جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
قرارگاه فرهنگی

حوزه/ احساس مسئولیت و دغدغه دینی مردم و نخبگان به سان کیمیایی است که ما را در مسیر اصلاح فرهنگی جامعه و رهایی از رشد فزاینده معضلات و بزهکاری های اجتماعی یاری می رساند.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، یکی از پرسش های بسیار مهمی که همواره در مواجهه با معضلات و ناهنجاری های فرهنگی ، اخلاقی و اجتماعی مطرح می شود این است که بالاخره چه باید کرد و چه می توان کرد؟!

چنین سوالی که بی تردید ریشه در یک دغدغه کلیدی و البته دیرپا دارد ، پرسشی کاملاً بجاست، منتهای مراتب گاه ما در پاسخ به آن ، همه مطلب و موضوع را به صورت جامع نمی نگریم به این معنا و مفهوم که معمولاً غفلتی که وجود داشته و البته در بین ما وجود دارد این است که بسیاری از دردها و ناهنجاری ها را در خود موضع می خواهیم چاره اندیشی کنیم و لذا طبعاً این نوع رویکرد و نگاه همیشه جواب نمی دهد، کما این که تجربه های گذشته نیز مؤید این حقیقت است.

به دیگر سخن ما می بایست نخست انسان و جامعه را به عنوان یک نظام سیستمی و به هم پیوسته در فرآیند خلقت بنگریم و بدانیم که اگر به عنوان مثال می خواهیم به حل و یا کاهش مشکل بدحجابی در جامعه اهتمام بورزیم باید نگاه ریشه ای به آن داشته باشیم و گرنه این که فکر کنیم به صرف اجرای برخی راهکارهای کوتاه مدت که بیشتر ناظر به معلول است تا علت، می توانیم بر معضل فائق شویم ، به نظر اشتباه است.

در این رابطه باید توجه داشت که ما هر چقدر بتوانیم بر روی تقویت مبانی و اعتقادات دینی به خصوص مسئله خداباوری و معادباوری تاکید کنیم، نه این که صرفاً به مباحث نظری و تئوری در این باره بسنده کنیم، بسیار موفق خواهیم بود.

به تعبیر زیبای بزرگان و اساتید اخلاق ، خدا و باور به پروردگار متعال باید در جای جای زندگی مردم و به خصوص نسل جوان وجود داشته باشد.

اتفاقاً گیر ما همین جاست به این جهت که مشکل در باور توحیدی ماست که به خاطر ضعف در این بخش گاه شاهد بروز و ظهور ناهنجاری فرهنگی و اجتماعی و اخلاقی هستیم به طوری که بعضاً منجر به بزهکاری های خطرناک می شود.

به راستی اگر این خداباوری را در جامعه نهادینه کردیم، به طور قطع بیش از 90 درصد ناهنجاری ها خود به خود حل می شود و آنچه باقی می ماند ناشی از عصیانگری کسانی است که اصلاح پذیر نیستند و این ها نیز البته در هر جامعه ای وجود دارند و این مساله جزو اقتضائات جامعه انسانی به شمار می رود.

نکته حایز اهمیت دیگر در بحث ریشه یابی که معمولاً مورد غفلت واقع می شود، قرار گرفتن جامعه ما در یک دوران گذار است، به این معنا که اساساً جامعه شناسی کشورهای در حال توسعه ، یک جامعه شناسی ویژه است که با جامعه سنتی و نیز جامعه توسعه یافته کاملاً متفاوت است.

در واقع در این فضا و بستر متلاطم ما باید بگوییم که چطور یک جوان را باید بر روی کشتی نشانده و او را به سلامت از بحران ها و طوفان ها عبور دهیم.

طبعاً در این جا لازم است که نخبگان و گروه های مرجع همچون حوزویان و دانشگاهیان نقش خود را به خوبی در راهبری و کشتی بانی ایفا کنند و اگر ما می خواهیم که واقعاً نسل فعلی را از بلایا و خطرات و آفات حفظ کرده و او را سلامت به مقصد مورد نظر برسانیم راهش این است که نخبگان و مسئولان از یک سو و مردم و خانواده ها از سوی دیگر در یک فضای همدلانه و متعهدانه زمینه خداباوری نسل جدید را فراهم کرده و روز به روز بر تقویت آن بیفزایند.

شکی وجود ندارد که کوتاهی و اهمال در این رسالت فرهنگی و اخلاقی می تواند در درازمدت خطرات فراوانی را نصیب فرد و جامعه کند و احساس مسئولیت و دغدغه در این باره به سان کیمیایی است که ما را ان شاءالله در اصلاح فرهنگی جامعه و رهایی از رشد فزاینده معضلات و بزهکاری های اجتماعی یاری می رساند.
۳۱۳/۸

 

 

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha