به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه» در تهران، دکتر رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم و استاد فلسفه در همایش بزرگداشت حکیم ملاصدرا که ظهر امروز در مجتمع آدینه تهران برگزار شد، با اشاره به نسبت فلسفه اسلامی و یونانی گفت: ما باید تاریخ فلسفه خود را بدانیم تا بتوانیم جایگاه فلسفه خود را بشناسیم. ما در طول تاریخ آثار یونانی را ترجمه کردیم و از طریق آن فلسفه اسلامی قوام پیدا کرد. اما پرسشی که مطرح میشود این است که آیا گسستی میان فلسفه اسلامی و یونانی وجود دارد یا خیر. اینکه آرا مشابه بین این دو مکتب وجود دارد و ما افلاطون و ارسطو را به عنوان فلاسفه بزرگ میشناسیم، در این بحثی نیست اما پرسش آن است که آیا طرحی نو در عالم اسلام افتاده است یا نه؟
این استاد فلسفه ادامه داد: حرفهایی راجع به نسبت فلسفه ایران به نژاد ایرانی گفته میشود. فلسفه با هیچ نژادی ارتباطی ندارد و آنچه که فلسفه یونانی خوانده میشود، در ایران ادامه پیدا کرده است و در هیچ کجای دیگر جهان و حتی در کشورهای اسلامی هم این سنت ادامه دار نبوده است.
وی گفت افزود: امتیاز فلسفه اسلامی این است که توانسته یک اصل را تغییر بدهد. وقتی یک اصل تحول مییابد، همه چیز با آن عوض میشود. یونانیها بحث وجود و ماهیت را پیش کشیدند اما در عالم اسلامی رخدادی دیگر وقوع پیدا کرد و آن تلقی جدید از ماهیت بود. ماهیت از نظر فلاسفه اسلامی تنها یک امکان است اما ارسطو معتقد بود ماهیت ممکن است و موجود است.
داوری اردکانی افزود: عدهای دیگر نیز میگویند فلسفه اسلامی به خاطر تاثیر پذیری از قرآن و اسلام، فلسفه یونانی را تغییر داده است. اگر این تغییر به معنای دستکاری شدن باشد، غلط است. زیرا فیلسوف براساس مصلحت این تغییرات را انجام نمیدهد و در اصل این عمل تفکر را زیر سوال میبرد.
رئیس فرهنگستان علوم بیان داشت: در کنار آن اگر این ادعا را بپذیریم که فلسفه اسلامی فلسفه نژاد ایرانی است، گویی کتاب ابن سینا را کتاب ایدئولوژی بدانیم. فلسفه ایدئولوژی نیست که یک منطق عملی براساس شریعت ارائه بدهد و فلاسفه خود را به سیاست که آن خسران میدانند، مشغول نمیکنند.
وی افزود: چگونه ممکن است که فلاسفه ایرانی بیایند و فلسفهای را تدوین کنند که از طریق آن حکومت خلفای عرب را برکنار کنند. یا میگویند فلسفه اسلامی با افکار اسماعیلیها شروع شده چون پدر ابن سینا از آنها بوده است. البته که ابن سینا و فارابی هیچ کدام اسماعیلی نبودند اما اگر هم بودند این یک مزیت برای آنان بوده که توانستهاند به امر تفکر بپردازند.
داوری اردکانی در پایان خاطرنشان کرد: البته که بین فلسفه و سیاست رابطه وجود دارد اما غلط است که بگوییم به قصد سیاسی به فلسفه پرداختهاند. باید نسبت و حدود این دو مشخص شود. سیر تفکر برنامه ریزی ندارد بلکه برنامه از فلسفه ناشی میشود و نه برعکس آن.
خبرنگار: فاطمه اسماعیلی