جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
آیت العظمی الله مکارم

حوزه/ خطرناک ترین پرتگاهى که بر سر راه «مدیران» و «فرماندهان» قرار دارد، استبداد به رأى و احساس بى نیازى از مشورت و نظرات دیگران است.

به گزارش خبرگزاری«حوزه»، حضرت آیت الله مکارم شیرازی شرایط «مشورت» و ویژگی افرادی که می توان با آنها مشورت کرد را بیان کردند.

ایشان با استناد به روایات در این خصوص آورده اند: امام صادق(علیه السلام) در باره شرایط مشورت مى فرماید: «اِنَّ اَلْمَشْوَرَهَ لا تَکُونُ اِلاّ بِحُدُودِها، فَمَنْ عَرِفَها بِحُدُودِها، وَ اِلاّ کانَتْ مَضَرَّتُها عَلَى اَلْمُسْتَشیرِ اَکْثَرَ مِنْ مَنْفَعَتِها لَهُ. فَاَوَّلُها: اَنْ یَکُونَ الَذى یُشاوِرُهُ عاقِلا وَ الثّانِیَهُ: اَنْ یَکُونَ حُرّاً مُتَدَیِّناً وَ اَلثّالِثَهُ اَنْ یَکُونَ صَدیقاً مُواخِیاً وَ الرّابِعَهُ: اَنْ تُطْلِعَهُ عَلى سرِّکَ فَیَکُونَ عِلْمٌ بِهِ کَعِلْمِکَ بِنَفْسِکَ، ثُمَّ یَسْتُرَ ذلِکَ وَ یَکْتُمَهُ. فَانَّهُ اِذا کانَ عاقِلاً انْتَفَعْتَ بِمَشْوَرَتِهِ، وَ اِذا کانَ حُرّاً مُتَدَیِّناً جَهَدَ نَفْسَهُ فِى النَّصیحَهِ لَکَ، وَ اِذا کانَ صَدیقاً مُواخِیاً کَتَمَ سِرَّکَ اِذا اَطْلَعْتَهُ عَلَیْهِ، وَ اِذا اَطْلَعْتَهُ عَلى سَرِّکَ فَکانَ عِلْمُهُ بِهِ کَعِلْمِکَ بِهِ تَمَّتِ الْمَشْوَرَهُ». (1)

«شورا شرایط و ابعادى دارد، کسى که به آن آگاه باشد، نتیجه مى گیرد، وگرنه زیان آن براى مشورت کننده بیش از سود آن است؛ این شرایط عبارتند از:

* طرف مشورت فردى صاحب عقل و خرد باشد؛

* انسان آزاده و با ایمانى باشد؛

* دوست و دلسوز و علاقمند باشد؛

* آنچنان باشد که اگر او را از سرّ خود آگاه کردى (تا بتوانى از او نظرخواهى کنى) در کتمان آن نهایت دقّت را به خرج دهد.

با این شرایط، نتیجه خواهى گرفت؛ زیرا وقتى عاقل و خردمند باشد، از نظراتش بهره خواهى گرفت؛ و هنگامى که آزاده و با ایمان باشد، نهایت تلاش را در خیرخواهى انجام مى دهد؛ و هر گاه دوست و دلسوز باشد، اسرار تو را پس از آگاهى، کتمان مى کند؛ و آنگاه که او را از اسرارت آگاه کردى و به تمام جوانب امور همچون خودت آگاهى یافت، مشورت به حدّ کمال مى رسد و خیرخواهى در سرحدّ اعلا!».

به همین دلیل، پیشواى بزرگ ما، امیرمومنان على(علیه السلام) مشورت با چند گروه را ممنوع ساخته و به «مالک اشتر» در فرمان تاریخى اش تأکید مى کند:

«وَ لا تُدْخِلَنَّ فى مَشْوَرَتِکَ بِخیلا یَعْدِلُ بِکَ عَنِ الْفَضْلِ وَ یَعِدُکَ الْفَقْرَ، وَ لا جَباناً یُضْعِفُکَ عَنِ الامُورِ، وَ لا حَریصاً یُزَیِّنُ لَکَ الشَّرَهَ بِالْجَورِ فَاِنَّ الْبخْلَ وَ الْجُبْنَ وَ اَلْحِرْصَ غَرائِزُ شَتىّ یَجْمَعُها سُوءُ اَلظَّنِّ بِاللّهِ...»(2)؛ هرگز بخیل را در مشورت خود دخالت مده، که تو را از نیکو کارى منصرف کرده و از فقر مى ترساند و نیز با افراد ترسو و بزدل مشورت نکن که روحیه تو را تضعیف کرده و از تصمیم گیرى قاطع باز مى دارند! همچنین حریص را به مشاوره مگیر، که حرص و ستم را در نظر تو زینت مى بخشد! زیرا «بخل» و «ترس» و «حرص» تمایلات مختلفى هستند که سرچشمه آنها، سوء ظن به خداست!.

امام صادق(علیه السلام) به چهار شرط دیگر در کلام خود اشاره کرده، مى فرماید: «... و لا تُشِرْ عَلى مُسْتَبِدٍّ بِرَاَیِهِ، وَ لا عَلى وَغْد، وَ لا عَلى مُتَلَوِّن، وَ لا عَلى لَجُوج...»(3)؛ با آدم مستبد و خود رأى، و با سست خِرد، و با کسى که پیوسته رنگ عوض مى کند [منافق] و نیز با افراد لجوج هرگز مشورت نکن!.

همچنین مشاور نباید کذّاب و دروغگو باشد؛ حضرت امیرمومنان على(علیه السلام) فرموده است: «لا تَسْتَشِرِ الْکَذّابَ، فَاِنَّهُ کَالْسَّرابِ یُقَرِّبُ عَلَیْکَ الْبَعیدَ وَ یُبَعِّدُ عَلَیْکَ الْقَریبَ»(4)؛ با کذّاب و دروغگو مشورت منما زیرا که او چون سراب بوده، دور را در نظر تو نزدیک و نزدیک را دور مى نمایاند!.

به این ترتیب، مشاوران همیشه باید از میان افراد آگاه، شجاع، با ایمان، و دورنگر انتخاب شوند.

خطرناک ترین پرتگاهى که بر سر راه «مدیران» و «فرماندهان» قرار دارد، استبداد به رأى و احساس بى نیازى از مشورت و نظرات دیگران است؛ همان گونه که در حدیث آمده است: «مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَاْیِهِ هَلَکَ، وَ مَنْ شاوَرَ الرِّجالَ شارَکَها فى عُقُولِها»(5)؛ کسى که استبداد رأى داشته باشد به هلاکت مى رسد و هر کس با مردان بزرگ مشورت کند در عقل و دانش آنها شرکت جوید!.

و نیز امام على(علیه السلام) مى فرماید: «وَ اَلاسْتِشارَهُ عَیْنُ الْهِدایَهِ وَ قَدْ خاطَرَ مَنِ اسْتَغْنى بِرَاْیِهِ»(6)؛ مشورت عین هدایت است، و کسى که خود را بى نیاز از نظرات دیگران بداند مطمئِنّاً به خطر خواهد افتاد!.

به این نکته نیز باید دقیقاً توجّه داشت که بعد از انجام مشورت با افراد آگاه و بیدار و استفاده از اندیشه اندیشمندان و تجربه خبرگان، نباید در تصمیم گیرى، تعلّل به خرج دهد و مسائل را بیش از اندازه براى شور معطلّ سازد؛ مبادا فرصت ها از دست برود! چرا که قاطعیّت در تصمیم گیرى یکى از مهم ترین رمزهاى پیروزى است، و چه جالب مى فرماید، قرآن بعد از آن که دستور شورا را به پیامبر(صلى الله علیه و آله و سلم) مى دهد: «فَاِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ»(7)؛ پس از مشورت به هنگام تصمیم گیرى بر خدا توکّل کن و قاطعانه اقدام نما!.

پی نوشت:

(1). المحاسن‏، برقى، احمد بن محمد بن خالد، محقق / مصحح: محدث، جلال الدين‏، دار الكتب الإسلامية، قم‏، 1371 قمری، چاپ: دوم‏، ج ‏2، ص 602، باب (الاستشارة).

(2). نهج البلاغة، شريف الرضى، محمد بن حسين‏، محقق / مصحح: صبحي صالح، هجرت‏، قم‏، ‏1414 قمری، چاپ: اول، ص 430 (نامه 53).

(3). الدرّة الباهرة من الأصداف الطاهرة، محمد بن مكى، محقق / مصحح: مسعودى، عبد الهادى‏، انتشارات زائر، قم‏، 1379 شمسی، چاپ: اول‏، ص 31.

(4). نهج البلاغة، همان، ص 475، (حکمت 38).

(5). همان، ص 500، (حكمت 161).

(6). همان، ص 506، (حكمت 202).

(7). سوره آل عمران، آيه 159.

منبع: کتاب: مديريت و فرماندهى در اسلام‏، آیت الله العظمی مكارم شيرازى، ص 46.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha