چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۴ شوال ۱۴۴۵ | Apr 24, 2024
انصاریان

حوزه/ مفسر قرآن کریم با بیان اینکه تنها موجودی که می‌تواند کلمۀ وجود خود که کاملاً درست هست را درهم بریزد و این ساختمان و بنای محکم را تخریب کند، انسان است، گفت: برخی از انسان ها با غرق شدن در لجنزار شهوت جنسی خراب می‌شوند و فاسق و کافر نام می گیرند و اخلاق شیطنت بر آنها حاکم می گردد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» از تهران، استاد حسین انصاریان در حسینیۀ همدانی‌های تهران، بحث جدیدی تحت عنوان «کلمه» که در سوره‌های مبارکۀ مریم، کهف و لقمان مطرح است را بیان و اظهار کرد: در این سوره‌هایی که با بقیۀ سوره‌ها جلوۀ رحمت خدا، علم خدا، لطف خدا و احسان و محبت پروردگار عالم است؛ «کلمه» هم به صورت مفرد آمده و هم در سوره‌های کهف و لقمان به‌صورت جمع به کار گرفته شده است.

وی ادامه داد: «کلمه» و «کلمات» در ارتباط با همه موجودات جهان هستی است؛ هم در ارتباط با انسان است به این معنا که قرآن مجید تمام موجودات عالم هستی را چه موجودات غیبی و چه موجودات شهودی، چه موجودات ملکی که همین عالم ظاهر باشد و چه موجودات ملکوتی را تعبیر به کلمه کرده است.

مفسّر و محقق قرآن کریم گفت: کلمه یک حقیقتی است که یک معنای درست صحیح الهی ملکوتی دارد که هیچ یک از موجودات عالم طبیعت و عالم غیب قدرت این را ندارند که کلمۀ وجود خودشان را به هم بریزند و با به هم ریخته شدن از معنا بیفتد و دیگر توضیح و ترجمه صحیح و درستی نداشته باشد. حتی اگر کسی کلمات لفظی را در زبان یا در قلم به هم بریزد، دیگر معنای درستی نمی‌دهد.

تمام موجودات توان به هم ریختن کلمۀ وجود خودشان را ندارند

استاد انصاریان با بیان اینکه تمام موجودات توان به هم ریختن کلمۀ وجود خودشان را ندارند، و تنها موجودی که می‌تواند کلمۀ وجود خودش را درهم بریزد و این ساختمان و بنای محکم را تخریب کند، انسان است، تصریح کرد: انسان وقتی به دنیا می‌آید یک کلمۀ درست و با واقعیتی است. انسان یعنی یک موجود عاقل، بااراده، مسئول، مکلف، یک موجودی که قامتش راست است، سر او که محل عقل و چشم و گوش و زبان هست به‌طرف عالم بالاست. استعداداً این انسان مثبت، با معنا و درستی است.

وی افزود: معنی عقل، فطرت، وجدان یا به قول قرآن نفس لوامه، اراده، مکلف بودن و مسئول بودن این است، اما همین موجود بالقوه یعنی به‌صورت استعداد این همه معانی بلند را دارد و شکلاً هم رو به عالم بالاست یعنی نه مثل حیوانات چهارپاست و نه مثل بعضی از خزندگان روی شکم حرکت می‌کند بلکه به قول قرآن مجید خلقتش «احسن تقویم» است.

این محقق و پژوهشگر به انحرافات انسان در این دنیا اشاره و خاطرنشان کرد: انسان وقتی بزرگ می‌شود، عده‌ای از آنان با غرق شدن در لجنزار شهوت جنسی خراب می‌شوند. نکاح امری است که پروردگار عالم مقرر کرده، ازدواج یک امر الهی است، بچه‌دار شدن اراده پروردگار است. خداوند در قرآن می‌فرماید: «يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ إِناثاً وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ الذُّكُورَ»(شورا، 49) اگر بخواهم بعد از ازدواج به زن و شوهر پسر می‌دهم، اگر بخواهم دختر می‌دهم، اگر هم بخواهم هر دو را عقیم قرار می‌دهم و در هر سه بخش هم عباد صالح پروردگار با همۀ وجود تسلیم خدا بودند و گله و شکایت نداشتند. اگر اولاددار می‌شدند، اولاد را نعمت الله می‌دانستند، اگر اولاددار نمی‌شدند می‌گفتند خالق و مالک و محبوب ما نخواسته ما اولاددار شویم، اهل اضطراب و نگرانی و ناامنی درونی و به هم خوردن ازدواج نبودند چرا که آن را یک امر طبیعی الهی می دانستند.

استاد حوزه ادامه داد: اگر انسان غرق در لجنزار شهوت غریزی شود و از سوی دیگر غرق در لجنزار شکم در برابر هر نوع خوراکی شود: حلال و حرام، غصب، دزدی، رشوه، ربا، این کلمه وجودش به کل به هم ریخته است. قرآن مجید کسی که کلمۀ وجودش به هم ریخته و دیگر معنای انسان الهی نمی‌دهد را منافق، کافر، مشرک، فاسق، فاجر، چهارپای آلوده به شکم و شهوت، درنده می داند و معتقد است که بر این شخص اخلاق شیطنت حاکم است.  

وی با اشاره به اینکه قرآن کریم گاهی یک فرد را «کلمة الله» می‌گوید؛ گفت: معنای انسانی که «کلمة الله» نامیده شده، بسیار بالاست، یک معنی فوق‌العاده، کامل و جامع دارد، و به‌خاطر این معنا مقرب خداوند است. اگر آدم معنی ندهد، مقرب شیطان است، «أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانِ»(مجادله، 19) این شخص دیگر معنی واقعی ندارد، کلمۀ وجودش به هم ریخته و به همین دلیل درنده، شکم پاره کن، دزد، رشوه بگیر و ظالم است و همچنین متکبر نسبت به خدا و مردم یا پایمال‌کنندۀ حقوق است؛ اگر این معنا حفظ شود، انسان هم کلمة الله است و هم قرآن صریحاً می‌گوید آبرومند دنیا و آخرت پیش خداست و هم مقرب پروردگار است؛ چون معنی دارد و همۀ این معانی را هم «من الله» گرفته است.

نمونه ای از انسان «من الله»

استاد انصاریان به نمونه ای از انسان «من الله» اشاره و تصریح کرد: خداوند در آیه 42 سوره آل عمران در مورد حضرت مریم(س) می فرماید: «إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَم» کلمۀ وجود این دختر چه معنای والا، الهی و ملکوتی داشته که در سن احتمالاً هفده یا هجده سالگی گوشش برای شنیدن فرشتگان باز شد و صدای فرشتگان را شنید. تا زمان مریم صدای فرشتگان را فقط انبیای خدا می‌شنیدند، گاهی هم اگر یک خانمی پیدا می‌شد که کلمۀ با معنایی بود صدای الهام و وحی را از قلب خودش حس می‌کرد نه با گوشش. یک جمعی از فرشتگان الهی گفتند: «إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُك بِكَلِمَةٍ مِنْه»(آل‌عمران، 45) ای مریم! ما نمایندگان پروردگار هستیم که آمدیم نزد تو، صدایمان را به تو برسانیم و به تو بگوییم «إِنَّ» یعنی مسلماً و یقیناً «يُبَشِّرُك» خدا به شخص تو مژده و بشارت می‌دهد.

نویسنده کتاب «حسنات و سیئات» افزود: خدا به تو مژده می‌دهد، یعنی تو اکنون بندۀ خاص خدا هستی و روحت روح الهی است، عقل و فکر و اخلاقت الهی است اگر نبود که این‌طور خدا به واسطۀ فرشتگان با تو تماس برقرار نمی‌کرد. معلوم می‌شود خیلی بزرگ هستی، خیلی با واقعیت هستی که ما فرشتگان مأمور رساندن مژدۀ خدا به تو هستیم. «إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُك بِكَلِمَةٍ مِنْه» تو را مژده می‌دهد خدا به کلمه‌ای از جانب خودش. مریم! این «کلمۀ الله» آیه‌ای نیست مثل آیات تورات موسی، آیه‌ای نیست مثل آیۀ صحف ابراهیم، آیه‌ای نیست مانند آیات زبور داود؛ این کلمه نوشتاری نیست، خط نیست، کلمة الله که به تو خدا بشارت می‌دهد این است: «عیسی بن مریم» در واقع عیسی کلمة الله است.

استاد انصاریان به وعده خداوند به حضرت مریم(س) مبنی بر اینکه کلمات بی‌معنا هستند که شما را بی‌آبرو می‌دانند وگرنه کسی که کلمۀ با معناست شما مردم مؤمن را بسیار آبرومند می‌داند و حضرت عیسی(ع) کلمه مثبت و معنادار است، اظهار کرد: «وَجِيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ» و مریم غیر از اینکه این بچه‌ات آبرومند در دنیا و آخرت است «وَ مِنَ الْمُقَرَّبِين» بین من و بچه‌ات پرده و حجابی در عالم معنا وجود ندارد، مقرب من است یعنی فاصله بین او و من نیست. این کلمۀ مثبت و معنادار است. در این زمینه این کلمه دربارۀ جسم و جان یک انسان است.

تک‌تک انسان ها ذاتاً و در حقیقت وجودشان کلمة الله هستند

وی گفت: تک‌تک انسان ها بنا به فرمودۀ پروردگار ذاتاً و در حقیقت وجودشان کلمة الله هستند، چیزی که هست یک عده‌ای از انسان‌ها در رأسشان پیغمبران، ائمه و اولیا این کلمۀ وجود خودشان را با بهترین معنا کردن، حفظ کردند و با همۀ آن معانی هم از دنیا رفتند. یک عده‌ای هم کلمۀ وجودشان را به هم ریختند به‌خاطر این که تا مدتی که قدرت داشتند در شهوات و مال حرام و معاشرت و افکار حرام فرو رفتند. گاهی هم مثل امروز خیلی‌ها کلمۀ وجود خودشان را سپردند به فرهنگ غرب و آنها توانستند کلمۀ وجودشان را چنان به هم بریزند که تا لحظۀ مرگ نه یاد خدا می‌کنند، نه یاد خودشان، نه یاد تکالیفشان و نه یاد عقلشان. خداوند دربارۀ این افراد می فرماید: «فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُم»(حشر، 19) آنها به‌خاطر این غوطه‌ور شدن در شهوات و حرام‌ها خودشان را از یاد خودشان بردند که اصلاً به یادشان نمی‌آید کلمة الله هستند؛ لذا در آغوش شیاطین، محرمات و خلاف‌کاری‌ها و تجاوزات هستند؛ مواردی که کلمۀ وجود را بی‌معنا می‌کند.

بهترین عمل در ماه رمضان، حفظ خود از همه آلودگی ها و حرام هاست

استاد انصاریان در بخش پایانی سخنان خود، به بهترین عمل در ماه رمضان اشاره و خاطرنشان کرد: پیغمبر راجع‌به ماه مبارک سخنرانی مهمی می‌کردند که سخنرانی تمام نشده بود از وسط جمعیت امیرالمؤمنین(ع) بلند شدند، عرض کردند: یا رسول الله! افضل اعمال و برترین کارها در این ماه رمضان چیست؟ پیامبر(ص) از بالای منبر فرمودند: علی جان! «الورع عن محارم الله» اینکه دامنت را از همه آلودگی‌ها و حرام‌ها پاک نگاه بداری، در ماه رمضان این بهترین عمل است، این حفظ، معنای کلمۀ وجودی است، یعنی باید بدانیم چه عواملی این کلمه را به هم می‌ریزد و دیگر معنای آسمانی و ملکوتی نمی‌دهد.

انتهای پیام ۳۱۳/۱۷

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha