پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ |۱۷ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 28, 2024
سریال مدینه

حوزه/ نقطه عطف سریال «مدینه»و شاید هدف اصلی از ساخت و نمایش آن، موضوع پرداختن به عواقب شوم ربا و یا همان نُزول در جامعه انسانی است که روایت قصه و داستان در بستر سبک زندگی ایرانی – اسلامی باعث درخشش و ماندگاری این اثر تلویزیونی شده است.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، شبکه اول سیما، ماه رمضان سال 93، سریال "مدینه" را به کارگردانی سیروس مقدم پخش کرد که به طور نسبی با استقبال مخاطبان تلویزیون همراه شد.

آقای سریال ساز تلویزیون در این اثر نیز دست به تجربه جدیدی با گروهی از بازیگران مطرح سینما و تلویزیون همچون مهدی سلطانی، بهزاد فراهانی، مجید صالحی، شبنم مقدمی، رضا رویگری، مهرداد صدیقیان، مریم بوبانی و آناهیتا افشار زد که نتیجه آن در کل برایش موفقیت آمیز بود.

داستان این سریال درباره زنی به نام مدینه است که بعد از فوت شوهرش می‌خواهد به همراه پسر خوانده‌اش، کارخانه را به بهترین شکل ممکن اداره کند، اما همسر اول شوهر مرحومش برایش مانع تراشی می کند.

شخصیت نخست قصه زنی است که در خانواده ای مذهبی و پایبند به ارزش های اخلاقی و فرهنگ ایرانی، اسلامی بزرگ شده و در ادامه زندگی پرفراز و نشیبش با مشکلاتی در مدیریت اموال به جای مانده از همسرش روبرو می شود که نتیجه آن، جدا شدن مقطعی او از فرزنده خوانده اش و فروخته شدن کارخانه می باشد و در این جا داستان از عرش به فرش آمدن به خوبی روایت شده است.

یکی از ویژگی های ممتاز سریال مدینه حضور سعید نعمت الله به عنوان نویسنده کار است که قلم و دیالوگ های خاصش برای مخاطبان تلویزیون تا حدود زیادی آشناست، هر چند که گاه برخی سناریوهایش هم بیش از حد شکل کلیشه و شعار به خود می گیرد اما در مجموع، کارهایش قابل قبول و پرمخاطب بوده است.

نویسنده و کارگردان در شخصیت پردازی و روایت قصه برای مخاطبی که بعد از افطار پای جعبه جادو می نشیند موفق ظاهر شده اند هر چند که شاید در نگاهی بدبینانه بخواهیم بگوییم برخی دیالوگ ها و کنش های شخصیت ها، تا حدی شعاری و کلیشه ای است اما اجمالاً پرداخت قصه خوب و منطقی از آن در آمده است.

از سوی دیگر همان طور که برخی از منتقدان بیان داشته اند روند اتفاقات در سریال، دفعی نیست و حاشیـه ها در آن نقش چندانی ندارند که همین هم باعث شده با قصه ای سرراست و در عین حال جذاب در سریال مدینه روبرو باشیم که خودش در روند سریال سازی های مناسبتی یک نقطه مثبت به شمار می رود.

نویسنده نیز انصافاً به خوبی توانسته دو زن را با ویژگی های مثبت و منفی در برابر یکدیگر قرار دهد و تعارضات و کشمکش‌های موجود میان آن ها را به شکل دراماتیزه به تصویر بکشد.

البته در عین حال یکی از ایراداتی که در بسیاری از کارهای مقدم مشهود است این که گاهی اوقات احساس می شود یک مقدار سکانس ها کشدار شده هر چند که استفاده از نماهای هوایی و فیلمبردای خاص سریال های سیروس مقدمی تا حدی باعث شده این ایراد موجب نشود که سریال ها برای مخاطبان خسته کننده باشد اما به هر حال نباید از این مساله غافل بود.

از سویی دیگر از بخشی از سریال که خانواده مشفق  وارد قصه می شوند ، مُدام از شخصیتی اسم بُرده می شود با عنوان شهاب که تا پایان سریال اثری از او در سریال نیست و فقط نام او برده می شود و شخصیت بیتا در برخی قسمت ها به طور پنهانی با او تلفنی حرف می زند که لازم بود در این جا شخصیت پردازی و روایت قصه به شکل بهتری صورت می گرفت.

در این بین نقطه عطف سریال و شاید هدف اصلی از ساخت و نمایش آن، موضوع پرداختن به عواقب شوم ربا و یا همان نُزول در جامعه انسانی است که از این حیث کارگردان خوب عمل کرده و بازی ها نیز توانسته این مفهوم را به درستی به مخاطب القا کند.

البته ای کاش می شد که به صورت ضمنی به برخی از مشکلات جدی در بحث بانکداری ربا که تیشه به ریشه بسیاری از زندگی ها زده نیز پرداخته می شد و کارگردان از این منظر نیز نقد اجتماعی خود را به سیستم فعلی بانکی کشور وارد می کرد.

در هر صورت آنچه قابل توجه است این که سریال مدینه با وجود عامه پسند بودن، روایتگر زندگی ایرانی است که در آن حرف های مهمی از نگاه دین و شریعت نیز به میان می آید و در این قضایا به بخش های مهمی از مشکلات اقتصادی مردم هم پرداخته می شود؛ مشکلاتی که در سال های اخیر بیش از پیش مطرح بوده و بسیاری از خانواده های ایرانی را با چالش هایی روبرو ساخته و رسالت فیلمساز و سریال ساز این است که با نگاهی نه از روی سیاه نمایی بلکه دلسوزانه و مصلحانه آن ها را به تصویر بکشد و دست کم مسایل را با نگاهی منصفانه و در عین حال دغدغه مندانه در قاب مناسب تلویزیون بیان کند.

۳۱۳/۸

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha