پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ |۸ شوال ۱۴۴۵ | Apr 18, 2024
هجرت حوزویان از قم و تبلیغ در مناطق محروم

حوزه / طی نشستی علمی با عنوان مسأله هجرت طلاب ،چالش ها و راهکارها ، ضرورت هجرت طلاب به بلاد اسلامي مورد بررسی قرار گرفت.

به گزارش خبرگزاری «حوزه» ، در این نشست که در پژوهشکده باقرالعلوم(ع)قم برگزارشدحجت الاسلام سيد علي مير مطلبي از پژوهشگران این پژوهشکده  به ارائه نتیجه پژوهشی با عنوان سیاست پژوهی هجرت طلاب پرداخت و گفت: در مهاجرت طلاب به شهر و روستاي ديگر مي توان به سخنان مقام معظم رهبري و ساير بزرگان استناد كرد. حوزه هاي علميه بايد زمينه تبليغ و مهاجرت روحانيون را فراهم كنند و طلاب نيز نبايد به بهانه درس به تبليغ نروند و یا خدای ناکرده از تبلیغ در شهرو روستا اجنتاب كنند.

در بيان مسئله  ضرورت هجرت طلاب به بلاد اسلامي مي توان اشاره كرد:

اولاً پيشينه تاريخي: در زمان آيت الله حائري كه حوزه علميه قم شكل گرفت بيش از هزار نفر طلبه نداشت و زمان آيت الله بروجردي به 6 هزار طلبه رسید ولي امروز بر اساس آمار 85 هزار طلبه در قم وجود دارد كه يك جمعيت بزرگي است و تا كنون روحانيت شعيه حضور اين تعداد روحاني را در يك شهر نداشته است. و به خاطر عدم پيشينه تاريخي، مديران و علما با يك پديده جديد مواجهه شده اند و بايد در خصوص اين مسئله فكر اساسي شود.

ثانیاً؛ خالي بودن مساجد از روحاني و عدم توزيع صحيح طلاب در شهر و روستاها:  مساجد زيادي در شهر مختلف فاقد طلبه و روحاني هستند و اين با  اولين سنگر و كاركرد مساجد در شهر هاي مختلف مغايرت دارد.

پس براي مهاجرت طلاب بايد بدانيم روحانيت چه نقشي در تقويت حوزه ها و نظام مي تواند داشته باشد يعني خدمات رساني روحانيت به مردم چيست؟

*   خدمات ناظر و پشتيباني از نظام: با شكل گيري جمهوري اسلامي ايران توقعات از روحانيت جهت پشتيباني فرهنگي و ديني شكل گرفته است.

*     مطالبه جامعه و مردم از روحانيون: نقشي كه روحانيت نسبت به مردم و ديندار كردن دارند.

*     مطالبه حوزه و حوزويان از طلاب: یعنی اینکه نقش روحانيت در تقويت حوزه هاي علميه چيست؟

در بحث مهاجرت خيلي فعاليت صورت نگرفته است در واقع معاونت تبليغ سازمان تبليغات اخيرا با يك مدل مشاركتي و گفتگو محور و مستقر كردن روحانيون در روستا و شهر هاي مختلف در تقويت حضور روحانيان در روستا و شهر هاي مختلف اقدام نموده و همچنین در يك پايان نامه؛ جهت به بررسي مهاجرت و بازگشت روحانيون افغانستاني پرداخته است.

پژوهشكده، يك پايان نامه را حمايت كرد تحت عنوان «بررسي نگرش طلاب و هجرت آنان از قم و عوامل موثر از آن، در اين پايان نامه حدود 400 پرسش در خصوص هجرت طلاب مطرح شده بود و مدلي كه طراحي شد بر اساس نظريه گافمن در چهار بخش طراحي شد.

شيوه تحقيق كه ما انجام داده ايم مطالعه ميداني به صورت مشاركتي و كيفي بود و نتايج در واقع بعد از مطالعه كيفي و بررسي اسناد يك مجموع و يك كار تلفيقي صورت گرفت.

حال باید گفت: آيا بين توان تبليغي، اشتغال طلاب و هجرت آنها به مناطق ديگر يك رابطه معنا وجود دارد يا نه؟

در خصوص دو نگرش طلاب نسبت به تبليغ و هجرت با هزينه زندگيشان رابطه معنادار نداشت یعنی اينكه يك طلبه وضعيت مالي خوبي داشته باشد يا نه؟ هيچ تاثيري در مهاجرت طلاب از قم نداشت. و در خصوص تحصيلات حوزوي و سن طلاب نسب به مهاجرت از شهر قم به استاني ديگري نيز همین رابطه بود.

ولي در حوزه هاي اشتغال و تحصيلات كلاسيك معنادار بود. پيمايش نشان داد میل به هجرت از قم در میان طلاب شاغل در مراكز و روحانيان دارای تحصيلات كلاسيك دانشگاهي كمتر است.

روش اصلي كه در پايان نامه اتفاق افتاد گفتگو و مصاحبه ها بود چرا كه فقط پژوهش كافي نبود با 80 طلبه گفتگو صورت گرفت تا علت مهاجرت از قم در نگرش و ذهنيت آنها بررسي شود و حتي در ادامه با مديران و طلاب ستادي كه در حوزه بالادستي وجود داشت مصاحبه شد.

در اين تحقيق علاوه بر روش كمي و تفسيري، نگاه ها و ذهنيت افراد نيز بررسي و در آن دخالت داده شد تا يك نسخه هاي سياست گذاري براي طلاب مهاجر صورت گيرد و يك سو نگر نباشد.

چارچوپ نظريه ها در مهاجرت

*   نگرش و ذهنيت طلاب نسبت به عدم مهاجرت از قم: ذهنيت از طلبگي در ذهن طلاب اين است كه طلبگي با حضور در قم حاصل مي شود و  همچنين مصاحبه ها نشان مي داد. زندگي طلبگي يعني درس خواندن حرم و جمكران رفتن و تبليغ رفتن در ماه هاي محرم و صفر و گاهي اوقات روحاني كاروان شدن

*     نظريه سيستمي: عوامل تاريخي و مسائل سياسي و اجتماعي اساس پايداري سكونت طلاب در قم به شهر ديگر تقويت مي كند .

*     جهان سومي ها ميل را مهاجرت به جهان اول را دارند.

*   نظريه جذب و دفع: اساسا چرا طلاب به قمي مي آيند و از قم نمي روند و مشكل كجاست كه طلاب به قم مهاجرت مي كنند و موانع مهاجر از قم به شهر ها ديگر چيست؟ طلاب در مصاحبه ها مي گفتند اگر به شهر ديگر يا شهر خود مراجعه كنيم طلاب ديگر اجازه حضور فعال در مساجد و مكان مهم را به ما نمي دهند. 

امروز در هر مسئله جغرافيايي ، آمايش سرزمين در جهت تقسيم بندي و استفاده درست از منابع و سرزمين شكل مي گيرد و بايد مطالعات آمايش در حوزه ها  نيز صورت گيرد. و مراكز و مديريت حوزه ها در غير قم طراحي شود و مورد توجه و محور واقع شوند.

دسته بندي نتايج حاصله از اين تحقيق به این شرح است:

 *    بحث اقتصاد و معيشت طلاب: تفاوت و نگارش به شهرهاي ديگر نسبت به شهر قم باعت تقويت عدم مهاجرت طلاب به بلاد ديگر است.

*    ارزان بودن هزينه هاي زندگي در قم نسبت به شهر ديگر

*     وجود مراكز درآمدزايي در عرصه هاي پژوهشي و ...

*   نگرش خانواده های طلاب: طلاب در مصاحبه ها مي گفتند خانواده ها باعث ممانعت از هجرت به شهر ديگر مي شوند چرا كه از لحاظ امكانات و تربيت فرزندان و زندگي در قم راحت تر هستند.

*   وطن واقع شدن قم: برخي از طلاب به علت اينكه پدر و مادرشان به قم مهاجرت كردند و وطن آنها قم شده است و در قم خانواده تشكيل دادند ديگر حاضر به مهاجرت نمي باشند.

*      شرايط زندگي و برخي از امكانات آموزشي و فضاي هاي ورزشي و فرهنگي.

*   مدل نظام آموزش: نظام آموزش طوري طراحي شده است كه طلبه اگر در پایه ششم عملا سن بالا رفته و بازگشت به وطن كمرنگ مي شود و چون سطح آموزش پيوسته است و اگر كسي در اين جاده افتاد ديگر نمي تواند از اين مسير خارج شود.

*      نبود استاد در شهر ها و روستا: در برخي از شهر، حتي يك درس خارج برگزار نمي شود و مراكز تخصصي نيز وجود ندارد

*     بحث پژوهش در عرصه هاي آموزشي و فرهنگي در استان هاي ديگر كم است

* تاثير فرايند حمل و نقل.

*  فضاي مجازي. با وجود فضاي مجازي طلاب از طريق فضاي مجازي پاسخگو هستند.

*   تلقي مردم بر عدم تامين مخارج روحاني توسط آنها.

*  اشتغال روحانيون در مراكز نهاد رهبري، پژوهشكده ها و ... در شهر ديگر نيست.

*  توانمندي نبود روحانيون براي هدايت و بحث هاي اجتماعي در برخي از اقشار جامعه

* پيشنه هاي تاريخي: سياست هاي سران پهلوي در حذف روحانيون در برخي از استان و تغيير شكل گيري در دهه كنوني.

*  الگوهايي روحانيون از تلويزيون كه نگاه هاي منطقه اي داشتند.

* اسطوره سازي در لايه هاي پايين: برخي از  بزرگان مي گويند روايتي كه در قم مي فهميم در جاي ديگر نمي فهميم و معنونيت بيشتر ايجاد مي كند.

پيشنهادات بسته سياست گذاري از طرح هجرت

*   نظام هاي آموزشي حوزه براساس خروجي طراحي شود: حدود 25 هزار طلبه داريم كه حدود 20 هزار طلبه در مراكز وابسته به نظام خدمت مي كنند و بايد كساني كه درصدد خدمت به نظام هستند بايد متناسب به خروجي طراحي شود و نظام شهريه، آموزشي و .. لحاظ شود.

امروز حوزه برا اساس مركز مديريت طراحي شده ولي قبل از هجرت آيت الله بروجردي به قم بيشر طلاب در بروجرد بودند و حوزه بر اساس محور اشخاص شكل مي گرفت.

و نبايد حوزه بر اساس مركز مديريت باشد بلكه بايد بر اساس شخص مهم شكل گرفته و هجرت شخص به جاي ديگر اشخاص نيز گسيل پيدا مي كنند.

*   الگوسازي معناي طلبگي: بايد حوزويان روحيه جهادگونه پررنگ تر و ارزشي تر قائل شوند و معناي طلبگي را تغيير دهند و فقط به معناي درس و بحث  و حضور در حرم و تبليغ در زماني مختلف در مراكز نباشد بلكه بايد به صورت جامع باشند.

*   پشتوانه علمي و ارتباط مستمر حوزه و مراجع با روحانيون: الحمد الله يك سايتي ايجاد شده در اين راستا ولي كم است و بايد ارتباط موثر اساتيد و علما با روحانيون در شهرهاي مختلف داشته باشند.

*  عنوان سازي جديد: در دانشگاه هاي مربي، استاد، استاديار و استادتمام وجود دارد ولي در حوزه فقط حجت الاسلام و آيت الله وجود دارد و بايد اين نگرش تغيير پيدا كند و به لحاظ دانستن و علم عنوان سازي شود و اين عناوين مي تواند در هويت سازي كمك شاياني صورت دهد.

*     به جاي مهاجرت از كلمه رجعت طلاب استفاده شود:  از يك سو رجعت ريشه قراني دارد و از سوي ديگر براي هر ده سال درس خواندن بايد چند سال به تبليغ بروند.

*   بايد مردم روحانيت را مطالبه كنند: بايد با ساخت فيلم و فعاليت هاي ديگر مطالبه مردم از مراجع و علما در جهت فرستادن روحاني به مساجد محل و شهر فرهنگ سازي شود چرا كه اگر مردم روحاني را مطالبه كنند حمايت و پشتيباني خواهند كرد.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha