پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ |۱۷ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 28, 2024
آیت الله العظمی بهجت - حرم حضرت عبدالعظیم حسنی

حوزه/ حضرت آیت الله بهجت هرگاه به حضرت امام رضا(علیه ‌السلام) مشرف می شدند، اصرار داشتند که سر راه باید به حرم حضرت عبدالعظیم بروند و می گفتند: «اهل تهران اگر هفته ‌ای یک مرتبه به زیارتش نروند، جفا کرده ‌اند».

خبرگزاری «حوزه»، به مناسبت سالگشت وفات حضرت عبدالعظیم حسنی گوشه ای از شخصیت والای آن سلاله پاک اهل بیت (ع) را ارائه می دهد.

 * عظمت و شخصيت حضرت عبدالعظيم (ع)

از مطالعه مجموعه متون و آثارى كه از حضرت عبدالعظيم (عليه السلام) وجود دارد، مى توان علت هاى عظمت و فضيلت او را اين جهات دانست:

* ذريه اهل بيت پيغمبر (ص)

يك جهت مقام بلند، و عظمت درخشان حضرت عبدالعظيم (ع) را مى توان اين معنى دانست كه، آن بزرگوار سلاله خاندان پيغمبر (ص) بوده، و با چهار واسطه، نسب او به سبط اكبر، امام حسن مجتبى (ع) مى رسد.

* خلوص و صداقت

خلوص و صداقت در گفتار و عمل، از ويژگي هاى مهمى هستند، كه مى توانند، كليه اعمال و رفتار هر كسى را رنگ و بو و خاصيت مثبتى ببخشند، و حضرت عبدالعظيم (ع) با وجود اينكه داراى قدرت علمى و نفوذ زيادى بوده، و در آن زمان بسيارى از سادات فرزند امام حسن (ع) در برابر حكام جور قيام كردند، عده اى هم در جنگ كشته شدند، تعداد زيادى هم به زندان افتادند، اما او حاضر نشد حريم اطاعت امامان معصوم (ع) عصر خود را ناديده بگيرد، و قيام و حركت خودسرانه اى انجام دهد، كه موجب ناخرسندى امامان (ع) را فراهم آورد و به همين دليل شيوه صحيح زندگى او، مورد تائيد و تثبيت آنان و از جمله امام هادى (ع)، در موضوع عرضه دين و قبول آن از سوى آن بزرگوار، واقع شده است.

بنابراين كسى كه عقيده و گفتار و عمل او مورد تائيد امام معصوم باشد، به مقام بلندى از قله رفيع ايمان و ديندارى دست يافته است.

* روايت، احاديث و اخبار

اضافه بر اينكه عمر پر بركت آن حضرت، آن قدر پر بار بود كه توانست زمان چهار امام معصوم(ع) را درك كند و اين خود فضيلتى است؛ وى اخبار زيادى از امام هشتم (ع) روايت كرده و نيز از صحابه و ياران امام جواد و امام هادى(ع) بوده، و از اين دو بزرگوار اخبار و احاديث فراوانى روايت نموده، و با پخش و نشر فرهنگ ناب شيعه توانسته است رسالت ارشاد و تبليغ اسلامى خود را به نحو شايسته اى انجام دهد.

بيان حديث و انتقال اخبار و احاديث اهل بيت(ع) براى روشنگرى و هدايت معنوى جامعه، از طرفى يك رسالت اسلامى هر فرد مسلمانى است؛ و از طرف ديگر معيار قدرت و عظمت و امتياز كسى كه بتواند چنين مسئوليتى را ادا نمايد، مى باشد.

امام صادق(ع) می فرماید: «اعْرِفُوا مَنَازِلَ شِيعَتِنَا عِنْدَنَا عَلَى قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ عَنَّا وَ فَهْمِهِمْ مِنَّا» (الغيبة للنعماني، النص، ص: 22).

موقعيت و مقام شيعيان ما را از نظر ما، به اندازه اى كه از ما حديث نقل مى كنند، و معارف ما را درك مى نمايند بشناسيد، و آن را ملاك شخصيت و عظمت آنان قرار دهيد.

امام باقر(ع) به فرزند خود امام صادق(ع) سفارش ‍ مى كردند: «يَا بُنَيَّ، اعْرِفْ مَنَازِلَ الشِّيعَةِ عَلَى قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ» (الأصول الستة عشر (ط - دار الحديث)، ص: 36)

فرزندم! ملاك و معيار عظمت شيعيان را از اين راه به دست آور، و ببين آنان چقدر روايت نقل مى كنند، و معرفت و شناخت آنان نسبت به مقام امام چگونه است؟!

بنابراين با توجه به اينكه عبدالعظيم حسنى (ع) براى كسب حديث و درك حديث و انتقال حديث و پيام امامان معصوم، تلاش كرده، از اين راه نيز به مقام والا و بلندى دست يافته است.

* پناهگاه محرومان

در عين حالى كه عبدالعظيم(ع) خود از سوى حاكمان ظلم و جور، يك عنصر انقلابى و در حال فرار بود، و در شهر رى به صورت مخفيانه سكونت اختيار كرده و زندگى مى كرد، وقتى كه شيعيان از وضع او باخبر شدند، رفت و آمد با آن حضرت را شروع كردند و با او آشنا شدند. آن بزرگوار بدين وسيله توانست، ملجاء و مرجع هدايت و كمك هاى مادى مناسبى براى شيعيان بى سرپرست و تحت فشار حكام جور و ظلم محسوب گردد، و چنين خدمات ارزشمندى را انجام داده است.

* وكالت و نمايندگى امام هادى (ع)

امام هادى (ع) درباره مقام علمى آن حضرت، به «حماد رازى» سفارش كرده: اذا اشكل عليك شى من امور دينك بناحيتك، فسل عن عبدالعظيم الحسنى. (مستدرك الوسائل ج 3،ص 613)

هرگاه در مسائل دينى خود، در آن ناحيه به مشكلى برخورد كردى، حكم آن را از عبدالعظيم حسنى سؤال كن.

از اين دستور نتيجه مي گيريم، حضرت عبدالعظيم در ناحيه رى وكيل و نماينده امام هادى(ع) بوده است و روى عنوان وكالت و نمايندگى آن امام بزرگوار، كه خود منصب ممتاز و جداگانه اي است، توانسته رهبر فكرى جامعه شيعه را در آن منطقه انجام دهد و خدمات و حمايت هاى فراوانى هم از محرومان و نيازمندان سادات به عمل آورده باشد.

* مبارزه با ظلم و ستم

اگر چه حضرت عبدالعظيم، مانند بسيارى از سادات حسنى(ع) در مقابل حكام بنى اميه و بنى عباس، قيام مسلحانه نداشت، اما در مقابل، راه ديگرى را تشخيص داده و شيوه مبارزه منفى و يك شيوه مبارزه علمى و فرهنگى را انتخاب كرده بود؛ به همين دليل ملاحظه مى شود، وى چنان مورد خشم و تهديد خودكامگان ستمكار قرار مى گيرد، كه تاريخ درباره او مى نويسد: خاف من السلطان، فطاف البلدان. (مستدرك الوسائل ، ج 3،ص 613)

حضرت عبدالعظيم (ع) از ترس سلاطين ظالم، براى اين كه به دست آنان گرفتار نگردد، سر به بيابان و اين شهر و آن شهر گذاشت، تا این که به شهر رى وارد شد و در محله ساربانان در خانه يكى از شيعيان ساكن گرديد. آن حضرت روزها در زيرزمين خانه زندگى مى كرد و روزه مى گرفت و شبها هم به نماز و عبادت مى ايستاد و گاهى هم به طور ناشناس از خانه بيرون مى آمد و قبرى را كه اكنون در مقابل بارگاه اوست (امامزاده حمزه) زيارت مى كرد.

اگر حضرت عبدالعظيم (ع) مبارزه اى نداشت و با سلاح علم و دانش و روشنفكرى خود، موضوع  ولایت و امامت را تثبيت و ظلم حكام جور را افشا نمى نمود، دليلى نداشت از ترس آنان فرار كند، و خانه و زندگى خود را در مدينه ترك گويد، و سر به بيابان و اين شهر و آن شهر بگذارد؟!.

وقتى حضرت عبدالعظيم (ع) امام هادى (ع) را امام واجب الاطاعه مى داند، و اطاعت و ولايت آن حضرت را به جان مى خرد، و از مدينه تا سامرا يعنى تبعيدگاه امام دهم با ترس و لرز از بيم مأموران جلاد متوكل عباسى طى طريق مى كند، طبيعى است، عمال ستمكار عباسى كه روابط افراد را با امام هادى (ع) پيوسته زير نظر دارند و آن را گزارش مى كنند، عبدالعظيم حسنى (ع) مورد خشم و هجوم ظالمين قرار مى گيرد!

به همين دليل نوشته اند: وقتى وضع مذاكرات و ملاقات عبدالعظيم (ع) با امام هادى (ع) به گوش متوكل رسيد، دستور دستگيرى و زندان آن بزرگوار را صادر نمود. بدين جهت عبدالعظيم (ع) براى اينكه گرفتار حبس و زندان نگردد، فرار از چنگال ظلم را برقرار ترجيح داد و روانه ايران و شهر رى گرديد.

* كرامت و حاجت دادن

وقتى انسان در اثر مصاحبت و همنيشنى با معصومين پاك، و در شعاع نور علم و دانش، ولايت و معنويت دريافت كرد، و نيز در سايه عبادت و مناجات، داراى مقام نورانيت و تقرب گرديد، و جان او نورانى و ملكوتى شد، هم خود بدين وسيله ها داراى مقام بلند و معنويت سرشار مى گردد، و هم با كسب اين گونه فيض ها و نورانيت ها مي تواند، براى ديگران نورآفرين و چشمه فياض و وسيله تقرب، و واسطه درك فيض و دريافت حاجت، و رفع نقمت محسوب گردد. اگر ما بارها ديده يا شنيده ايم که از آستان مقدس حضرت عبدالعظيم حسنى(ع) دردمندانى دوا گرفته و حاجتمندانى به مطلوب خود رسيده و بيمارانى شفا گرفته اند و به حاجت خود رسيده اند، به همين خاطر بوده است، همانطور كه اين گونه كرامت و بزرگواري ها، از تربت پاك او نيز پس ‍ از وفات ظاهر گشته و دليل عظمت و مقام آن بزرگوار هم شمرده است.

* حديث عرض دين

از مراحل حساس و درخشان زندگى حضرت عبدالعظيم(ع) كه خود دليل ديگرى بر فضيلت مقام اوست، اظهار عقاعد دينى او به محضر امام زمان خود، امام هادى (ع) است.

حساسيت و آموزندگى اين مرحله هم بدين خاطر است كه چنين اقدامى از يك طرف صفا و صداقت او را ابزار مى دارد كه، به چنين علمى دست زده، و از طرف ديگر اين كار نشانه ديندارى واقعى و احساس مسئوليتى است كه وى در سايه علم و دانش خود به اهميت آن پى برده است؛ از سوى سوم شيوه اقرار و اعتراف وى به يك سلسله عقائد حتمى دين، براى همه ما مى تواند به عنوان يك درس آموزنده، و سرمشق سازنده اى مورد متابعت و پيگيرى قرار گيرد.

* توصیه آیت الله العظمی بهجت به مردم تهران

حجت الاسلام والمسلمین علی بهجت فرزند حضرت آیت الله بهجت نقل می کند: وقتی مرحوم والد می‌خواست به حرم حضرت امام رضا(علیه ‌السلام) مشرف شود، اصرار داشت که سر راه باید به حرم حضرت عبدالعظیم برویم و می ‌فرمود: «اهل تهران اگر هفته ‌ای یک مرتبه به زیارتش نروند، جفا کرده ‌اند».

از مشهد که برمی ‌گشتیم باز اصرار داشت که به زیارت حضرت عبدالعظیم برویم. برخی اوقات ما خسته راه بودیم و اسباب سفر مزاحممان بود، ولی ایشان از زیارت منصرف نمی ‌شد. حتی یک بار اتفاق افتاد که ما حدود ساعت دوازده شب به تهران رسیدیم. دیگر حرم حضرت عبدالعظیم را بسته بودند. خیلی خوشحال شدیم که آقا دیگر از زیارت منصرف می ‌شود و یکسره به قم می‌ رویم. فرمود: «باید برویم». گفتیم: «بسته است». فرمود: «باشد! ما پشت در هم که زیارت کنیم برایمان کافی است». پشت در حرم ماندیم. اثاث ‌ها را همان ‌جا گذاشتیم. ایشان فرمود: «همین ‌جا می ‌مانیم تا در حرم باز شود!». وضو گرفت و نزدیک اذان که در باز شد، رفت داخل حرم. یکی دو بار هم مسافرخانه گرفتیم که آن ‌طور پشت در به انتظار نمانیم. (مرکز تنظیم و نشر آثار آیت ‌الله العظمی بهجت)

منبع: زندگانى حضرت عبدالعظيم (عليه السلام) -احمد صادقى اردستانى

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha