پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳ |۱۷ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 28, 2024
شهید حجت الاسلام سید محمد نقیب پور

حوزه/ سید محمد نقیب پور، روحانی ای که از رزمندگان شجاع و فعالان سیاسی علیه رژیم پهلوی بود و «من مقلد آیت الله خمینی(ره) هستم» جمله ای بود که او در برگه بازجویی خود نوشت.

به گزارش خبرگزاری«حوزه»، روحانی شهید سید محمد نقیب پور، روحانی ای که از رزمندگان شجاع و فعالان سیاسی علیه رژیم پهلوی بود و «من مقلد آیت الله خمینی(ره) هستم» جمله ای بود که او در برگه بازجویی خود نوشت.

تولد و تحصیل

حجت الاسلام سید محمد نقیب پور به سال 1338 ش در شهر رفسنجان به دنیا آمد. پدرش در سلک روحانیت بود و او در محیطی کاملا دینی رشد و نمو نمود.

پس از اتمام دوره راهنمایی راه پدرش را در پیش گرفت و در حوزه علمیه قم به تحصیل مشغول شد.

فعال سیاسی

پدرش از مبارزان فعال علیه طاغوت بود و او نیز از همان نوجوانی در مسیر ظلم ستیزی قرار گرفت و اندک اندک به یکی از فعالان تبدیل شد، در ایام طلبگی اش در قم به پخش اعلامیه های امام خمینی(ره) اقدام می کرد، توسط ساواک زندانی شد. او با شهامت در برگه بازجویی اش نوشت که «من مقلد آیت الله خمینی(ره) هستم»، اندکی قبل از پیروزی انقلاب نیز در رفسنجان دستگیر و مدتی طعم زندان را چشید.

کمک به انقلاب اسلامی

پس از طلوع خورشید انقلاب و با وجود اشتغالات درسی گام های مؤثری در جهت پیشرفت کشور برداشت. مدتی در سپاه پاسداران قم بود و پس از آن جهت انجام امور فرهنگی و تبلیغی، خود را به اردوگاه های جنگی در جیرفت رساند. مسئولیت فرهنگی جهاد کشاورزی استان کرمان از دیگر فعالیت های او بود.

روحیه ایثارگری

در ایام جنگ تحمیلی، بارها در میادین جنگ حاضر شد، در کربلای یک و چهار حضوری فعال و پررنگ داشت.

پس از عملیات کربلای چهار، در سمینار بزرگ روحانیون لشکر ثارالله، طومار بیعت با امام خمینی(ره) را امضا کرد و نوشت: «من قول می دهم تا پایان جنگ و پیروزی نهایی رزمندگان اسلام در جبهه بمانم»، در پی این تصمیم، به اتفاق خانواده اش در اهواز ساکن شد و به ساده ترین شکل ایام می گذراند.

شهادت پاداش اخلاص

این روحانی با اخلاص عاقبت سال 65 در کربلای پنج که مصادف با شب شهادت صدیقه طاهر فاطمه زهرا بود، جرعه ای از شراب طهور را سر کشید و در قهقه مستانه اش مقام عنداللهی یافت. جسد مطهر شهید پس از ادای احترام در گلزار شهدای قم دفن شد.

فرازی از وصیت

خدایا! از آن روزی که معنی شهادت را یافتم، آرزویم این بود که مرگم شهادت در راه تو باشد و دعایم در نماز این بود: «اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک.»

عاش سعیدا و مات سعیدا

313/60

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha