پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ |۸ شوال ۱۴۴۵ | Apr 18, 2024
آیت الله مکارم شیرازی

حوزه/ وهابیت به سبب همين عقايد جاهلانه و خشك، با تأسّف بسيار آثار تاريخى اسلامى فراوانى را در حرمين شريفين تخريب كردند؛ آثار ارزشمندى كه مى توانست سبب پيوند نسل حاضر با تاريخ گذشته اسلام باشد که متأسّفانه همه آنها از دست رفت.

به گزارش خبرگزاری«حوزه»، حضرت آیت الله مکارم شیرازی در یادداشتی به با بازخوانی تخریب قبور ائمۀ بقیع علیهم السلام  پردااخته است:

در يك قرن گذشته واقعه تلخى در سرزمين وحى روى داد كه مسلمين را از آثار تاريخى اسلامى براى هميشه محروم ساخت و آن حادثه قدرت گرفتن وهابيّت بود.[1]

94سال پيش(سنه 1344ه ق) در هشتم شوال، هنگامى كه وهابی های نادان و تکفیری در حجاز به قدرت رسيدند، در يك حركت هماهنگ ناپخته، تمام بناهاى تاريخى اسلامى به ویژه قبور ائمه بقیع (ع) را به بهانه شرك يا بدعت ويران كرده، و با خاك يكسان نمودند.[2]ولى جرأت نكردند به سراغ قبر مطهّر پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) بروند، مبادا عموم مسلمين بر ضدّ آنها قيام كنند و به اصطلاح، اين «مخالفان تقيّه» از ديگر مسلمانان «تقيّه» كردند!.[3]

هشتم شوّال؛ روز عزای امّت اسلامی

درروز هشتم شوّال 1344ه ق، دست وهابیت نادان و بی‌خرد از آستین ظلم و ستمگری درآمد و بارگاه ملکوتی و بسیار باشکوه ائمه هدی (ع) در بقیع را با خاک یکسان کرد و قلوب صدها میلیون شیعه جهان و اهل سنّت محبّ اهل‌بیت را جریحه دار نمود.[4]لذا علاوه بر آنکه شیعیان همه ساله در هشتم شوال به عزاداری پرداخته و یاد و خاطره آن جنایت بزرگ را زنده نگاه می‌دارند، لیکن هشتم شوال تنها روز عزای شیعیان نیست بلکه تمام ملت‌های مسلمان این روز را بزرگ می‌دارند.[5]

بازشناسی تخریب قبور ائمۀ بقیع  به دست وهابیون

در حدود نودو چهار سال قبل يعنى در سال 1344 هـ.ق وهّابيها مدينه را تسخير كردند. قاضى القضاتى به نام شيخ عبدالله مردم را جمع كرد و پرسيد: در مورد تخريب قبور چه مى گوييد؟ قطعاً قصد قاضى وهابى نظرخواهى نبود و مردم مدينه مى دانستند كه آنها عدّه اى بيرحم هستند چون قبلا قبور مكّه و شهرهاى ديگر را تخريب كرده بودند. از اين رو عده زيادى سكوت كردند و عدّه اى هم از ترس موافقت كردند، آنها هم قبور ائمّه بقيع را كه با عظمت ترين قبور آنجا بود تخريب كردند علاوه بر آن قبور زوجات پيامبر و هر چه قبر و گنبد و بارگاه بود تخريب كردند. قبر عبدالله پدر پيامبر(ص) را هم كه در بقيع نبود  خراب كردند و فقط قبر پيامبر(ص) را كه از زمان عثمانيها به يادگار مانده بود باقى گذاشتند. البتّه آنها معتقد بودند كه اين بارگاه هم بايد خراب شود ولى از ترس رويارويى با تمام مسلمانان از آن صرف نظر كردند كه اكنون هم يك نقطه ضعف براى آنهاست، چرا كه مى گوييم اگر از آثار شرك است چرا آن را باقى گذاشتند؟! و اگر بگويند به خاطر ملاحظه مسلمين است، مى گوييم كه شما تقيّه را حرام مى دانيد و اگر تخريب را يك جا جايز و در جاى ديگر جايز ندانند. مى گوييم مگر شرك دو گونه است؟![6]

تخریب قبور ائمۀ بقیع ؛ یک نقشه خائنانه برای نابودی تاریخ اسلام

بدیهی است حيات امّت ها با امور گوناگونى گره خورده است كه يكى از آنها حفظ ميراث هاى فرهنگى و آثار علمى و دينى است ، لیکن با نهايت تأسّف سرزمين وحى به خصوص مكّه و مدينه بر اثر سوء تدبير مسلمانان به دست يك جمعيّت عقب افتاده و كج سليقه و متعصّب افتاد و ارزشمندترين ميراث هاى فرهنگى اسلام با بهانه هاى واهى و بسيار سست بر باد رفت، ميراث هايى كه هر كدام يادآور بخش هاى مهمّى از تاريخ پرافتخار اسلام بود.[7]

نمونه بارز آن قبرستان بقيع است، اين قبرستان مهمترين قبرستان در اسلام است كه بخش مهمّى از تاريخ اسلام را در خود جاى داده و كتاب بزرگ و گويايى از تاريخ ما مسلمين است.[8] لیکن وهابیت، میراث فرهنگی پیامبر (ص)و اهل بیت(ع) ایشان را از بین برد و آثار فراوانی از اصحاب پیامبر، بزرگان و دانشمندان اسلام را تخریب کرد؛ وهابیت تاریخ زنده اسلام را نابود کرد.[9]

البته تنها قبور امامان و بزرگان خفته در بقيع از ميان نرفت، بلكه اين «قوم» هر جا اثرى گرانبها از تاريخ اسلام يافتند آن را از ميان بردند و از اين رهگذر خسارات غير قابل جبرانى دامان مسلمين را گرفت.[10]زیرا اين آثار تاريخى جاذبه عجيبى داشت و انسان را به اعماق تاريخ اسلام فرو مى برد.[11]

 این در حالی است که تمام جهانیان سعی دارند آثار تاریخی خود را که حکایت از ریشه‌دار بودن تمدّن آنها می‌کند با هزینه‌های بسیاری نگهداری کنند و برای تخریب آنها جرائم سنگینی قائلند ولی این نابخردان مهم‌ترین اثار تاریخی اسلام و تمدّن اسلامی را که قلوب مسلمین برای آن می‌تپد به دست نابودی سپردند و جهان اسلام را از این گنجینه‌های گرانقدر محروم ساختند، و خسارت عظیمی به بار آوردند که با هیچ چیز قابل جبران نیست[12].

آری آنان به سبب همين عقايد جاهلانه و خشك، با تأسّف بسيار آثار تاريخى اسلامى فراوانى را در حرمين شريفين تخريب كردند؛ آثار ارزشمندى كه مى توانست سبب پيوند نسل حاضر با تاريخ گذشته اسلام باشد که متأسّفانه همه آنها از دست رفت.[13]

تخریب بقیع؛ ارمغان توحید وارونه وهابیت

هشتم شوال روزی است که قبور فرزندان پیامبر اسلام به دست افرادی بیسواد ویران شد؛[14] وهابیت نادان و تکفیری که قبور ائمه بقیع را ویران کردند نه تنها از قرآن، سنت پیامبر(ص) و روایات معصومان(ع) بی خبر هستند بلکه توحید را نیز وارونه جلوه می‌دهند.[15]

وهّابيان بر اثر عدم قدرت كافى علمى بر تحليل مسائل اسلامى به خصوص مسأله توحيد و شرك، گرفتار وسواس عجيبى در اين مسأله شده و هر جا دستاويزى پيدا كردند به مخالفت برخاستند، در مسأله زيارت، در موضوع شفاعت، در باب بناى بر قبور و امور ديگرى از اين قبيل، همه را به نحوى مخالف شرع دانسته و با مسأله «شرك» و «بدعت» پيوند زدند و با آن مخالفت نمودند.[16]

بهانه وهابیون برای تخریب بارگاه بقیع چه بود؟

به اعتقاد وهابیت ساختن بنا بر قبور سبب پرستش قبرها مى شود و اين حديث نبوى را گواه بر عدم جواز آن می گیرند:««لَعَنَ اللهُ الْيَهُودَ اتَّخَذُوا قُبُورَ أنْبِيَائِهِمْ مَسَاجِدَ؛ خداوند يهود را لعن كرد زيرا قبور پيامبرانشان را مسجد قرار دادند».[17]،[18] لذا وهابى هاى نادان و تندرو به شيعيان اشكال مى كنند كه چرا شما بر مزار و قبور امامان و بزرگان دينتان گنبد و بارگاه مى سازيد؟[19]

ولى بر همه مسلمين روشن است كه هيچ كس قبور اولياء الله را پرستش نمى كند و ميان «زيارت» و «عبادت» فرق واضح و روشنى است. ما همان گونه كه به زيارت و ديدار احيا و زنده ها مى رويم و بزرگان را احترام كرده و از آنها التماس دعا مى كنيم، همين گونه به زيارت اموات مى رويم و به بزرگان دين و شهداى راه اسلام احترام مى گذاريم و از آنها التماس دعا داريم.[20]

به راستی آيا هيچ عاقلى مى گويد زيارت بزرگان در حياتشان به صورتى كه گفته شد، عبادت، كفر و شرك است؟ زيارت بعد از وفات نيز همين گونه است.[21]

اینگونه است که پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) به زيارت قبور بقيع مى رفت و روايات بسيارى در منابع اهل سنّت در مورد زيارت قبر پيامبر (صلى الله عليه و آله) و زيارت ساير قبور آمده است.[22]

لذا اگر خداوند يهود را لعن كرده به سبب اين بوده كه قبور انبيا را سجده گاه قرار دادند، در حالى كه هيچ مسلمانى هيچ قبرى را سجده گاه خود قرار نمى دهد.[23]

از این جهت  زيارت قبور ربطى به عبادت ندارد، و نماز در كنار قبر پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) و قبور ساير اولياء الله هيچ مشكلى ندارد و روایت مذکور، ناظر به كسانى است كه واقعاً پرستش قبور مى كردند.[24]

هم چنین كسانى كه با زيارت شيعيان جهان از قبور امامان (عليهم السلام) آشنا هستند، مى دانند هنگام نمازهاى واجب وقتى صداى مؤذّن بلند مى شود، همه رو به قبله مى ايستند و نمازهاى واجب را به جماعت برگزار مى كنند و موقع زيارت نخست صد بار تكبير مى گويند و بعد از زيارت نيز دو ركعت نماز مستحب رو به قبله بجا مى آورند، تا در آغاز و پايان روشن شود پرستش مخصوص خداست.[25]

ولى متأسّفانه باب تهمت و افترا و دروغ بر اثر انگيزه هاى خاصّى گشوده شده و اقلّيّت وهّابيها همه مخالفان خود را به انواع تهمت ها متّهم مى سازند[26] که در خوش بینانه ترین حالت باید گفت ؛آنها بر اثر قلّت بضاعت علمى، توان تحليل مسائل را به خوبى ندارند و حقيقت شرك و توحيد را در نيافته و فرق ميان زيارت و عبادت را به طور دقيق نمى دانند.[27]

تخریب قبور بقيع در سایۀ تفسير خرافی وهابيت از اسلام

در سال 1344 هجری قمری وهابیها  تصميم گرفتند قبور ائمه بقيه و سایر بزرگان را که قبه و بارگاه داشتند و بيش از هزار سال برای این قبه احترام قائل بودند همه را ویران کنند لیکن در آن زمان از تمام کشورهای اسلامی به این عملکرد وهابیها اعتراض شد؛ولی این قوم لجوج اعتنا نکردند و حتی برخی تصميم داشتند بارگاه پيامبر(ص) را هم ویران کنند.وهابیها زمانی که هجوم جهان اسلام را فوق العاده دیدند از تخریب بارگاه پيامبر(ص) دست نگه داشتند.[28]

شکی نیست که  اساس بحثهای اسلامی را توحيد و شرک تشکيل میدهد؛ ولی وهابی ها تفسير خرافی برای این دو مسائل دارند که این تفسير بيگانه از اسلام است و در این مساله این گروه اندک یک طرف قرار دارند وتمام جهان اسلامی شيعی و سنی در طرف دیگر قرار دارند.[29]

وهابی ها براساس برداشت نادرستی که دارند هر پدیده نو و تازه را بدعت میدانند برهمين اساس با نوآوری مخالفت میکنند؛ در حالی که نوآوری در دو شکل صورت میگيرد که یکی از آنها عرفی و دیگری شرعی است.[30]

شرک آن است که کسی چیزی یا کسی را همتای خدا بداند،حال آنکه آیات زیادی در قرآن وارد شده است که شفاعت طلبیدن شرک نیست و شفیع هرگز هم ردیف خدا نیست و فقط واسطه ای است که از خدا تقاضا می کند و اگر شرک است چرا قرآن آن را مجاز شمرده است[31].

بدعت نیز آن است که چیزی را که جزء دین نیست به نام دین وارد دین کنند. حال اگر کار جدیدی انجام دهیم ولی به نام دین نباشد دیگر بدعت نیست زیرا اگر بدعت باشد بسیاری از کارهای وهابی ها بدعت است مثلا در زمان رسول خدا(ص) مسجد الحرام دارای مناره و این درب های وسیع نبود و بعد آنها را درست کردند و این از باب نوآوری عرفی است و کسی قائل نشده است که اینها بدعت است و هکذا موارد بسیار دیگر.[32] به تعبیر دیگر بدعت به معنای این است که ما پدیدهای نو را به عنوان دین قلمداد کنيم؛ در حالی که نوآوریهای عرفی هرگز به معنای بدعت در دین نيست،اگر تفسير نادرست وهابیها را در اسلام جاری کنيم باید تمام شئون اجتماعی را حرام بدانيم.[33]

آيا ساختن بنا بر روي قبور و مسجد و توسل و بوسیدن ضریح بدعت و شرك است؟

در پاسخ به این شبهه، از وهابی ها سوال می کنیم که چرا قبور بقیع را تخریب کرده اید. در جواب مى گويند شرك است. سؤال مى كنيم چرا شرك است؟ شرك آن است كه غير خدا را همرديف خدا قرار دهند، حال آنکه هيچ كس پيامبر(صلى الله عليه وآله)و ائمّه(عليهم السلام) را هم رديف خدا نمى داند بلكه همه، آنها را شفيع و واسطه مى دانند.[34]

علاوه بر اين آنها بوسيدن ضريح را شرك مى دانند. مى گوييم چرا بوسيدن حجر الاسود شرك و حرام نيست؟ مى گويند: اين سنّت است. مگر مى شود شرك در جايى سنّت و جايز باشد و در جايى ديگر جايز نباشد.[35] همچنين همه آنها جلد قرآن را مى بوسند. در حالى كه جلد قرآن يك تكّه مقوّاست. اگر شرك نيست بوسيدن در و ديوار هم شرك نيست، اگر بگويند قرآن را به خاطر آن كه از ناحيه خدا فرستاده شده مى بوسيم، ما نيز مى گوييم ما هم ضريح امامى را كه از طرف خدا و فرستاده اوست مى بوسيم.[36]

هم چنین در تمام جهان برای افراد سرشناس قبه و بارگاهی وجود دارد و حتی در میان اهل تسنن هم چنین است، حال آیا می توان گفت که همه‌ی این مظاهر شرک است و فقط ساکنین منطقه‌ی کوچکی در مکه موحد هستند و ما بقی افراد از شیعه و سنی همه مشرک اند؟[37]

و یا  در  قرآن مجید[38] می خوانیم؛ هنگامی که اصحاب کهف شناخته شدند و مردم دور آنها را گرفتند در تفاسیر آمده است که آنها از خداوند تقاضا کردند که آنها را از دنیا ببرد و خداوند هم دعایشان را مستجاب کرد. در اینجا قرآن می فرماید: «قالَ الَّذينَ غَلَبُوا عَلى‌ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِداً؛ یعنی آنها که بر امر آنها واقف شدند گفتند که در کنار بارگاه آنها مسجدی درست می کنیم و در آن عبادت می کنیم» ظاهر آیه این است که با این مسئله به شکل موافق برخورد می کند حال آیا می توان گفت که قرآن هم اجازه‌ی شرک داده است.[39]

حال چطور شد كه همه مسلمانان اشتباه كردند جز اين عدّه قليل!، اين را هيچ عقلى نمى پذيرد.[40] از این رو  بايد در قبرستان بقیع، قبورى مثل قبر پيامبر(ص) تجديد بنا شود و يا لااقل بقيع را از اين شكل درآورند و اينها به هیچ عنوان شرك نيست.[41]

سوال بی جواب در مورد تخریب بقیع از علمای وهابی؛ چرا هنوز بارگاه پيامبر برپاست؟!

كسانى كه به مكّه و مدينه مشرّف شده اند، مى دانند على رغم ويرانى تمام قبرستان بقيع و قبور شهداى احد و غير آنها، گنبد و بارگاه ملكوتى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله برپاست و مسلمانان از همه جاى دنيا به زيارت آن حضرت مى شتابند و اين وضع سؤال مهمّى در اذهان همه زائران ترسيم مى كند، كه چرا اين گروه به سراغ بارگاه پيامبر صلى الله عليه و آله نرفتند؟![42]

ما از علمای وهابی مى پرسيم: به راستى اگر واقعاً ساختن گنبد و بارگاه بر قبور امامان و پيامبران شرك و بت پرستى است و بدين جهت گنبد و بارگاه امامان مظلوم بقيع را ويران كرده ايد، چرا گنبد و بارگاه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را خراب نمى كنيد؟ آيا شرك و بت پرستى استثنا هم دارد؟ اين سؤال را مكرّر از وهابى ها پرسيده ايم، امّا هيچ گاه جواب قانع كننده اى نداشته اند. بعضى از آنها كه خيلى وقيح و بى شرمند مى گويند: هنور قدرت بر اين كار پيدا نكرده ايم هر زمان قدرت پيدا كنيم آن را هم خراب خواهيم كرد![43]

قابل توجّه اين كه هم اكنون قُبّه و بارگاه پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) در كنار مسجد نبوى سر به آسمان كشيده و همه مردم مسلمان حتّى وهّابى ها در روضه مقدّسه (آن قسمتى از مسجد نبوى كه در كنار قبر آن حضرت و متّصل به آن است) در پنج وقت نماز واجب مى خوانند و در اوقات ديگر نمازهاى مستحب، و در پايان هم قبر پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) را زيارت مى كنند.[44]

حال آيا اين كار پرستش قبور محسوب مى شود و حرام است؟ يا اين كه قبر مطهّر پيامبر (صلى الله عليه و آله) مستثناست، آيا ادلّه شرك و حرمت پرستش غير خدا قابل استثناست؟![45]

حقيقت آن است كه آنها خود را كوچك تر از آن ديدند كه دست به اين كار زنند و تمام جهان اسلام را بر ضدّ خود بشورانند. آرى وهّابى هاى متعصّب نتوانستند، بارگاه ملكوتى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را از ميان بردارند، و گنبد خضرا را ويران سازند و ضريح مقدّس حضرت را نابود كنند.[46]

لذا از آنها می پرسیم چگونه تمام گنبد و بارگاه هايى را كه بر فراز قبور ائمّه بقيع عليهم السلام و شهداى احد و غير آنها بنا شده بود از ميان برداشتيد ولى گنبد و بارگاه پيامبر صلى الله عليه و آله همچنان پابرجاست؟ اين تناقض در عمل چه مفهومى دارد؟[47]

اگر اين ها نشانه بت پرستى و شرك است، چرا اين «نشانه بزرگ!» را در كنار اين مسجد با شكوه و با عظمت نگه داشته ايد، و اگر نيست، چرا بقيّه را از ميان برداشتيد؟آنها پاسخى در برابر اين سؤال ندارند و به راستى وامى مانند.[48]

هم چنین به آنها می گوئیم اگر بگویید که ما تقیه کردیم و از مسلمانان جهان واهمه داریم میگوئیم که تقیه به مذهب شما حرام است.[49]

لزوم اداره حرمین شریفین توسط علمای اسلامی

تشخیص وهابیت این است که قبه و بارگاه شرک و بدعت است و ما هم خطاب به آنها می گوئیم که شما اشتباه می کنید. آیا مکه و مدینه فقط از آن شما ست که هر چه تشخیص داده اید در آن اعمال کنید یا اینکه همه‌ی مسلمانان در آن شریک هستند ، چرا شما نظرات شخصی خود را به مرحه‌ی انجام می رسانید و همه را مجبور می کنید که به حکم شما گردن نهند. در حالی که شما فقط از لحاظ سیاسی آن هم به نحو مستبدانه حاکم منطقه خود هستید ولی از لحاظ مذهبی همه‌ی مسلمانان در آن سهیم هستند.[50]

جای بسی تأسف است که وهابی ها  با میراث‌های اسلامی معامله ملک شخصی می‌کنند و خیال می‌کنند مکه و مدینه فقط به آنها تعلق دارد و هر کاری خواستند می‌توانند با این مواقف اسلامی بکنند.[51] در حالی که آثار اسلامی تنها متعلق به کسانی که در آن منطقه زندگی می‌کنند نیست و متعلق به همه مسلمان است از این رو هر اقدامی که می‌خواهد صورت بگیرد باید با مشورت همه علمای اسلام باشد.[52]

لذا جهان اسلام باید فریاد کشد و به آنها بفهماند که اینها ذخایری است متعلق به تمام مسلمین جهان، در گذشته و حال، و هیچ کس در هر مقامی باشد حق ندارد خودسرانه با آنها به صورت ملک شخصی عمل کند ، از این رو مفتیان وهابی سعودی که فقط اطلاعات بسیار سطحی از مبانی اسلامی و کتاب و سنت دارند حق ندارند برای این امور تصمیم بگیرند و فتوا صادر کنند.[53]

بنابراین در اداره حرم اهل بیت (ع) باید نمایندگانی از تمام کشورهای اسلامی حضور داشته باشند، اگر چنین شود قطعاً اتفاقاتی همچون تخریب قبور ائمه بقیع (ع) و سایر آثار اسلامی رخ نخواهد داد.[54]

بی تردید کسانی که در سوریه قبور بزرگان اسلام را ویران کردند افرادی هستند که فاقد فکر و فرهنگ انسانی هستند و نمی‌توانند بر حرمین شریفین حکومت کنند.[55]

 

 سخن آخر

امید است بازسازی قبور ائمه(ع) در مکه و مدینه به زودی  اتفاق افتد.[56] برای تحقق این مهم، انتظار روزی را می‌کشیم که مسلمین جهان بیدار شوند و حق مشروع خود را مطالبه کنند و اداره امور فرهنگی حرمین شریفین را به دست گروهی از نمایندگان بصیر تمام کشورهای اسلامی بسپارند و دست وهابیت تندرو را از این مقدسات اسلامی ، نه تنها قبور ائمه بقیع (ع) بلکه تمام آثار تاریخی مکه و مدینه که هر کدام نشانه‌ای از عظمت اسلام و تاریخ گویای مسلمین جهان بود و به سبب افکار سفیهانه تخریب شدند، کوتاه کنند.[57]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

[1] شيعه پاسخ مى گويد ؛ ص102.

[2] همان.

[3] همان.

[4] پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به مناسبت سالروز تخریب قبور ائمه اطهار در بقیع؛  14/6/1390.

[5] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در حرم مطهر رضوی؛26/5/1392.

[6] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛28/7/1386.

[7] شيعه پاسخ مى گويد، ص: 103.

[8] وهابيت بر سر دو راهى، ص: 64.

[9] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در حرم مطهر رضوی؛26/5/1392.

[10] شيعه پاسخ مى گويد، ص: 103.

[11] همان.

[12] پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به مناسبت سالروز تخریب قبور ائمه اطهار در بقیع؛ 14/6/1390.

[13] كليات مفاتيح نوين ؛ ص818.

[14] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در حرم مطهر رضوی؛26/5/1392.

[15] همان.

[16] شيعه پاسخ مى گويد ؛ ص101.

[17] صحيح بخارى؛ ج 1؛ ص110/ صحيح مسلم ؛ ج 2؛ ص 67.

[18] شيعه پاسخ مى گويد ؛ ص104.

[19] داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله)، ص: 60.

[20] همان.

[21] همان.

[22] همان.

[23] همان؛ ص: 105.

[24] همان.

[25] همان.

[26] همان؛ 106.

[27] همان.

[28] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛5/7/1388.

[29] همان.

[30] همان.

[31] همان.

[32] همان.

[33] همان.

[34]  بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛28/7/1386.

[35] همان.

[36] همان.

[37] همان.

[38] سورۀ کهف؛ آیۀ 21.

[39] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛17/7/1387.

[40] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛28/7/1386.

[41] همان.

[42] وهابيت بر سر دو راهى ؛ ص65.

[43] داستان ياران: مجموعه بحث هاى تفسيرى حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى (مدظله)، ص: 60.

[44] شيعه پاسخ مى گويد ؛ ص105.

[45] همان.

[46] وهابيت بر سر دو راهى ؛ ص65.

[47] همان.

[48] همان؛ ص 66.

[49] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛17/7/1387.

[50] همان.

[51] پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به مناسبت سالروز تخریب قبور ائمه اطهار در بقیع؛  14/6/1390.

[52]  بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در حرم مطهر رضوی؛26/5/1392.

[53] همان.

[54]  همان.

[55] همان.

[56] همان.

[57] پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی به مناسبت سالروز تخریب قبور ائمه اطهار در بقیع؛  14/6/1390.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha