جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
حجت الاسلام والمسلمین مهدوی مهر - رئیس مجتمع آموزش عالی مشهد

حوزه/ امروز به خاطر فاصله گرفتن از عقلانیت عاشورا به شدت زیر سوال هستیم، انسانی که حسینی است از نظر عقلی، اجتماعی و انسانی بالاترین و کامل ترین انسان باید باشد .

به گزارش خبرگزاری «حوزه» از مشهد، حجت الاسلام والمسلمین مهدوی مهر، رئیس مجتمع آموزش عالی مشهد، در جلسه اختتامیه فراگیران دوره آموزش های کوتاه مدت هند که در مرکز آموزش های کوتاه مدت و فرصت های مطالعاتی المصطفی واحد مشهد، برگزار شد، تصریح کرد: مسأله عاشورا یک مسأله بسیار مهم است که می بایست ابتدا علت پیدایش این جریان را بفهمیم.

وی در ادامه به چرایی شکل گیری عاشورا اشاره نمود و افزود: سوال این است که آیا امام حسین(علیه السلام) طالب حکومت بودند که وقتی به حکومت نرسیدند جنگیدند و یا حضرت به طمع اجابت دعوت کوفیان به آنجارفتند تا جان خودشان را نجات بدهند و اساسا چرا اباعبدالله الحسین(علیه السلام) با این عجله حج­شان را نیمه تمام گذاشته و تبدیل به عمره مفرده کردند و به سمت کوفه حرکت کردند؟

حجت الاسلام والمسلمین مهدوی مهر افزود: بر اساس روایات، قیام اباعبدالله(علیه السلام) برای احیای امر به معروف و نهی از منکر بود. امر به معروف و نهی از منکر هر دو مشروط به این هستند که خطر جانی برای کسی نداشته باشند و این امر به معروف و نهی از منکر به قیمت جان بهترین خلق خدا و بعد هم اصحاب، یاران و فرزندان آن حضرت تمام شد.

وی ادامه داد: آیا امام یا غیر امام این مجوز را دارد که برای امری این چنین، برای احیای امر به معروف و نهی از منکر جان خود و دیگران را به خطر بیندازد و در ثانی آیا این کار فوریت دارد که حضرت حضورشان را در بزرگترین مجمع مسلمین که همانا حج هست ترک کنند؟ لذا حتما یک مساله ای مهمتر و جدی تری وجود داشته است که هم اهمیت زیادی داشته و هم فوریتش بسیار زیاد بوده است، و آن مسئله حفظ دین، و حفظ اساس دین بوده است.

رئیس مجتمع آموزش عالی مشهد یادآور شد: خوب ممکن است که این مطلب به ذهن برسد که اساس دین در خطر نبود، چرا که یزید هم مسلمان بود و هم خلیفه مسلمین بودند و ترویج نماز و روزه و ... می کرد. حال اینکه آیا یزید مسلمان بوده یا مسلمان نبوده محل اختلاف است. بسیاری از علمای تشیع و تسنن معتقدند که یزید اصلا مسلمان نبوده است، بعضی هم می گویند مسلمان بوده، اما فاسق بوده است. اما در نهایت آنچه که داشت اتفاق می افتاد این بود که یزید داشت از اسلام چهره ای را معرفی می کرد که اگر مردم اسلام را آن طور می شناختند، دیگر اسلام برای همیشه نابود می شد.

وی ادامه داد: ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) فرمودند اگر کار چنین پیش برود، "و علی الاسلام والسلام" . یعنی تمام ارزش های انسانی که باید برای خلیفه مسلمین وجود می داشت در مقابلش تمام ضد اخلاق های مقابلش در شخص یزید جلوه گر شده بود و هیچ نشانه ای از شریعت اسلام در یزید مشاهده نمی شد.

رئیس مجتمع آموزش عالی مشهد گفت: معاویه نیز از یزید بهتر نبود، ولی به جهت سیاستمداری اش، ظواهر را رعایت  می کرد. مثلا در ملأ عام شرب خمر نمی کرد، در ملأ عام فسق و فجور نمی کرد و به ظاهر اهل نماز بود، ولی یزید تمام رذائل اخلاقی را در ظاهر هم انجام می داد و مرتکب می شد. تا اینجا دلیل بر فسق  شخص هست، یعنی کسی که گناه می کند و واجبات را انجام نمی دهد می شود انسان فاسق. لذا بیعت امام(علیه السلام) با یزید معنایش تایید کارهای یزید بود. در نتیجه آن طور که ما در احکام داریم یکی از مؤیدات برای درستی کارها تقریر و تأیید امام معصوم(علیهم السلام) می باشد. پس اگر امام با یزید بیعت می کرد معنایش این بود که تمام کارهای غیر اخلاقی و نادرست یزید را تایید نموده است.

حجت الاسلام والمسلمین مهدوی مهر ادامه داد: این معنایش این بود که آنچه را پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) از مکارم اخلاق برای جامعه آورده بود همه از بین می رفت. پس تا اینجا فقط می توانیم بگوییم امام بیعت نکردند به خاطر اینکه اگر بیعت می نمودند کارهای غیر اسلام به عنوان اسلام برای همیشه در جامعه ماندگار می شد.

سخنران این نشست اظهار داشت: با این تعاریف یزید تنها یک مسلمان فاسق است که البته برای جان انسان ها احترامی قائل نیست. اما مسئله این است که موضوع یزید از این هم بالاتر می باشد. این را از کجا می توانیم تشخیص بدهیم؟ از جلسه ای که سر مبارک حضرت ابی عبدالله الحسین (ع) را در شام برای یزید آوردند، آنجا خودش را پیروز و موفق دید و شروع به خواندن اشعاری کرد که این اشعار متواتر از طرق سنی و شیعه ذکر شده است.

وی افزود: یزید وقتی خودش را پیروز دید در حالی که شراب می خورد و سر مبارک ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) در تشتی از طلا جلوی او گذاشته شده بودند این اشعار را خواند:  ای کاش پدران من و بزرگان قبیله من  در بدر که به دست حضرت علی بن ابیطالب (ع) کشته می شدند می بودند و می گفتند دستت درد نکند که چنین انتقام گرفتی، چند روزی بنی هاشم با سلطنت و حکومت بازی کردند، منظورش دوران حکومت پیامبر بود ولی بعد گفت چند روزی بنی هاشم با حکومت بازی کردند نه وحی ای نازل شده است، نه پیامبری و نه دینی، هیچ چیز وجود نداشته، امروز من پایانش را اعلام می کنم و با کشتن ابا عبدالله الحسین (ع) همه چیز را پایان یافته اعلام کرد.

رئیس مجتمع آموزش عالی مشهد تصریح کرد: اینجاست که می فهمیم یزید که منکر نزول قرآن و منکر وحی است مسلمان هم نبوده و درون خودش را آشکار کرد. پس حضرت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) نه برای حکومت، نه برای طمع به اینکه مدتی خلافت مسلمین را به عهده بگیرد و نه حتی طمع دعوت کوفیان، بلکه برای نجات دین اسلام از نابودی قیام کردند.

وی عاشورا را ترکیبی از احساس و عقل عنوان کرد و ابراز داشت: احساس همین مراسماتی است که ما می گیریم، همه جا را سیاه پوش می کنیم، لباس سیاه می پوشیم، عزاداری می کنیم، نذری می دهیم، مجالس و محافل را برپا می کنیم، اما این یک عرض ارادت است. البته عرض ارادت به امام حسین(علیه السلام) ثواب دارد و در برآورده شدن حاجات هم تأثیر دارد، ولی این تمام کار نیست چون امام حسین(علیه السلام) هدفش احیاء دین بوده است و احیاء دین یک امر عقلانی است و نمی شود ما هم دین داشته باشیم و هم با عقل سر و کاری نداشته باشیم.

رئیس مجتمع آموزش عالی مشهد با بیان این که دین کامل در عقلانیت است، عنوان کرد: هر آنچه را عقل حکم می کند شرع نیز بدان حکم می کند. لذا نمی شود ما فقط احساسات عاشورا را حفظ کنیم، ولی از عقلانیت عاشورا فاصله بگیریم.

حجت الاسلام والمسلمین مهدوی مهر اذعان داشت: امروز ما به خاطر فاصله گرفتن از عقلانیت عاشورا به شدت زیر سوال هستیم، انسانی که حسینی است از نظر عقلی، اجتماعی و انسانی بالاترین و کامل ترین انسان باید باشد و نمی شود که سیاه بپوشد، عزاداری کند، غذای نذری بدهد، ولی در اخلاق، انسانیت و عقلانیت با حسین(علیه السلام) فاصله داشته باشد.

وی تصریح کرد: در جریان کربلا عشق و عقل به عنوان دو بال برای تکامل انسان لازم هست، کسی که فقط با احساسات بخواهد پرواز کند محکوم به شکست و سقوط است؛ لذا ما باید بتوانیم در دریافت پیام عاشورا از دو عنصر احساس و عقل به خوبی استفاده کنیم و فردی باشیم که امام حسین(علیه السلام) می پسندد.

 حجت الاسلام والمسلمین مهدوی مهر اضافه کرد: این که در جریان کربلا یک زن با بالاترین شأن عواطف توانست بالاترین نقش عقلانیت را به یادگار بگذارد و در عین داشتن عواطف بسیار بالا، عقلانی و بسیار زیبا کاروان را مدیریت کرد و به تعبیری در دورانی که امام حسین (ع) به شهادت رسیده بودند و امام سجاد (ع) بیمار بودند او امامت می کرد، این مسئله بسیار مهم است.

حجت الاسلام والمسلمین مهدوی مهر در پایان با اشاره به این که نخستین چیزی که به سراغ اسیر می آید ذلت است، یادآور شد: وقتی حضرت زینب(سلام الله علیها) وارد مجلس عبیدالله بن زیاد شد، عبیدالله بن زیاد گفت این کسی که با چنین تکبر و وقاری وارد مجلس ما شد چه کسی است؟ نشان دهنده این است که یک زن می تواند هم دریای عواطف، هم دنیای عقلانیت باشد  و اسارت و آن همه مشکلات نتواند او را از شأن والای انسانی ذره ای فاصله بدهد.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha