سه‌شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۳ شوال ۱۴۴۵ | Apr 23, 2024
کد خبر: 363049
۵ آذر ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۵
آیت الله سید عبدالعزیز طباطبایی

حوزه/ تسلط مرحوم آیت الله سید عبدالعزیز طباطبایی بر كتابشناسيِ اسلامي از سوی این عالم وارسته جاي شك و شبهه نبود، به صورتي كه اگر نگوييم بي نظير، مسلّم كم نظير بود؛ مسامحه و تعارف در تعبير نبود و مطالبي كه نوشته است با توجه به پشتوانه تحقيق قابل اعتنا بود.

خبرگزاری«حوزه» آیت الله سيد عبدالعزيز طباطبايي(ره) معروف به محقق طباطبایی، نامي آشنا براي اهل قلم و تحقيق است. نام آن بزرگوار بر تارك پژوهش هاي علوم اسلامي چون ستاره اي مي درخشد و يك عمر تلاش و كوشش و خوشه چيني از خرمن معارف بلند اهل بيت(ع)را تداعي مي كند. وی مرجع محققان و پشتوانه اي براي جويندگان زلال دانش در عصر ما بود. درب خانه اش به روي همه باز بود و با رويي گشاده به مشكلات و سؤالات افراد پاسخي شايسته مي داد.

* خاندان

بيت طباطبايي يزدي از خانواده هاي ريشه دار و شريف ايران هستند و مردان بزرگي را در دامن خود پرورش داده اند. اصل اين خاندان از «كسنويه» يزد است و اوّلين كسي كه از آن ها به عراق هجرت كرد، فقيه و عالم نامي، مرحوم آيت الله العظمي سيد محمد كاظم يزدي(ره) است. ايشان از مراجع عاليقدر شيعه در قرن چهاردهم و از نظر جامعيت در فروع فقهي كم نظير است. كتاب معروف او «عروةالوثقي»، تقريباً به وسيله همه مراجع بعد از خودش حاشيه خورده است. آن بزرگوار در عيد مبعث 1328 ق در نجف اشرف به رحمت ايزدي پيوست.

يكي از افراد بيت طباطبايي - كه پسر عموي صاحب «عروة» مي باشد - آقا سيد اسماعيل طباطبايي است. او كه دروس عالي حوزه را در نجف اشرف فرا گرفته بود و از فضلاي حوزه به شمار مي رفت، به دامادي صاحب «عروة» درآمد. فرزند سيد اسماعيل، مرحوم آقا سيد جواد طباطبايي، پدر محقق طباطبايي است. مادر سيد عبدالعزيز نيز فرزند سيداحمد طباطبايي، پسر صاحب عروة است. لذا محقق طباطبايي هم از سوي پدر و هم از سوي مادر، نواده صاحب عروه محسوب مي شود.(1)

پدر محقق طباطبايي، يعني آقا سيد جواد، از چهره هاي معروف علماي نجف اشرف بود.

آقا سيد عبدالعزيز درباره پدر گرامي اش مي گويد: ايشان از اهل علم، مشهور به تقوي و زهد بود... قسمت زيادي از وقت خود را مشغول نماز و نوافل بود و نصف آخر قرآن را حفظ داشت و هر روز قرائت مي كرد. (2)

سيد جواد طباطبايي در سال 1363ق. براي معالجه به ايران آمد و در تهران درگذشت و در جوار حرم مطهر حضرت عبد العظيم حسني(ع) مدفون شد.

* ولادت

در بيت طباطبايي يزدي در 23 جمادي الاول 1348 ق ( چهارم آبان 1308 ش) كودكي پا به عرصه وجود گذاشت. او را سيد عبد العزيز نام نهادند. بعد از دوران طفوليت به مكتب رفت و خط، قرآن، حساب و ديگر مقدمات را فرا گرفت. پس از آن به سلك طلاب علوم ديني درآمد و تحت اِشراف پدر گرامي اش مراحل آغازين دانش را طي كرد. پانزده سال داشت كه همراه پدر به ايران آمد و در همين سفر پدرش درگذشت. اگر چه از دست دادن سايه مهر پدري براي او سخت بود، ولي سيد عبد العزيز خيلي زود به قم رفت و مدتي مشغول تحصيل بود و از درس مرحوم آيت الله حاج آقا رضا صدر استفاده كرد. سال بعد به نجف اشرف و جوار آستان مولاي متقيان امير مؤمنان (ع) برگشت و در پرتو آن قبه نوراني مشغول كسب علم گرديد.

* در کنار علامه امینی

محقق طباطبايي(ره) ساليان متمادي از محضر بزرگان حوزه سترگ نجف بهره ها برد. بعضي از شخصيت هايي كه وي از خرمن دانش آنها استفاده كرده است، عبارتند از: آيت الله العظمي سيد ابوالقاسم خويي، آيت الله العظمي سيد عبد الهادي شيرازي، آيت الله العظمي سيد عبد الا علي سبزواري، آيت الله سيد علي علامه فاني، آيت الله سيد هاشم حسيني طهراني، آیت الله ميرزا محمد علي اردوبادي، آيت الله شيخ مجتبي لنكراني و آيت الله شيخ صدرا بادكوبه اي.

آقا عبدالعزيز طباطبايي مراتب عالي فقه، اصول، كلام و فلسفه را از اين بزرگان فرا گرفت؛ ولي آنچه از دوران جواني مورد علاقه فراوانش بود، علم كتابشناسي و بررسي و احياي ميراث كهن شيعه بود.

در سال هاي تحصيل او در نجف، دو شخصيت فرزانه و استوانه استوار اين رشته حاضر بودند: علّامه حاج آقا بزرگ تهراني، صاحب اثر عظيم «الذريعه» و علامه حاج شيخ عبدالحسين اميني مؤلف كتاب گرانسنگ «الغدير». اين دو بزرگوار كه از چهره هاي تابناك حوزه هاي علميه به شمار مي رفتند و خود كتابخانه اي سيّار از ميراث شيعه بودند، در رشد و پرورش آقا سيد عبدالعزيز بسيار تأثير گذار بودند.

از همان اوان تأسيس كتابخانه عمومي حضرت اميرالمؤمنين(ع) در نجف اشرف به وسيله مرزبان غيور حريم تشيع، علامه اميني(ره)، محقق طباطبايي در آنجا مشغول تحقيق و تدوين فهرست كتابخانه شد. اين امر باعث اُنس و ارتباط مداوم با علامه اميني گرديد. در همين سال ها محقق طباطبايي براي شناسايي نُسَخ خطي، كتابشناسي و ساير ظرايف و دقايق اين رشته، با علامه عاليقدر حاج آقا بزرگ تهراني(ره) مراوده مستمر داشت.

سيد عبد العزيز از سه نفر از بزرگان اساتيد خود نيز داراي اجازه نقل روايت بود كه عبارتند از: حضرات آيات: سيد ابوالقاسم خويي؛ سيد عبدالهادي شيرازي و علامه آقا بزرگ تهراني(ره).

*مهاجرت به ايران و ادامه فعاليت هاي علمي

محقق طباطبايي در سال 1396 ق (1356 ش) به علت فشارهاي رژيم عراق به ايراني ها، به ميهن آباء و اجدادي خويش مهاجرت كرد و در جوار نگين شهر قم، حضرت فاطمه معصومه(س)، اقامت گزيد. حضور وی در حوزه مقدس قم براي فضلا و محققين بسيار مغتنم و نيك بود و خيلي زود شمع جمع اهل قلم گرديد. اخلاق پاك و روحيۀ بي آلايش، سخاوت علمي، تواضع و محبت آن عزيز باعث ارادت و علاقه مضاعف شاگردانش به او مي شد.

حافظه بسيار خوب، اخلاص و عشق به نشر آثار اسلامي، تجربه عملي و معاشرت طولاني با اساتيد و اهل فن، از محقق طباطبايي دانشمندي جامع پديد آورده بود، به طوري كه هر كسي از محضرش بهره اي مي برد. علاوه بر محققين و شاگردان، مؤسسات تحقيقاتي و علمي نيز از تجربه و تخصّص او بي نياز نبودند. مراكزي همچون: مؤسسه آل البيت(ع) لاحياء التراث، مركز الغدير للدراسات الاسلاميه، بنياد پژوهش هاي اسلامي آستان قدس رضوي، دايرة المعارف بزرگ اسلامي و... با ايشان ارتباط داشتند و آثار زيادي با نظارت و همكاري مستقيم وي تحقيق و چاپ شد. بر اساس فهرستي كه فرزند گرامي شان، آقاي سيد محمد طباطبايي، تهيه كرده اند، تعداد 94 عنوان كتاب با استفاده از راهنمايي ها و يادداشت هاي محقق طباطبايي تحقيق شد كه در مقدّمه اين آثار بدين نكته اشاره شده است.(3)

علامه محقق طباطبايي همچنين در مجامع و همايش هاي علمي مختلفي شركت مي جست و در بسياري از آنها مقالاتي نيز ارائه مي نمود. از آن جمله به كنگره علاّمه شريف رضي در 1406 ق در تهران، كنگره هزاره شيخ مفيد در 1413ق، در قم، كنگره امام حسين(ع) در 1404ق. در لندن و كنگره امام علي(ع) در 1406ق. در لندن، مي توان اشاره نمود.

*محقق طباطبايي و فهرست نگاري

آقا عبدالعزيز طباطبايي را بدون شك بايد از نامدارترين كتاب شناسان و نسخه شناسان عصر اخير به شمار آورد. از اوان نوجواني علاقه وافري به فهرست نگاري و كتاب شناسي نشان مي داد و چنان كه خود گفته اند؛ در سن هشت يا نُه سالگي كُتُب كتابخانه مدرسه سيد(ره) را در نجف اشرف در دفتر كوچكي فهرست كردند. اين دفتر اولين فهرستي است كه وی تهيه نمود.(4)

در دوران جواني درك محضر كتاب شناس شيعه، علامه آقا بزرگ تهراني(ره) و 25 سال ارتباط با وي، تبحّر و تخصّص ويژه اي به آقاي طباطبايي بخشيده بود و شايد بتوان او را يادگار و وارث علمي صاحب «الذريعه» در قم دانست.

وی فهرست هاي زيادي را از نُسَخ خطي داخل و خارج كشور تهيه كرد كه در بخش آثار به آنها اشاره خواهد شد.

محقق طباطبايي در مورد فهرست نگاري در ايران می گوید: در ايران، در كل بسيار خوب است؛ و من مكرّرا گفته ام كه هيچ كشور ديگري به اندازه ايران، فهرست تهيه و چاپ نكرده است.

وی در مورد زبان فهرست ها گفته اند: به نظر من بهتر است كه فهرست به زبان كتاب ها باشد؛ مثلاً كتب عربي به زبان عربي و كتاب هاي فارسي به زبان فارسي فهرست شوند.

مرحوم طباطبايي درباره فهرست نگاري كتابخانه مركزي آستان قدس رضوي نيز ضمن تجليل، می گوید: كار اشتباهي كه انجام شده، فهرست موضوعي است؛ زيرا كتابخانه اي را كه دائماً در حال رشد است نمي توان به صورت موضوعي فهرست كرد، بلكه بايد كتاب ها را شماره اي فهرست كرد.(5)

*پدر پير پژوهش در نگاه بزرگان

همه كساني كه با محقق طباطبايي(ره) آشنايي داشتند به صفاي روح او و خلوص و ارادت وی به مقام شامخ اهل بيت عصمت و طهارت(ع) و همچنين تبحّر و تخصّص او در كتابشناسي شيعه، اذغان دارند.

حضرت آيت الله آقا موسي شبيري زنجاني درباره آقا سيد عبد العزيز مي گفتند: سه نكته در مورد وی قابل ذكر است: اوّل اين كه تسلط او بر كتابشناسيِ اسلامي جاي شك و شبهه نبود، به صورتي كه اگر نگوييم بي نظير، مسلّم كم نظير بود؛ دوم اين كه اهل مسامحه و تعارف در تعبير نبود و مطالبي كه نوشته است با توجه به پشتوانه تحقيق ايشان قابل اعتماد و اعتنا است و سوم اين كه اگر مي فهميد كسي اهل استفاده و تحقيق است، با عشق تمام و با سخاوت و سماحت به او كمك مي كرد.(6)

علامه محمد تقي جعفري(ره) در مورد تواضع و فروتني او می گویند: از محاسن با اهميت شخصيت آن مرحوم، كه متاسفانه تا حدودي كمياب است، اين بود كه معمولاً در صدد ابراز معلوماتِ وافري كه اندوخته بود، برنمي آمد. اگر كسي روزها با آن بزرگوار همنشيني مي كرد، نمي توانست از كميت معارفي كه در درون داشت، اطلاع پيدا كند.(7)

استاد عبدالحسين حائري نيز درباره ميزان تسلط وي نوشته اند: در باب تسلط ايشان بايد گفت كه از مسلم ترين امور كه جاي شك در آن نيست، تسلط كامل ايشان بر ميراث فرهنگي مخطوط اسلام و تشيع است.(8)

از خصوصيات بارز آن بزرگوار سماحت و سخاوت وي در كمك به پژوهشگران و شاگردان بود كه همه كساني كه از او استفاده كرده اند، به اين خصيصه اشاره مي كنند.

آقاي صحتي سردرودي در اين باره می نویسد: هرگز فراموش نمي كنم آن شبي را كه استاد براي معالجه مي خواست چند صباحي به تهران رود و من بي خبر از همه جا، سر در كتاب و دفتر فرو برده بودم و مي نوشتم كه ديدم استاد خم شد و كليدهاي خانه را پيشم نهاد و گفت: ما عازم تهرانيم و در خانه كسي نيست. كتابخانه در اختيار شماست، هر وقتي از شبانه روز كه خواستي مي تواني بيايي و مطالعه كني؛ و اگر هم خواستي مي تواني به خانه خود تلفن بزني و همين جا بماني و شبانه روز به تحقيق بپردازي.(9)

*غروب آفتاب پژوهش

با وجود آن كه آیت الله طباطبايي در اواخر عمر از ناراحتي قلبي رنج مي برد، ولي كار و تلاش را رها نكرد و همچنان به فعاليت هاي علمي خود ادامه مي داد. تا اين كه روز دوشنبه 6 ماه رمضان 1416 ق به علت نارسايي شديد قلبي در بخش ccu بيمارستان آيت الله العظمي گلپايگاني(ره) بستري شد و ساعت 2 بامداد روز بعد، يعني 7 رمضان المبارك 1416 (18 اسفند ماه 1374)، مرغ روح آن عزيز كالبد تن را رها نمود و به ملأ اعلي پر كشيد.

عصر همين روز پيكر پاك او در ميان موج تألّم، تأثّر و ناباوري هزاران نفر از دوست داران و ارادتمندان و شاگردانش از مسجد امام حسن عسکري(ع) به سوي حرم حضرت معصومه(س) تشييع شد. پس از اقامه نماز به وسيله آيت الله العظمی شبيري زنجاني، در جوار بارگاه ملكوتي كريمه اهل بيت، حضرت فاطمه معصومه(س)، در حجره 14 صحن بزرگ به خاك سپرده شد.

در واقع با دفن اين محقق فرزانه، كتابخانه اي وسيع در گوشه اي از حرم مدفون گشت.

* آثار و تأليفات

اگر چه چندين سال است كه از فيض حضور آن محقق سخت كوش محروم شده ايم، ولي آثار جاويد او هماره عطر وجودش را در دل و جان مؤمنان زنده خواهد ساخت. فهرست مختصر تأليفات و نوشته هاي وی بر اساس مقاله «خزان در گلشن تحقيق» (10)، اثر فاضل ارجمند جناب صدرايي خويي - كه خود از ارادتمندان و شاگردان محقق طباطبايي است. - به شرح ذيل مي باشد.

آثار وی را مي توان به هفت بخش تقسيم كرد:

الف) آثاري كه در تكميل تأليفات استادشان علامه تهراني تأليف نمودند؛ مثل «مستدرك الذريعه»، «اضواء علي الذريعه»، «مهذّب الذريعه»، «معجم اعلام الشيعه»، «تعليقات علي طبقات اعلام الشيعه» و «تنظيم و تصحيح نقباء البشر».

ب) آثاري كه در تكميل تأليفات استادشان علامه اميني تأليف نمودند، مانند: «علي ضفاف الغدير» در تكمله الغدير و «انباء السماء برزية كربلا» در تكميل سيرتنا و سنتنا.

ج) تحقيق و تصحيح آثار بزرگان، مانند: «فهرست منتجب الدين»، «الاربعون المنتقي من مناقب المرتضي»، «عقدالدرر في اخبار المهدي المنتظر»، «مقتل اميرالمؤمنين(ع) از ابن ابي دنيا»، «مناقب اميرالمؤمنين(ع) از احمدبن حنبل»، «ترجمه اميرالمؤمنين(ع) از تاريخ دمشق»، «ترجمه امام حسن و امام حسين(ع) از طبقات ابن سعد» و...

د) فهرست نُسَخ خطي، مانند: «فهرست كتابخانه اميرالمؤمنين(ع) در نجف اشرف»، «فهرست نسخ خطي آستان قدس رضوي»، «فهرست نسخ كتابخانه علامه طباطبايي در شيراز»، «فهرست نسخ كتابخانه سيد محمد علي قاضي طباطبايي در تبريز»، «فهرست نسخ كتابخانه فراز عبدالقادر گيلاني در بغداد»، «فهرست نسخ كتابخانه ثقة الاسلام در تبريز» و.. .

ه ) كتابنامه ها،  از جمله: «اهل البيت في مكتبة العربية»، «الغدير في التراث الاسلامي»، «حياة الشيخ المفيد»، «مكتبة العلامة الحلّي»، «في رحاب نهج البلاغه»، «مخطوطات اللغة العربيه»، «فهرست تصانيف كراجكي» و...

و) يادداشت ها و مطالب منتخب از كتابخانه ها كه در سفرهاي ايشان تنظيم شده، مانند: «نتايج الاسفار»، «قيد الاوابد و جمع الشوارد»، «فهرست نسخه هاي منتخبه از كتابخانه هاي تركيه»، «فهرست نسخ خطي منتخب از حجاز»، «فهرست نسخ منتخب از كتابخانه هاي تبريز» و.. .

ز) ساير آثار، مثل: «الحسين(ع) والسنة»، «المهدي(ع) في السنة النبوية»، «حياة الشيخ يوسف بحراني»، «شخصيت علمي و مشايخ شيخ طوسي» و... .

علاوه بر آثار مذكور، مقالات متعددي نيز از آن فقيد در مجله وزين «تراثنا» به چاپ رسيده است.

پي نوشت ها:

1 - الغدير في النراث الاسلامي، ص 233 .

2 - المحقق الطباطبائي في ذكراه السنوية الاولي، ج 1، ص 350 - 348 .

3- همان، ج 3، ص 1135 - 1090 .

4 - همان، ص 1223 .

5 - همان، ص 1223 - 1219 .

6 - مصاحبه نگارنده با معظم له .

7 - المحقق الطباطبائي في ذكراه السنوية الاولي، ج 3، ص 1030 .

8 - همان، ص 1039 .

9 - «پدر پير پژوهش زنده است» محمد صحتي سردرودي، هفته نامه گلستان قرآن، ش 6، ص 35 .

10 - «خزان در گلشن تحقيق» علي صدرائي خوئي، فصلنامه وقف ميراث جاويدان، ش 12 - 11 .

منبع: ستارگان حرم، ج، 11، ص، 96-85. مهدي سليماني آشتياني

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha