک بین، در خصوص اخلاق و رفتار ایشان اینگونه توصیف می کنند: با افراد غریبه و کسانی که تازه با او برخورد داشتند چنان صحبت می کرد که آنها را شیفته و مجذوب خود می ساخت.

حجت الاسلام والمسلمین حسین آقاعلیخانی از فعالین و مبارزان انقلابی قزوین و مدیر فعلی موسسه مدیریت حوزه علمیه قزوین در کتاب خاطرات خود درباره شهید انصاری نوشته است: حجت الاسلام حاج شیخ انصاری از مومنین و هیئت مدیره موسسه تعاون اسلامی قم و از مبارزان فعال و باجناق آیت الله باریک بین و هر دو داماد اخوان هاشمیان بودند.

سید هاشمیان که با ما دستگیر شد برادرزاده ی همسر شهید انصاری است. وی در ارتباط با هاشمیان از قم دستگیر و مثل همه در کمیته مشترک زندانی شده بود. ما که در کمیته مشترک بودیم، طبیعی بود که از دستگیری و شهادت ایشان بی اطلاع باشیم. ملاقاتی نداشتیم تا از طریق ملاقلاتی ها کسب خبر کنیم.

در زندان قصر و در بند محکومین ده سال به بالا و بعد از مدتی، یکی از زندانیان وقتی فهمید من قزوینی ام و طلبه، گفت در بیمارستانی در شهربانی در اتاقی بودم و حالم بسیار وخیم بود آقایی ظاهرا روحانی با نام انصاری قزوینی حضور داشت، لیکن به آسانی قادر به تکلم نبود و ایشان این قدر شکنجه شده بود که دچار آسم و تنگی نفس شده بود به گونه ای که در همان بیمارستان من دیدم که به زحمت شهادتین را گفت و به فوز شهادت نائل آمد. بعد از پیروزی انقلاب معلوم شد این گونه افراد در قطعه ای از بهشت زهرا با نشانه ی مختصری دفن می کردند که مرقد و مزار شریف ایشان شناسایی گردید.

روحش شاد و یادش گرامی

منابع:

  1. خاطرات حجت الاسلام والمسلمین حسین آقا علی خانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1391شمسی .
  2. انقلاب اسلامی در قزوین، علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1388شمسی.
  3. پایگاه اطلاع رسانی یادمان شهدا و ایثارگران روحانی و طلبه استان قزوین .

 

 

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha