پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ |۸ شوال ۱۴۴۵ | Apr 18, 2024
۵۰ کیلو آلبالو

حوزه/ آیا زمانی که حضرت امام (ره) در فرودگاه بیان کردند «ما با سینما مخالف نیستیم، بلکه با فحشا مخالفیم» منظورشان از فحشا چگونه آثاری بوده است؟

از سینما چه می خواهیم؟ این یک سئوال بسیار جدی است که محور بحث در این یادداشت است، بدانیم، فیلمی نظیر «۵۰ کیلو آلبالو» با چه معیار و اندازه ای در ایران اسلامی تولید و روانه پرده شده است؟

آیا زمانی که حضرت امام (ره) در فرودگاه بیان کردند «ما با سینما مخالف نیستیم، بلکه با فحشا مخالفیم» منظورشان از فحشا چگونه آثاری بوده است؟

آیا تنها فیلم های فارسی که قبل از انقلاب تولید می شدند مد نظر امام (ره) بود یا اینکه آثاری سخیف بعد از انقلاب را هم در بر می گیرد؟

نکته جالب اینجاست وقتی از مسئولان سینمایی درباره چرایی ساخت این دست فیلم ها سئوال می شود؟ پاسخ می دهند برای روشن بودن چراغ سینما باید فیلم هایی اینچنینی تولید شود تا در سایه در آمدزایی بتوان کارهای ارزشمندی نیز تولید کرد! این توجیه که به عقیده من به هیچ وجه برای یک کشور اسلامی پذیرفتنی نیست دو سئوال را در ذهن ایجاد می کند؟

ابتدا اینکه با تماشاگران خود چه کرده ایم، که از چنین کارهایی استقبال می کنند؟ آیا  مردمی که در ابتدای دهه 60 به تماشای فیلم هایی چون توبه نصوح، دو چشم بی سو و... می نشستند باید امروز سلیقه شان «50 کیلو آلبالو» باشد؟

 آیا ما سینما را برای این می خواهیم که چرخه اقتصادی داشته باشد یا اینکه به واسطه آن اندیشه های انقلابی و اسلامی خود را صادر کنیم؟ از این دست سئوالها بسیار است، اما چه فایده، نقدهای اینچنینی معمولا کمترین توجه را دارد. برای همین هر روز فیلم های بیشتری در کشور تولید می شود که در آنها ارزش های دینی و اسلامی کم رنگ ترین جایگاه را دارد!

* اما «50 کیلو آلبالو» ساخته مانی حقیقی

کارگردان این کار، فیلمساز نسبتا خوش فکر سینماست که در پرونده خود، فیلم هایی چون «کنعان» و «یک پذیرایی ساده» را دارد. ولی شرایط به گونه ای شده وی در مسیر فیلمسازی خود به «50 کیلو آلبالو» رو آورده است؟! در این فیلم کم ارزش، داستان دختر و پسری بیان می شود که ناخواسته با هم ازدواج می کنند، اما دختر برای اینکه زودتر از قید این ازدواج مصلحتی خلاص شود و با فردی دیگر ازدواج کند، اقداماتی می کند که داستان فیلم را شکل می دهد؟

*اولین آسیب این فیلم!

اولین آسیب این فیلم به اصطلاح سینمایی آن است که به هیچ وجه با الگوهای اخلاقی و دینی ما همخوانی ندارد. این فیلم به اسم طنز و شوخی، یکی از اصلی ترین پایه های خانواده ایرانی را وهن می کند، در اذهان تماشاگران این مسئله تداعی می شودکه؛ می توان ازدواج کرد و به راحتی از آن رها شد! درباره بحث های فنی سناریو هم حرفی نمی زنیم چون چیزی ندارد بخواهیم درباره آن بحث کنیم، تنها باید گفت؛ «50 کیلو آلبالو» فیلم بسیار سطحی است که می خواهد به هر بهانه تماشاگر را به سمت خود بکشاند؟

*تمسخر حجاب

درباره حجاب بهتر است هیچ حرفی زده نشود، چون آن چیزی که ما می بینیم، زیبنده کشوری اسلامی نیست. در «50 کیلو آلبالو» زنها به هیچ وجه پوشش متناسبی با الگوهای اسلامی ندارند، حتی بهنوش بختیاری که در فیلم نقش یک خانم سنتی را ایفا می کند با پوشش اغراق آمیز خود به نوعی در پی تمسخر این حجاب است، این معضل تنها به زنها مربوط نمی شود، بلکه مردان نیز چنین آسیبی را دارند.

در سکانسی از فیلم، حمام گرفتن پژمان جمشیدی نشان داده می شود یا در سکانسی دیگر، ساعد سهیلی با لباس زیر مقابل یک دختر قرار می گیرد؟! آیا این نوع فیلمسازی را می توان برای کشوری که تا دو دهه پیش، فیلم های فاخری چون «رنگ خدا» و «بچه های آسمانی» می ساخت، پذیرفت؟

*فروش معنادار!

نکته جالب اینجاست «50 کیلو آلبالو» خوب هم می فروشد و این در شرایطی است، فیلم هایی با موضوعات دینی معمولا فروش مناسبی در کشور ندارند! این اتفاق کاملا مخالف آرمانهایی است که ما در سینما در پی آن بودیم، اینکه ما با سینما چه کرده ایم که فیلم هایی اینچنینی در آن فروش می کنند، خود بحث دیگری است، اما به هر حال وقتی در کشور فیلمهایی با این شکل و معیار فروش می کنند باید بسیار نگران بود،

 چون به خوبی می توان حدس زد که سینمای آینده ما، همانی خواهد بود که ما از آن به عنوان فیلم فارسی نام می بریم.

باید اذعان کرد فروش فیلم هایی نظیر «من سالوادر نیستم» و «50 کیلو آلبالو» هر روز بیش از گذشته می شود، باید ریشه ای را در عملکرد فرهنگی خودمان و تاثیرات ماهواره جستجو کرد که هر روز ما را بیش از گذشته به سمت ناکجا آباد هدایت می کند.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha