جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
شیخ عبدالله الجبری

حوزه/ شیخ عبدالله الجبري گفت: دود آتش افروزی صهیونیست ها تنها محدود به مسلمانان نبوده و در چشم مسیحیان نیز خواهد رفت.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، شیخ عبدالله الجبری دبیرکل جنبش امت لبنان طی مصاحبه با خبرنگار این خبرگزاری در دفتر خود در بیروت خاطر نشان ساخت: فلسطین اولین قبله و سومین حرم مسلمانان است، فلسطین زادگاه حضرت عیسی (ع) است، فلسطین همان جایی است که معراج حضرت محمد(ص) در آن اتفاق افتاد، بنابراین نباید از آن به سادگی گذشت.

متن این مصاحبه تقدیم خوانندگان ارجمند می شود:

حوزه: هدف از تاسیس دانشکده دعوت اسلامی چیست  و مهمترین فعالیت های این دانشکده از بدو شروع تا زمان درگذشت شیخ جبری را بیان فرمایید؟

مرحوم شیخ عبدالناصر الجبری دانشکده دعوت اسلامی را در سال 1989م در لبنان بنا نهاد ؛ این دانشکده کار خود را در ساختمانی ساده و بی آلایش شروع کرد.

در خصوص فعالیت های  این مرکز علمی باید خاطر نشان کرد که مرحوم پدر، حضرت امام خمینی را الگوی خود در تمام امور در نظر می گرفت و همواره تواضع را در پیش می گرفت؛ شیخ جبری هنگامی که به حضور امام در منزل ایشان مشرف شد، به تواضعش پی برده و این روش را در مقابل روش افراد متکبری که مگر در محیط پر از امکانات فعالیت نمی کنند در پیش گرفت.

در واقع پدر، به دلیل عدم توجه به حواشی و اهتمام به متن اصلی  مسائل، حتی دفتر کار خود را همانگونه که می بینید نیز بسیار متواضعانه چیده بود.

اما در باب اهداف  مؤسسه، نخستین و اصلی ترین هدف، تربیت افراد متعهد و مبلغینی است که در راستای هدایت بشریت به راه اسلام ناب محمدی تلاش کنند؛ هدف دوم تأسیس این مؤسسه این بود که افراد آموزش دیده دارای ارتباط عمیق معنوی با خداوند باشند که این ویژگی، مورد توجه هیچ یک از دانشکده ها و مراکز آموزشی نیست چراکه اکثریت این مراکز تنها به بحث علمی صرف و به دور از تقوا و اصلاح نفس تکیه دارند. 

* شیخ جبری یک ساعت قبل از اذان صبح طلاب را بیدار می کرد

در حقیقت شیخ الجبری، علاوه بر اینکه تاکید زیادی بر قدرت و توان علمی طلبه در طول دوره  تحصیل داشت بر ارتباط قوی میان متعلم و خداوند نیز اشاره داشت تا جایی که ایشان حدود یک الی دو ساعت قبل از طلوع آفتاب به نزد طلاب می رفت و آنها را برای نماز و عبادت بیدار می کرد.

البته این روش علیرغم اینکه شاید در آن زمان باب میل طلاب نبود اما هنگام فارغ التحصیلی و ورود به جامعه و شروع فعالیت های شغلی، به نزد شیخ می آمدند و از او بابت این رفتار که در آن یاد خداوند باعث مدد آن ها در آینده شده است شکرگزاری می کردند.

شیخ عبدالناصر همچنین تاکید بسزایی بر مسئله وحدت داشته و می گفتند که وحدت تنها به معنای وحدت اسلامی میان شیعه و سنی نیست بلکه وحدت ادیان نیز وحدت نام دارد؛ در این راستا مطرانهای کاتولیک که  میان خود و شیخ رابطه ای عمیق و ویژه حس می کردند پس از شنیدن خبر درگذشت شیخ، در سوگ وی اشک ریختند.

متأسفانه بسیاری از علما به دنبال برقراری این نوع رابطه ها نیستند، حال آنکه شیخ در روابطش با مطران ها، بسیار صمیمی و صادقانه برخورد می کرد با این نگاه که ما امتی واحد هستیم که در مقابل دشمنی یکسان ایستاده ایم  و دغدغه یکسانی به نام فلسطین دارم و باید تا زمان آزادی فلسطین متحد باشیم.

 امروزه تجمع علمای مسلمان لبنان که یک تجمع نام آشنا میان علمای سنی و شیعه است یکی دیگر از نمادهای وحدت می باشد؛ جالب است بدانید که 93 درصد از علمای سنی مذهب این تجمع فارغ التحصیل دانشکده دعوت اسلامی هستند و این یکی از اهدافی است که شیخ دنبال کرده و به ثمر نشست.

دبیر کل سابق جنبش امت لبنان، هماره در تلاش بود تا پیروزی های لبنان در عرصه جنگ را تنها در انحصار شیعیان قرار ندهد بلکه آنرا مختص تمامی امت بداند؛ خداوند عزوجل خواست تا ما امتی بزرگ و یکپارچه باشیم بنابراین همگان باید خود را در این پیروزی و فتح سهیم بدانند.

این نکته یک نتیجه دارد و آن این است که اگر ما در مقابل یک توطئه آمریکایی قرار بگیریم، اتحاد امت باعث خنثی شدن این نوع فعالیت های تخریب گرایانه خواهد شد؛ با توجه به این، به فرض مثال اگر یک عالم سنی بگوید: «ما نیز در آزادسازی مشارکت داشتیم» این بدان معنی است که اگر امروز آمریکا و صهیونیست ها خواستار پرداخت بهای آزادی ما باشند، همگان چه سنی و چه شیعه در این کارزار حضور خواهند یافت.

در اینجا لازم است به قاعده اصولی «الغرم بالغنم» اشاره کنیم که در آن تصریح می شود اگر در زمان جنگ، چیزی را می توانی به غنیمت ببری، پس طبیعتا امکان جریمه شدن نیز وجود دارد؛ بنابراین مقابله با دشمن جریمه هم دارد، از اینرو مشارکت همگان در این پیروزی امری است مثبت.

در سال 2006، مرحوم شیخ عبدالناصر الجبری در بیروت بر بالای منبر رفت وگفت: «ای برادران! هرکس توانایی جهاد در برابر دشمن را ندارد نباید از هیچ گونه کمکی دریغ کند و در این عرصه به برادران پناهنده و آواره که از جنوب لبنان به بیروت روی آورده اند، در خانه خود از آنها پذیرایی کند و اگر به هردلیلی نتوانست آنها را در خانه خود پذیرا باشد، در اطعام و کمک معنوی و مادی به آنها کوتاهی نکند» که البته این سخنرانی نیز تاثیرات مثبت خود را در پی داشت.

هنگامیکه سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله لبنان، پیروزی را برای لبنانی ها به ارمغان آورد، هر آنکه به هر نحو از مقاومت حمایت کرده بود ، دریافت که این پیروزی از آن او نیز است؛ در آن روزها، شیخ ناصر حتی لحظه ای آرام نگرفت و مدام بین سوریه و لبنان در رفت و آمد بود و چند کنفرانس و راهپیمایی در بیروت برگزار کرد که هدف از آنها، دفع  دشمن صهیونیستی بود.

* هدف آشوبگران در سوریه امت اسلامی است نه خاندان اسد و سوریه

همچنین با شروع نا آرامی های سوریه، وی بر این باور بود که هدف اغتشاشگران از تخریب، نه خاندان اسد است و نه حتی کشور سوریه، بلکه هدف اصلی تروریست ها خود امت اسلام است؛ این اظهار نظر در حالی بیان شد که اگر در آن وهله از زمان، عالمی سنی این سخنان را بیان می کرد بسیار عجیب به نظر می رسید و این به دلیل جو رسانه ای گمراه کننده ای بود که توانست بسیاری از علمای اهل سنت را به تایید اغتشاشگران و انقلابیون خود خوانده وادارد.

شیخ در نخستین روزهای بهار عربی، سرانجام هولناک آن را به مردم گوشزد می کرد و می گفت : «این نا آرامی ها دنباله سیاست هرج و مرج خلاق است نه ربیع عربی»، وی معتقد بود که هدف اصلی توطئه گران در کشورهای اسلامی دیگر نیز نه تونس است، نه لیبی، نه مصر و نه حتی سوریه بلکه هدف اصلی ایجاد شکاف میان امت اسلامی بود.

البته ذکر این نکته ضروری است که قضیه سوریه کمی فرق می کند، سوریه قلب تپنده مقاومت است، سوریه کشوری بود که گروه های مقاومت فلسطینی را به رغم طردشان به وسیله کشورهای دیگر، به آغوش کشید، سوریه همان کشوری است که با شجاعت تمام، ندای همراهی با جمهوری اسلامی ایران را سر داد، از اینرو شیخ همواره دانشجویان را از اهداف اصلی توطئه گران برحذر می داشت و بر نقش سوریه تاکید می کرد.

شیخ غالبا دروس دینی و ادبیات عرب را تدریس می کرد اما بعضی اوقات هنگام دیدار با دانشجویان، آنها را از مسائل و نکات سیاسی آگاه می کرد و بر تعمق و تحلیل نوشته های سیاسی تاکید داشت؛ وی  آنها را از نگاه ساده لوحانه به مسائل برحذر می داشت.

 ایشان در این دیدارها به آنها یاد آور می شد که مسلمانان دغدغه بزرگی سوای از اشخاص، مذهب و قبیله دارند و آن دغدغه امت است که باید همواره به آن اندیشید.

 

حوزه: اهمیت مسئله فلسطین را در چه حدی می  دانید و اینکه علما چه نظری در این باره دارند؟

ما فلسطین را نباید حروفی بپنداریم که به یکدیگر وصل شده اند خیر، فلسطین اولین قبله و سومین حرم مسلمانان است، فلسطین زادگاه حضرت عیسی (ع) است، فلسطین همان جایی است که معراج حضرت محمد(ص) در آن اتفاق افتاد.

اینکه چرا معراج حضرت رسول به این نحو انجام شد نیز خود دلایلی دارد؛ یکی از دلایل، اهمیت این خانه و این مکان است، آنگونه که خداوند می فرماید: «سبحان الذي أسری بعبده لیلا» پس از آن خداوند شروع به ستایش خود کرد و این همان دلیلی است که اکنون به واسطه مسئله فلسطین او را ستایش می کنیم.

دومین دلیل نماز حضرت محمد(ص) در آن شب بود که به عنوان پیشوای تمام انبیا به نماز ایستاد که خود دلیل محکمی بر عدم آزادسازی فلسطین مگر با اتحاد میان مسلمانان است؛ امروزه ما با سه دین آسمانی مواجهیم ، اسلام، مسیحیت و یهود که با توجه به این، باید با یکدیگر به یک وحدت کلمه برسیم.

در میان یهودیان نیز افراد مؤمن و با وجدانی وجود دارند که با اشغالگری ، تجاوز و جنایت های صهیونست ها کاملا مخالف اند؛ بنده طی کنفرانس های بسیاری که در آن با تعداد زیادی از خاخام های یهودی دیدار و گفتگو کردم دریافتم حال آنکه همگی  آنها بر این سخن متفق القول بودند که به نظر من می توانیم در پیشبرد اهدافمان با این دست یهودیان همکاری کنیم.

مدتی پیش وقتی نیز به بازدید از کلیسای کاتولیک روم پرداختیم، آنها به ما توضیح دادند که چگونه یهودیان در حق حضرت عیسی(ع) و یارانش سخنان ناروا گفته و او را آزار دادند.

* دود آتش افروزی صهیونیست ها در چشم مسیحیان هم خواهد رفت

من در آن جا به آن ها گفتم که دود آتش افروزی صهیونیست ها نه تنها محدود به مسلمانان نبوده که در چشم مسیحیان نیز خواهد رفت و امروزه نیز همانگونه که شاهدیم تجاوزگری رژیم صهیونیستی علاوه بر مسلمانان، دامن مسیحیان را هم گرفته است.

وحدت امت نخستین گام برای آزادسازی فلسطین است؛ در گام دوم و براساس تجارب تاریخی، مقاومت و جهاد است که می تواند راه را برای  دستیابی به اهداف هموار کند چرا که که دشمن هیچ زبانی را درک نمی کند مگر زبان زور.

راه صلح را در گذشته بارها به کار گرفتیم و گذشتگان نیز آنرا پیموده بودند اما متأسفانه منجر به نتیجه نشد.

راه ما راه جهاد و مقاومت است و این راه همواره به نفع ما بوده ، این همان راهی است که نتیجه داده و پیروزی ها را برای ما به همراه آورد؛ با توجه به این اگر به دنبال راه های مقاومت و وحدت هستیم باید به مسئله فلسطین نیز ایمان کامل داشته باشیم و برای آزادسازی آن تلاش کنیم.

* آنقدر امام خمینی درباره فلسطین تاکید کرد که گمان بردیم فلسطین یک کشور شیعی است!!

امام خمینی (قدس سره) مسئله فلسطین را بسیارمهم برمی شمردند و اهتمام به آنرا به ما نیز سفارش می کردند تا جایی که بسیاری از دوستان به شوخی می گفتند آنقدر که امام خمینی ما را به مسئله فلسطین رهنمود می کرد گمان می بردیم که فلسطین نیز یک کشور شیعی است.

حضرت امام در آغاز انقلاب اسلامی بسیار آینده نگر بود که بر اساس آن، مردم و جهان پیگیر این بودند که این شخص چه خواهد کرد و چه خواهد گفت، آری او پرچم اسرائیل را به زیر کشید و پرچم فلسطین را جایگزین آن کرد.

این حرکت امام دو پیام داشت، پیام نخستین خطاب به مسلمانان بود که دغدغه اصلی ما مسلمانان باید فلسطین باشد و در پیامی که دشمنان و غیر مسلمنان را مخاطب قرار می داد که در آن به غربی ها می گفت ما به چیزی جز برافراشته شدن پرچم فلسطین رضایت نخواهیم داد و این پیام، اصلی از اصول انقلاب ما به شمار می آید.

شایان ذکر است که امروزه نیز علیرغم اختلاف نظرهایی که میان گروه های فلسطینی با جمهوری اسلامی ایران وجود دارد، نظام اسلامی تحت فرمان رهبر انقلاب (حفظه الله) همچنان به حمایت مادی و معنوی این گروه ها و همچنین تجهیز مسلحانه آنها ادامه می دهد به این خاطر که فلسطین خط قرمز مسلمانان است .

البته گفتنی است که این اختلاف نظرها شامل برادران مجاهد فلسطینی نمی شود از اینرو که آنها اهمیت این مسئله را ضمن وجود نظرات مخالف در دیگر احزاب سیاسی داخلی و خارجی ، به خوبی درک می کنند و همه تلاش های نظام جمهوری اسلامی ایران در این راستا را  قدردان می باشند .

در ادامه بحران های اسلامی، امروزه نیز مسلمانان با بحران موجود در میانمار دست و پنجه نرم می کنند که بسیاری از پیش بینی ها از تلاش استکبار جهانی در انتقال گروه های تروریستی به منطقه مزبور حاکی است و هدف از این اقدام را در درجه اول ویرانی چین و در درجه دوم  که هدف مهمتری نیز می باشد، دور کردن افکار عمومی از مسئله فلسطین است .

بحران های مسلمانان طی قرن اخیر را می توان این چنین برشمرد: عراق، سوریه، یمن، بحرین، لیبی، پاکستان، افغانستان، مصر و در آخر میانمار ؛ یعنی 9 مسئله مهم که هیچ ملتی قادر به حل یکجای آنها نیست و متأسفانه هر چه بیشتر پیش می رویم متوجه افزایش این دست بحران ها می شویم.

* چاره ای جز دعا برای فرج حضرت ولی عصر (عج) نداریم

همه ساله نه تنها بحرانی حل نمی شود ،برعکس، زخمی نو در کالبد اسلام عزیز ایجاد می شود که ما در مقابل این همه مشکل چاره ای جز دعا برای فرج حضرت ولی عصر (عج) نداریم .

اگر سالانه شاهد ایجاد مشکل جدیدی در اسلام هستیم دلیل آن دور شدن مسلمانان از مسئله آزادسازی فلسطین است ؛ برای مثال مدتی پیش اسرائیل برای سنجش میزان آگاهی و بیداری مسلمانان ، به مسجد الاقصی دست درازی کرد و در نتیجه آن متوجه بیداری بالای مسلمانان شد.

آریل شارون نخست وزیر سابق رژیم اشغالگر قدس، در زمان تصدی مسئولیتش وارد مسجد الاقصی شد، تنها به این منظور که احساسات مسلمانان را جریحه دار کند؛ اما باید این نوید را داد که تا زمان حضور رهبران و مراجع عظام و آگاه سازی مردم توسط آن ها مسئله فلسطین هرگز فراموش نخواهد شد .

در واقع اسلام به ملتی مهاجم ، هشیار و پویایی نیازمند است که بتواند در مقابل توطئه های دشمن که هیچ گاه ما را رها نمی کند، ایستادگی کرده و آنها را خنثی کند نه امتی که در زمان وقوع مشکلات به دفاع از دین بپردازد.

در باب سخن در مورد سوریه باید افزود که آنها حدود هفت سال است که با مشکلاتی همچون خون های به ناحق ریخته شده، هدر رفت مال و مهاجرت و آوارگی ملت گریبان گیرند و زمانی که دلیل این ظلم ها را جویا می شویم  خواهیم دید که دشمن از 25 سال پیش این روزها را ترسیم و برنامه ریزی کرده است که متأسفانه ما برای مقابله با آن چاره ای نیاندیشیده بودیم .

با توجه به این نکات ما برای اینکه بتوانیم این دست توطئه ها را خنثی کنیم ده سال زمان صرف آن می کنیم که این مدت زمان برای اندیشیدن درباره آزادسازی فلسطین زمان کمی به نظر نمی رسد.

 

حوزه: چه رشته های تحصیلی در این دانشکده تدریس می شوند و چه تعداد طلبه مشغول تحصیل می باشند؟

در ساختمان دانشکده دعوت اسلامی تمامی مقاطع تحصیلی که غالبا با رویکرد دینی و ادبیات عربی می باشد، تدریس می شود؛ این مجموعه دارای مقطع دبیرستان در رشته الهیات بوده ، و در بحث دروس دانشگاهی، در مقاطع لیسانس، فوق لیسانس و دکترا نیز دانشجو می پذیرد.

در مقطع لیسانس، دانشجویان مشغول به تحصیل در رشته های الهیات و ادبیات عرب بوده و در مقطع تحصیلات تکمیلی، تفسیر، تمدن و ... برای دانشجویان در نظر گرفته شده است ؛ اما لازم به ذکر است که مرحوم پدر به دنبال مجوز تاسیس دانشگاهی با دانشکده ها و رشته های مختلفی همچون کامپیوتر، مدیریت و حسابداری بود.

تعداد دانشجویان دانشکده، تقریبا 350 دانشجو است که تنها تعدادی از آنها به صورت حضوری و بخش اعظم آنها به صورت غیر حضوری و تنها در زمان امتحانات حضور پیدا می کنند.

زمان برگزاری کلاس ها نیز به دلیل فعالیت های شغلی برادران و خواهران دانشجو، بعد از ظهر می باشد چرا که آنها نیز تنها می توانند در نوبت بعد از ظهر به تحصیل علم بپردازند.

مدرک تحصیلی این دانشکده مورد قبول وزرات علوم لبنان بوده و همچنین چند توافق نامه میان لبنان و دانشگاه های سوریه، عراق، جمهوری اسلامی ایران ، اردن و کشورهای دیگر به امضا رسیده است که طی آن مدرک این دانشکده در کشورهای مزبور نیز قابل قبول می باشد.

* تاکنون حدود 900 دانشجو از این دانشکده فارغ التحصیل شده اند

گفتنی است که تاکنون حدود 900 دانشجو از این دانشکده فارغ التحصیل شده اند که بسیاری از آنها در مناصبی همچون قاضی، مفتی، مدیران اوقاف برخی از استان ها و امامان جماعت و مبلغ می باشند.

 

حوزه: در دیداری که چند سال پیش با شیخ الجبری داشتیم، ایشان به دنبال تدریس فقه جعفری در این دانشکده بودند، آیا این آرزوی شیخ برآورده شد؟

مرحوم شیخ تلاش بسیاری برای تحقق این هدف کرد اما تحقق این هدف در گرو دستیابی به مجوزتاسیس دانشگاه بود، در واقع می توان دانشکده ادیان یا دانشکده مذاهب یا دانشکده فقه مقارن تاسیس کرد اما همه اینها منوط به داشتن این مجوز است ؛ مرحوم پدر برای دستیابی به این هدف حتی مدارک مورد نیاز را فراهم کردند تا با توجه به سیستم آموزشی جمهوری اسلامی تدوین شود اما پس از چندی به ملکوت اعلی پیوست و این پرونده رها شده باقی ماند اما امیدواریم که بتوانیم آنرا عملی کنیم.

 

گفتگو: مرتضی سعیدی نجفی

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha