جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
حجت الاسلام عاملی

خبرگزاری حوزه/ امام جمعه اردبیل در خطبه‌های امروز نماز جمعه اردبیل با گرامی‌داشت سالروز میلاد نبی مکرم اسلام(ص) و امام جعفر صادق(ع) به تشریح وقایع 19 ژانویه در جمهوری آذربایجان پرداخت.ع

حجت‌الاسلام عاملی در بخش نخست سخنان خود وحدت و اعتقاد مذهبی و دینی را عامل مهم وحدت دانست و گفت: وجود گرامی حضرت ختمی‌مرتبت و شخصیت شخیص آن حضرت، بزرگترین عامل وحدت و اجتماع است. پیرامون آنچه انسان‌ها را دور هم جمع مي‌کند و از آنها «واحد مجموعی» می‌سازد و از این رهگذر، هویت آنها را شکل می‌دهد بحث‌های مهمی صورت گرفته است. برخی عامل «خون»، بعضی «نژاد»، جمعی «زبان» و پاره‌ای «محدوده جغرافیایی» را مؤلفه‌های وحدت، اجتماع و نشان هویت اشخاص و جوامع می‌دانند ولی هیچکدام از آنها به قوت باورهای اعتقادی و دینی نیست. به‌ویژه اعتقاد و معارفی که حضرت ختمی مرتبت(ص) به عنوان خاتم انبیاء و خاتم تمام افکار و اندیشه‌ها آورده است. الخاتم لما سبق و الفاتح لما استقبل

وی در ادامه گفت:‌این عامل، کماً و کیفاً از تمام عوامل بالاتر است. از جهت کمّی می‌تواند فراتر از قومیت و ملیت عمل کند و همه را تحت یک اعتقاد گرد آورد. همچنانکه جاذبه رسول خدا(ص) بیش از یک میلیارد و نیم جمعیت بشری را جمع کرده است و از جهت کیفی نیز می‌تواند آنچنان عمیق باشد که با قتل و شکنجه و زندان و... ذره‌ای از آن کم نشود. بلال را که تنها چند روز بود ایمان آورده بود، روی شن‌های داغ حجاز می‌خواباندند و تازیانه‌های سنگین می‌زدند اما جز «احد احد» از او نمی‌شنیدند. پدر و مادر عمار را که اندک زمانی بود ایمان آورده بودند با دو شتر، دو نیمه کردند اما نتوانستند اهانت به رسول خدا(ص) را بر زبان آنها جاری سازند.

گاهی چندین نسل باورمند، تحت شدیدترین بمباران اعتقادی قرار می‌گیرند، اما راسخ‌تر از کوه بر باورهای مقدسشان پای می‌فشارند. من از همین نقطه به بحث بسیار مهمی که مربوط به «19 ژانویه» مصادف با ولادت حضرت ختمی‌مرتبت(ص) است وارد می‌شوم.

حجت الاسلام والمسلمین عاملی با اشاره به رویداد 19 ژانویه و حضور مردم شریف جمهوری آذربایجان در مرزهای ایران ابراز داشت:‌«19ژانویه» برای ما آذری‌های مسلمان، یک نقطه عطف تاریخی و روز بزرگی است بگونه‌ای که ما باید این روز را هر ساله پاس بداریم. حدود 24 سال پیش در دی ماه سال 1368 در اواخر حکومت شوروی سوسیالیستی حادثه بزرگی در مرز ایران و شوروی اتفاق افتاد، بدین قرار که در اثر ضعف دولت شوروی، مهار مرزها از دست رفت و از مرکز دستور رسید که از جدّیت در کنترل‌های امنیتی بکاهند، وجود اختلاف بین مسؤولین شوروی سوسیالیستی نیز این بهم ریختگی را تشدید کرد و آثار فروپاشی هویدا گردید. لازم به ذکر است که مقدمات فروپاشی از سال 69 آغاز شد، هنگامی که اهالی متدین آذربایجان این از هم گسیختگی را احساس کردند بطرف مرزهای ایران هجوم آوردند، آنها هرروز در کنار رود ارس می‌ایستادند و به طرف ایران ندای الله اکبر و ندای لااله الا الله سر می‌دادند و در قالب شعار نسبت به ایران و ایرانی ابراز عشق و احساسات می‌کردند با تعبیراتی فراموش ناشدنی نظیر:

بیز سیزینن قارداشوخ ایرانچون حسرتوخ

یاد داد دان چیخماز ایرانمیز

که هنوز نیز از یادها نرفته است.

وی افزود: مردم مسلمان آذربایجان 70سال منتظر چنین روزی بودند، از مرز بیله سوار تا نخجوان، آنسوی ارس، پر بود از آذری‌هایی که هر روز جمع می‌شدند، شعار می‌دادند و به اسلام و ایران ابراز علاق شدید می‌کردند. آنها از اینکه از خفقان 70 ساله آزاد می‌شدند به شدت خوشحالی می‌کردند تا اینکه در «19 ژانویه» بزرگترین حادثه تاریخ اخیر آذربایجان به وقوع پیوست.

شعارهای روزانه آنها را قانع نمی‌کردند، «19 ژانویه» تا ساعت 10 صبح شعار دادند اما از نیروهای روس اطمینان نداشتند تا اینکه از شدت ازدحام، هرچه مأمور، تانک و هلی‌کوپتر بود کنار رفت و آنها یکباره سیم خاردارها را برداشته و خود را در زمستان سرد به آب زده و داخل خاک ایران شدند هرجا می‌نگریستی جمعیت فراوانی بود که به سوی ایران سرازیر می‌شد.

آنان به مجرد ورود به ایران، ناباورانه از اینکه در سرزمین ایرانند، خاک را بوسیدند و اظهار داشتند: ما هفتاد سال با عشق به اسلام و ایران و امام رضا(ع) و در حسرت ایران و حسرت مسجد و دینداری زیسته‌ایم. لذا اول کاری که کردند با هجوم به مساجد، پرچم امام حسین(ع) و را به تبرک تکه تکه کرده و قرآن را روی چشم و سینه نهادند. باری عشق به دین و ایران در اعلی درجه خود، تجلی یافت. و تنها اشک شادمانی بود که از چشمانشان سرازیر می‌شد.

برخی بر این باورند، دولت وقت شوروی سوسیالیستی، عمداً‌ راه را باز کرد تا ارتش سرخ شوروی بهانه‌ای برای ورود به باکو که ملتهب بود، دست و پا کند و موفق به جنایت شود و این جنایت در «20 ژانویه» سال 1990 اتفاق افتاد.

آنها از حرکت مردم آذربایجان به طرف ایران و از شدت اجتماع هراسناک به شدت عصبانی بودند و برای ارعاب مردم و جلوگیری از قیام آنها، به دستور دفتر سیاسی حزب کمونیست و شخص گورباچف، واحدهای نظامی وسیعی را از سایر مناطق شوروی به دروازه‌های باکو انتقال و ارتش سخر شبانه وارد باکو شد و مردم را در «20ژانویه» قتل عام کردند، در این جنایت 135 نفر کشته و بیش از 700 نفر زخمی شدند. ما به روح همه این شهدای بزرگ که نمادهای غیرت و بصیرت کشور آذربایجان هستند درود می‌فرستیم.

امام‌ جمعه اردبیل در ادامه افزود: نباید فراموش شود روس‌ها سرمایه‌گذاری سنگین هفتاد ساله علیه اسلام و ایران کرده بودند تا هر دو فراموش شود آنها برای آذری‌ها تاریخ تحریف‌شده نوشته بودند جناب حیدر علی اف رئیس جمهور سابق می‌گفت تاریخ ملت ما را روس‌ها نوشته‌اند، اگر من هم خلاف آن را بگویم مردم نمی‌پذیرند روس‌ها در مسیر تشکیل هویت جدید، الفبای عربی را عوض کردند تا همه چیز فراموش بشود استالین می‌گفت ما که موفق شدیم حروف الفبای عربی را از فقفازی‌ها بگیریم برای ما از انقلاب بالشویک بالاتر است آذری‌ها در روز نوزدهم ژانویه همه این شیطنت‌ها را پنبه کردند و عملاً ‌اعلام نمودند که تا قیامت نمی‌توانند ما را از اسلام و وطن تاریخمان جدا کنند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به علاقه مردم جمهوری آذربایجان به اهل‌بیت (ع) و اسلام گفت: این روز نقطه عطف تاریخی در تاریخ ایران، اسلام و آذربایجان خواهد ماند. از این رو ما تصمیم گرفتیم روز «19ژانویه» را روز «آذری‌های مسلمان جهان» و روز بازیابی هویت نسل آذری اعلام کنیم روز «19ژانویه» آیینه تمام عیار و تمام نما برای هویت جماعت آذری است.

این اقدام بسیار ازرشمند آذری‌ها، اوهام و خیالات باطل بسیاری را بر هم زد. من به این جماعت خیال‌پرداز و متوهم توصیه می‌کنم سری به مساجد آذربایجان بزنند و به جمعه و جماعات بنگرند، به اجتماعات عاشورا و تاسوعا، رمضان و شب‌های قدر آن و دیگر مناسبت‌های مذهبی آنها و دست کم به سروده‌های مفاخر بزرگ آذری‌ها، نظیر نظامی گنجوی که وطن خود را اینگونه تعیین و تعریف کرده که:

همه عالم تن است و ایران دل نیست گوینده زین قیاس خجل

وی افزود: هرگز نمی‌توان آذری‌ها را از اهل‌بیت(ع) و از حسین(ع) جدا کرد و اهل‌بیت(ع) باید در متن حیات باشد و نه در حاشیه، ما آذری‌ها نه خدا را در مسجد و نه حسین(ع) را در حسینیه محصور و محبوس نمی‌کنیم. جدایی دین از سیاست، حبس خدا و حصر اهل‌بیت(ع) است. از منظر لائیک‌ها هم خدا وهم دین خدا در اسارت است.

حضرت معصومین فرموده‌اند: ما پدران شمائیم. وجود مبارک پیامبر عظیم‌الشأن اسلام فرمود: انا و علی ابواه هذه الامه، پدر تنها نشان هویت شخص و منشأ سرافرازی و مباهات اوست. هم ایشان (ص) فرمود:

وی اسلام را محور وحدت و یکپارچگی تمام ملت‌های اسلامی دانست و گفت: «ان العربیة لیست باب والد و انما هو لسان ناطق، فمن تکلم به فهو عربی، الا انکم ولد آدم و آدم من تراب و اکرمکم عندالله اتقیکم». هان! که شما فرزند آدمید و هم او از خاک آفریده شده است و کرامتتان نزد خداوند به تقواست. این بیان رسول خدا(ص) در حقیقت پاسخ کسانی بود که مستانه صلای «من فرزند عربم» سر می‌دادند.

ما تنها با اسلام و مکارم اخلاقی و انتساب به اهل‌بیت(ع) احساس سربلندی می‌کنیم. ما تعصب مقدسی به مکارم اخلاقی و اعتقادات توحیدی خود داریم و به نسبتی که به خاندان وحی داریم و به نشان فاخری که از این خاندان گرفته‌ایم و به اینکه آن ذوات مقدس(ع) ما را به عنوان فرزندان معنوی خود پذیرفته‌اند، می‌بالیم.

به تعبیر شهریار ملک سخن:

جز یک نسب که از تو بخود بسته چیستم

من آنچنان که آل علی هست، نیستم

اما مرا هم ای علی از خود مران که من

تا چشم داشتم به حسینت گریستم

تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم

روزی سراغ وقت من آیی که نیستم

وی در پایان گفت: اینجانب صرفاً به عنوان عالم دین و از جایگاه بیان بایسته‌های دینی سخن می‌گویم. علمای دین در روزگار غیبت یک وظیفه بسیار مهم بر عهده دارند و آن عبارتست از اینکه دستان ایتام آل محمد (ص) یعنی شیعه را در دستان معصوم(ع) بگذراند. حضرت فرمود: رحم الله من اخذ بایدی ایتامنا واوصلهم الینا من در این قضایا به روشنی دیدم که دشمنان دوست‌نما، دست ایتام آل محمد(ص) را به دست انسان‌های نامحرم می‌دهند از این رو جهت اداء وظیفه دینی متعرّض این بحث شدم.

 

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha