جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ |۹ شوال ۱۴۴۵ | Apr 19, 2024
فرزندخواندگی در اسلام

حوزه/ طبق دیدگاه ناقدان فرزندخواندگی، اسلام، عقد فرزندخواندگی را رد کرده و قبل از اسلام هم عقدی به این نام نبوده است. اگر در قرآن از حضرت موسی و یوسف (ع) یاد شده، این گونه نیست که واقعا فرعون با...

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، سلسله نشست های علمی با موضوعات مختلف به همت مؤسسات و مراکز علمی و پژوهشی حوزه برگزار شده و معاونت پژوهشی حوزه، این نشست ها و مقالات آن را در قالب «کتاب نمایه» تدوین و در اختیار خبرگزاری حوزه قرار داده است.

آنچه در ذیل می خوانید، چکیده ای از نشست علمی "عقد فرزندخواندگی" است که به همت انجمن فقه و حقوق اسلامی و سخنرانی استاد حسین عالمی برگزار شده است.

فرزندخواندگی از مسائلی بوده که در امت های قبل از اسلام سابقه داشته است؛ مثل فرزندخواندگی حضرت موسی و یوسف (ع). پیرامون عقد فرزدخواندگی در صدر اسلام نیز می توان به داستان زید که 30 سال فرزندخوانده پیغمبر (ص) بود، اشاره کرد.

بنابراین با توجه به ضرورت هایی که در خانواده های جوامع امروزی به وجود آمده؛ از جمله: خانواده های بی اولاد و بچه های بی سرپرست؛ فرزندخواندگی می تواند پاسخگوی بخشی از این ضرورت ها باشد. مسئلۀ محرمیت را هم می توان با عقد یا رضاع حل کرد.

عقد فرزندخواندگی هر چند بعضی از آثار حقیقی را ندارد، ولی آثار مثبت آن فراوان است. شاید به همین دلیل بوده که شارع هم این عقد را قبول کرده است؛ البته علمای شیعه و سنی به استناد آیه: «وَ ما جَعَلَ أَدْعِياءَكُمْ أَبْناءَكُمْ» فرزندخواندگانتان را فرزند حقیقی تان قرار نداده است؛ وارد این مسئله نشده اند، اما به نظر می رسد این آیه، بعضی آثار نَسَب مثل ارث و محرمیت را نفی کرده است؛ نه اصل نهاد تبنّی و فرزندخواندگی را.

این عقد را می توان «عقد سرپرستی» هم نامید؛ ولی «عقد فرزندخواندگی» تام است.

طبق دیدگاه ناقدان، اسلام عقد فرزندخواندگی را رد کرده و قبل از اسلام هم عقدی به این نام نبوده. اگر در قرآن از حضرت موسی و یوسف (ع) یاد شده، این گونه نیست که واقعا فرعون با حضرت موسی یا عزیز مصر با حضرت یوسف عقد فرزندخواندگی خوانده است. در صدر اسلام هم چنین عقدی اتفاق نیافتاده است.

افزون بر این، نهاد فرزندخواندگی یک قرارداد نیست که بتوان آن را در نظام حقوقی اسلام پذیرفت. فرزندخواندگی کلا نسخ شده و آثارش هم ربطی به بحث اینجا ندارد و قابل واگذاری نیست. بر فرض که فرزندخواندگی یک قرارداد باشد، قراردادی الحاقی است؛ نه قرارداد رضایتی.

بنابراین اصرار بر این که عقد فرزندخواندگی تنها راه حل برای کودکان بی سرپرست است، استدلالی حقوقی و فقهی نیست؛ زیرا هم برخلاف مصالح کودک بوده و هم از صناعت فقهی و حقوقی فاصله دارد. بنابراین قرارداد، اگر قرارداد است، باید ماهیت آن خوب روشن شود.

براساس دیدگاه داوران، مشخص نیست که این مسئله حقوقیِ صرف است یا فقهی صرف یا بعضی از آن حقوقی و بعضی دیگر فقهی است. آیا سیره و «أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» در این مسئله دو دلیل مستقل هستند یا یکی تأکید دیگری است؟ دیگر این که معلوم نیست فرزند بودن در فرزندخواندگی چه ضابطه ای دارد. افزون بر این وقتی در این مسئله سراغ آیات قرآن می رویم، تردیدی نیست که قرآن نفی نهاد می کند.

منبع: نمایه، چکیده نشست های علمی حوزوی.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha