جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی

حوزه/ انسان‌ها در مقابله با مشکلات و مصائب دو دسته هستند؛ برخی همیشه ناراضی و طلبکارند و آرامش را هیچ‌گاه در زندگی لمس نمی‌کنند اما عده از خواص که به حکمت و تدبیر الهی اعتقاد و اطمینان دارند، اگر خداوند امری برای آنان مقدر کند، آنان نیز راضی هستند.

* آیه:

رَضِىَ ٱللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ     مجادله/22

خدا از آن‌ها خشنود است و آنان نیز از خدا خشنودند

* آینه:

حکایت؛ آیت‌الله‌العظمی اراکی فرمودند: یک آقا سید احمد نامی داشتیم که ترک تبریزی بود، می‌آمد پشت سر آقا میرزا جواد آقا ملکی تبریزی برای نماز می‌ایستاد. ماه رمضان بود، من هم می‌رفتم. در آن وقت وبا آمده بود و هر روز آدم بود که کشته می‌شد.

آقا سید احمد گفت: یک روز رفتم به دیدن آقا میرزا جواد آقا تا احوال پرسی کنم. رفتم کنار ایشان نشستم، آقا باهمان حال طبیعی فرمودند: آقا میرزا علی رفت! (میرزا علی فرزند میرزا جواد آقا بود) من خیال کردم به مسافرت رفته. فرمودند: آقا میرزا علی رفت، وبا او را کشت.

آقا میرزا علی که بود؟ چه علمی داشت، من آقا میرزا علی را دیده بودم. چه علمیتی و چه تقوایی داشت. او جانشین پدر می‌شد! جوان بود، بین 25 تا 30 سال. آن وقت آقا میرزا جواد می‌گفت: آقا میرزا علی رفت، بدون این‌که گریه بکند، مثل‌اینکه سفر رفته است در حالی که ایشان علاقه زیادی به فرزندش داشت اما در مقام رضا، تسلیم مقدرات الهی بود.1

   عاشقم بر لطف و بر قهرش بِجِدّ                                 بوُالعجب من عاشق این هر دو ضدّ

  1. با اقتباس و ویراست از کتاب طبیب دلها

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha