پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ |۱۷ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 28, 2024
حجت الاسلام رمضانی

حوزه/ حجت الاسلام والمسلمین رمضانی در خطبه نماز جمعه هامبورگ آلمان گفت: اهمیّت موضوع شکر به حدّی است که فقط در قرآن کریم حدود ۷۰ مرتبه مادّه «شکر»به کار رفته است، و در بسیاری از این موارد شکر لازم و واجب دانسته شده، و به عنوان یک ارزش اخلاقی و انسانی مورد توجّه قرار گرفته است.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، نماز جمعه این هفته هامبورگ به امامت حجت الاسلام والمسلمین رمضانی، امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ، اقامه شد. مدیر مرکز اسلامی هامبورگ در خطبه های این هفته، در خصوص موضوع شکر سخنرانی کرد.

متن خطبه های نماز جمعه هامبورگ به این شرح است:

موضوع «شکر» یکی از مباحث بسیار مهم اخلاقی و ارزشی است که در قرآن کریم و روایات اهل بیت(ع) به تفصیل نسبت به آن سخن به میان آمده است. چرا که «شکر» در زندگی روزانه برای سپاس گزاری از نیکی و احسانِ دیگران فراوان به کار برده می شود؛ و به نوعی آدمی با شکرگزاری، روحیۀ قدردانی از نعمت ها و نیکی ها را مورد توجّه قرار می دهد، و این موضوع در حقیقت یک امر فطری و عقلی است.

اهمیّت موضوع شکرگزاری از منظر قرآن

اهمیّت موضوع شکر به حدّی است که فقط در قرآن کریم حدود 70 مرتبه مادّه «شکر»به کار رفته است، و در بسیاری از این موارد شکر لازم و واجب دانسته شده، و به عنوان یک ارزش اخلاقی و انسانی مورد توجّه قرار گرفته است. البته باید توجّه داشت که مفهوم شکر به دقت و تأمّل بیشتری نیازمند است، و نمی توان آن را از مفاهیم بسیار روشن برشمرد. زیرا موارد و مصادیق شکر و انواع و اقسام آن، و ارتباط آن با خدا و انسان اقتضاء می کند دربارۀ آن دقت بیشتری صورت گیرد.

معانی شکر

راغب اصفهانی در کتاب معروف خود در معنای این مادّه می نویسد: «شکر به معنی تصوّر نعمت و اظهار و ابراز آن است». و در کتاب دیگر خود نوشته است: «شکر در اصل از ماده «کشر» به وزن کشف بوده که به معنی ابراز و اظهار است. لذا «دابة شکور» به حیوانی می گویند که هرگاه مراقبت کافی از آب و علف او کنند، روز به روز چاق تر می شود. و فردی گفته است اصل و ریشۀ آن از «عین شکراء» به معنی چشمه پر آب است».بنابراین شکر به معنی پر شدن وجود انسان از یاد بخشندۀ نعمت ها است.

.

اقسام شکر

شکر دارای تقسیماتی است که از جملۀ آن اقسام این است که آن را به «تکوینی و تشریعی» تقسیم کرده اند. «شکر تکوینی» بدین معنی است که هر موجودی که مرتبه ای از وجود را داراست، در مسیری که برای آن آفریده شده رشد لازم را پیدا کند. مانند: درخت و گل و میوه ای که با مراقبت باغبان، گل و میوه های با ارزشی به بار آورد؛ و کفران و ناسپاسی آن است که اثری از مراقبت و پذیرایی باغبان در آن ظاهر نشود. لذا اگر نعمت های الهی در مسیر عصیان و نافرمانی هزینه و صرف شوند، به طور طبیعی و تکوینی ناسپاسی می کنند.

«شکر تشریعی» آنست که انسان با قلب و زبان و نیز عمل در مقام شکرگزاری از نعمتهای الهی برآید. برخی هم شکر را به «قلبی و زبانی و شکر به جوارح» تقسیم نموده که همان تصوّر نعمت است. که دومی ثنای بر منعِم است و سومی پاداش نعمت به قدر استحقاق است.

حقیقت شکرگزاری از خدای تعالی

بسیار واضح و روشن است هیچ کس یارای شکرگزاری از نعمتهای بی کران الهی را ندارد، زیرا آدمی در برابر هر نَفَسی از نفسهایش، هزاران شکر لازم دارد؛ که آن هیچ گاه در خارج قابل تحقق نیست. امّا انسان مؤمن باید بداند که خدای تعالی همین مقدار سپاس گزاری را از انسان شکرگزار می پذیرد. لذا در بیانی نورانی از امام صادق(ع) آمده که فرمود: «في كُلِّ نَفَسٍ مِن أنفاسِكَ شُكرٌ لازِمٌ لكَ، بَل ألفٌ وأكثَرُ؛ براى هر نَفَسى از نفسهايت شكرى و بلكه هزار و بيشتر از هزار شكر، بر تو واجب است»، و در تعبیری بسیار نغز از امیرالمؤمنین(ع) آمده که فرمودند: «مَن شَكَرَ اللَّهَ سبحانَهُ وَجَبَ علَيهِ شُكرٌ ثانٍ؛ إذ وَفَّقَهُ لِشُكرِهِ، و هُو شُكرُ الشُّكرِ؛ كسى كه خداوند سبحان را شكر گويد، شكر دومى بر او واجب آيد؛ زيرا خداوند توفيق شكرگزارى از خود را به وى داده است، و اين است شكر براى شكر.

دلیل شکرگذاری از کارهای نیک دیگران

فرهنگ شکرگزاری برای قدردانی از تلاش ها و کارهای نیک انسان ها در حق یکدیگر، در مرحله ای است که که امام رضا(ع) در تبیین آن می فرماید: «مَن لَم يَشكُرِ المُنعِمَ مِنَ المَخلوقينَ لَم يَشكُرِ اللَّهَ عَزَّوجل‏؛ هركه در قبال خوبى مردم تشكر نكند، از خداوند عزّوجلّ هم تشكّر نكرده است‏».به همین جهت امام سجاد(ع) در بیانی شگرف فردی را که دربارۀ انسانی نیکی نموده است را نسبت به آن کسی که به او نیکی شده است، دارای حق می داند؛ و در خصوص آن می فرماید:«أَمَّا حَقُّ ذِي الْمَعْرُوفِ عَلَيْكَ فَأَنْ تَشْكُرَهُ وَ تَذْكُرَ مَعْرُوفَهُ وَ تَنْشُرَ لَهُ الْمَقَالَةَ الْحَسَنَةَ وَ تُخْلِصَ لَهُ الدُّعَاءَ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ فَإِنَّكَ إِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ كُنْتَ قَدْ شَكَرْتَهُ سِرّاً وَ عَلَانِيَةً ثُمَّ إِنْ أَمْكَنَ مُكَافَأَتُهُ بِالْفِعْلِ كَافَأْتَه‏؛ حقّ كسى كه به تو نيكى مى ‏كند، اين است كه از او تشكر كنى و نيكى ‏اش را به زبان آورى و از وى به خوبى ياد كنى و ميان خود و خداى عز و جل برايش خالصانه دعا كنى. اگر چنين كنى، گويا در پنهان و آشكار، از او تشكر كرده ‏اى. وانگهى اگر توانستى، روزى، نيكىِ او را [با پول يا خدمت و كارى در حقّ وى‏] جبران كن.

تفاوت سپاس گذاری انسانها از خود، و خدای تعالی

یکی از موضوعاتی که دانستن آن بسیار ضروریست، این است که مسألۀ شکرگزاری در میان انسان ها یک نوع انتظار است. بدین بیان که افراد در برابر احسان و نیکی از طرف مقابل انتظاراتی دارند؛ و شاید این انتظارات به خاطر شرائط اجتماعی جزء «آداب اجتماعی» به شمار آید، که این گونه در میان انسان ها به هر دلیلی متعارف و متداول است و از یکدیگر تشکر و قدردانی می نمایند. امّا دلیل این که تشکر نمودن از خداوند ـ که از هر کسی بی نیاز است ـ مورد تأکید قرآن و روایات است، این است که شکرگزاری از خدای سبحان ـ که بی نیاز مطلق است ـ به او بازگشت نمی کند بلکه به خود آن شکرگزار بازگشت می نماید، مانند: عبادت و احسان و هر کار دیگری که برای خدای متعال انجام می دهد. لذا انسان شکرگزار لایق و شایسته توسعۀ نعمت و بلکه توسعۀ مرتبۀ وجودی خود می شود.

اما کسی که ناسپاس باشد، در حقیقت خود را از نعمتهای دیگر الهی محروم نموده، و زمینۀ رشد و تکامل را از خود سلب می نماید.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha