جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
 همایش سازمان ملل متحد برای معرفی اسلام

حوزه/ حجت الاسلام علیرضا انجم شعاع به بهانه روز ملل متحد، در یادداشتی به تحلیل نقش و جایگاه سازمان ملل و ساختارهای بین المللی در راستای تحلیل کلان از اسناد بین المللی، سند ۲۰۳۰، FATF، برجام، تحریم اقتصادی و سبک زندگی پرداخته است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در کرمان، حجت الاسلام علیرضا انجم شعاع معاون پژوهش حوزه علمیه کرمان به بهانه روز ملل متحد، در یادداشتی به تحلیل  نقش و جایگاه سازمان ملل  و ساختارهای بین المللی در راستای تحلیل کلان از اسناد بین المللی، سند 2030،  FATF، برجام، تحریم اقتصادی و سبک زندگی پرداخته است.

در واقع سازمان ملل به این دلیل تأسیس شده که برای رسیدن به سبک زندگی مرفه و مدرن در سرتاسر جهان، به «تعریفِ» هنجارها و ضوابط بپردازد و با تعیینِ «تکلیف»های مربوط به این هدف، به «تطبیقِ» آن تعاریف و تکالیف بر وضعیت کشورها مبادرت کند و اگر کشوری نظم لازم برای رسیدن به رفاه و لذت روزافزون را مختل کند و قواعد تولید ثروت را زیر پا بگذارد، با ارجاع مسأله به شورای امنیت، در مورد مجازات آن کشور از طریق جنگ، تحریم و... تصمیم‌گیری نماید.

 لذا علی‌رغم ادعای آزادی ادیان و مذاهب و فرهنگ‌ها در سبک زندگی موجود، حقیقت آن است که تمدن غربی به تعریف حق و باطل از منظر هوی‌پرستی پرداخته و براساس آن، جنگ و صلح را رقم می‌زند و در این چارچوب، جهان را مدیریت می‌کند و مبنای تعاریف و مدیریت خود را شهوت، رفاه و لذت قرار داده است.به همین علت اگر کشوری به عضویت سازمان ملل و سایر نهادها و اتحادیه‌های بین‌المللی و منطقه‌ای در نیاید، امکان هیچ‌گونه ارتباط و تعامل و مبادله و داد و ستد را نخواهد داشت و از حیات اجتماعی و بین‌المللی طرد خواهد شد.

در مقابل، دیپلماسی جهانی و ادبیات رایج در ارتباطات بین‌المللی و انواع رفت‌وآمدها و ملاقات‌های خارجی، یکی از سازوکارهایی است که در سبک زندگی غربی شکل گرفته و تحت مدیریت سازمان ملل متحد و کمیسیون‌های مختلف آن قرار دارد و همه اعضا را به مشارکت و اظهار نظر دعوت می‌کند و حدود دویست کشور جهان را در تمامی ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی هماهنگ کرده است. البته این روند باعث شده تا ابزاری قاعده‌مند برای دخالت در تمامی شئون کشورها پدید آید. به ‌عنوان نمونه، سازمان ملل با تعریف جرم سیاسی و بررسی رفتار حکومت‌ها با مخالفان خود بر این اساس، به ارزیابی عملکرد کشورها و رتبه‌بندی آنان در عرصه آزادی و حقوق بشر می‌پردازد و برمبنای شاخص‌های کمی، رده‌های بالا و میانی و پایین جدول را مشخص می‌کند و کشورهایی را که به حداقلی از استانداردهای بین‌المللی در این زمینه دست نیافته‌اند، معرفی می‌نماید و تصمیم‌هایی در مورد آنها اتخاذ می‌کند. در واقع تنها شهرهای مختلف یک کشور نیستند که از طریق جاده‌ها و اتوبان‌ها و صنعت حمل‌ونقل به یکدیگر متصل می‌شوند و مسیر عبور و مرور یک ملت را مشخص می‌کنند؛ بلکه برای تمامی شئونات زندگی اجتماعی، شبکه‌های مختلف و متعدد با شاخص‌های دقیق ایجاد شده که هر جامعه‌ای در صورت عدم استفاده از آنها یا تخطی از قوانین مربوطه، نه تنها به مقصد خود نخواهد رسید بلکه مورد مؤاخذه و توبیخ و مجازات تمام کشورهای دنیا قرار خواهد گرفت.

سازمان ملل متحد حدود دویست کشور دنیا را با یکدیگر هماهنگ می‌کند و هفت کشور صنعتی به ‌مثابه قدرت‌های برتر، برای حال و آینده جهان تصمیم می‌گیرند و تمامی کشورهای جهان، توسعه‌یافتگی را به‌عنوان سبک زندگی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی پذیرفته‌اند، در همین راستا، سازمان ملل متحد «حق توسعه‌یافتگی» را به‌عنوان یک اصل اساسی تصویب کرده و «اهداف توسعه هزاره» را در قالب شصت شاخص قابل سنجش، به امضای 189 کشور رسانده است.[1] شاخصه‌ی اصلی این سبک زندگی، «تولید تکنولوژی» و «تولید ثروت» است که هر دو مرهون «تولید علوم» هستند. رسانه‌ها نیز آینه این سبک زندگی هستند و با به نمایش‌گذاشتن کالاها و فناوری‌ها و علوم جدید از طریق هنر و اخبار و...، به تبلیغ و فرهنگ‌سازی در این راستا مبادرت می‌کنند. همچنین یک دستگاه امنیتی و نظامی طراحی شده تا به وضعیت جوامع انتظام بخشد و از نظم جهانی و بین‌المللی و منطقه‌ای که ریشه در این سبک زندگی دارد، محافظت کند و امنیت ثروت و تجارت و بازرگانی و تولید را در سطح جهان تأمین نماید. لذا عموم کشورها نباید در این حیطه دخالت کنند که این روند، عملاً به خلع سلاح بسیاری از کشورها منجر می‌شود. یعنی نادرست‌خواندن صرف هزینه در امور نظامی و تقویت بنیه‌ی دفاعی، ناشی از سبک زندگی جدیدی است که در عرصه امنیتی و دفاعی به وجود آمده و طبق آن، جهان به‌مثابه یک دهکده واحد تلقی می‌شود که دارای مدیریت واحد است و از طریق تولید جنگ‌افزارهای پیشرفته و سلاح‌های گوناگون و پیچیده، امنیت جهانی را تأمین می‌کند و در نهایت اگر بحرانی پدید آمد، با درخواست از سایر کشورها برای ارسال نیروی نظامی و تشکیل ائتلاف، به حل مسائل پیش‌آمده می‌پردازد. به همین دلیل است که تلاش برای استقلال نظامی و دستیابی به خودکفایی امنیتی و دفاعی، در این سبک زندگی نفی می‌گردد و توجه به مسائلی از قبیل ظلم و عدل و حق و باطل در این عرصه به مقوله‌ای بی‌معنا و غیرعقلانی تبدیل می‌شود زیرا در غیر این صورت، حرکت به‌سوی توسعه‌یافتگی میسر نخواهد شد.

از سوی دیگر، به کشورهای کم‌توسعه‌یافته توصیه می‌شود تا برای جبران عقب‌ماندگیِ وسیعی که به آن دچار شده‌اند، «تقسیم کار جهانی و بین‌المللی» را بپذیرند. یعنی جایگاه یک کشور در نظام جهانی تحلیل می‌شود و نقش‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی برای آن کشور معین می‌گردد و در قالب برنامه‌هایی که توسط بانک جهانی، برنامه‌ی عمران و توسعه ملل متحد و... تدوین شده، به هیئت‌حاکمه پیشنهاد می‌شود تا این جوامع بتوانند با سرعت دنیا در عرصه‌های تولید علم، پژوهش، صنعت، تکنولوژی، کالاها و... هماهنگ شوند و از وضعیت نابهنجار خود فاصله بگیرند. یعنی قافله‌ی تمدن و سبک زندگی غربی با سرعتی سرسام‌آور در حال حرکت است و تنها کشورهایی می‌توانند در این جاذبه و فضا قرار بگیرند که امکانات و مقدورات ملی خود را در ارتباط و وابستگی عمیق به جریان توسعه در سطح جهانی تعریف نمایند. لذا این سبک زندگی، طرح آرمان‌هایی از قبیل استقلال سیاسی و فرهنگی و اقتصادی را نمی‌پذیرد و آن را به انزواطلبی تفسیر می‌نماید. بنابراین سازمان ملل متحد نیز حقیقت و هویتی جز هماهنگ‌کردن کشورها در راستای اهداف غارت‌گرانه‌ی مکتب سرمایه‌داری ندارد و مسائل اکنون نظام از قبیل همگی در این راستا قابل تحلیل است.!

اما رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) یگانه رهبری بود که با شناخت پشت پرده سیاسی سازمان ملل با توکل و ایمان به مبدا هستی در مقابل مکتب سرمایداری ایستاد و دست به افشاگری نسبت به غلدری و زورگویی کشورهای توسعه یافته همچون آمریکا پرداخت و از طرفی هم کشورهای مظلوم را از ظلم پذیری نهی نمود و سران خودباخته آن کشورها را مورد سرزنش قرار داد:

«....دنیا اگر بخواهد از شرّ فساد آسوده بشود، باید همه مستضعفین دست به هم بزنند و قدرت‌های اینها را محدود کنند در حکومت‌های خودشان. اسرائیل می‌آید جولان را برای خودش قرار می‌دهد و ملحق می‌کند به سایر ملک‌های غصبی‌اش. آن وقت این سازمان‌هایی که خود، ساخته خود نیستند و از ملت‌ها نیستند، بلکه چند تا دولت بزرگ این‌ها را درست کرده‌اند، یک وقت می‌بینی که همه یک بساطی درست می‌کنند، یک صورتی درست می‌کنند، با هم چه می‌کنند و یک دسته زیادتری رأی به آن طرف می‌دهند و بعد هم امریکا می‌آید وتو می‌کند. این از آن حکومت جنگل بدتر است، حکومت جنگل باز جنگلی است. حکومت جنگل حکومت قلدری است، لکن این‌ها حکومت می‌کنند و بدتر از جنگل عمل می‌کنند و به خورد ملت‌ها می‌خواهند بدهند که سازمان  ما داریم، سازمان ملل متحد ما داریم. همان معنایی که در جنگل باید حاصل بشود بدتر از او را در امریکا و شوروی می‌کنند و بعد سازمان بین‌المللی هم می‌آید یک مانوری می‌دهد و یک بساطی درست می‌کند، رأی هم یک عده‌ای برخلاف می‌دهند، همه هم برخلاف می‌دهند، لکن همه هم می‌دانند که این رأی برخلاف، اثری ندارد. وقتی همۀ این‌ها می‌دانند رأی برخلاف، اثر ندارد برای اینکه امریکا ایستاده و با یک «نه» تمام می‌شود، این کار لغوی نیست که این‌ها می‌کنند؟ کی را می‌خواهند بازی بدهند؟ اصل اساس این را خود اینها درست کرده‌اند، اساس این سازمان‌ها ساخته خود اینهاست. امام خمینی (4/ 11/ 1360)

 

 

 

[1]. اهداف توسعه هزاره، هشت هدف مشترک هستند که در سال ۲۰۰۰ در سازمان ملل بر سر آن‌ها توافق شد. این اهداف باید تا سال ۲۰۱۵ تامین شوند. بیانیه هزاره در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۰، توسط ۱۸۹ کشور پذیرفته شده و ۱۴۷ نفر از سران سیاسی آن را امضا کرده‌اند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha