جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
خانم علاسوند
خانم علاسوند

حوزه/یکی از کارهایی که در غرب انجام می‌شود، ‌کار مجموعه‌ای است، وقتی هری پاتر نوشته می‌شود، مدل آن در فیلم ساخته می‌شود، ‌ اقلام فرهنگی و لباس از آن می‌سازند و یک مجموعه و پکیجی برایش درست می‌کنند تا با تمام زندگی انسان‌های معمولی درگیر باشد و وارد همه ابعاد زندگی شود.

خبرگزاری حوزه / بخش اول گفت و گو با خانم علاسوند عضو هیات علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده، عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان و عضو شورای سیاست‌گذاری حوزه‌های علمیه خواهران پیش از این منتشر شد.

بخش اول گفت و گو

بخش اول این گفت و گو به مشکلات او در راه پیشرفت و تبلیغ و تجربیات شخصی او در عرصه تبلیغ بین الملل اختصاص یافت. خانم علاسوند در بخش دوم گفتگو در مورد جایگاه اجتماعی بانوان طلبه و برخی موانع ارتقای آن سخن گفته است.

- زمینه‌های ورود تخصصی به بحث زنان چگونه در شما شکل گرفت و چه شد که وارد مرکز تحقیقات زن و خانواده شدید؟

علاقه به حوزه زنان قبل از مرکز تحقیقات زن و خانواده در من شکل گرفت، اما علاقه شدیدی نبود. من اولین مقاله در مورد زنان را در 14 سالگی نوشتم. مرحوم دشتی مترجم و معجم­نویس نهج‌البلاغه به شهر ما آمده بودند و من نوجوان بودم که آن مقاله را نوشتم و ایشان خیلی مرا تشویق کردند. می­گفتند شما باید  بتوانید در عرض پنج دقیقه یک سخنرانی خوب انجام بدهید و خیلی ماهر باشید تا بتوانید مقابل آدم­های تشکیلاتی این گروهک­ها کاری برای انقلاب بکنید. بعدها نسبت به مسائل زنان در چارچوب فقه علاقه‌مند شدم یعنی وقتی خارج فقه می‌خواندم به بحث بلوغ و نشانگان بلوغ دختران نظرم جلب شد چون افزایش سن بلوغ دختران به هدف افزایش سن ازدواج دختران، اولین یا جزء اولین پروژه­های روشنفکری دینی در حوزه زنان بود. مایل بودم تحقیق فقهی جامعی انجام دهم تا بدانم مسائل ویژه زنان در بلوغ در چارچوب اندیشه فقهی چگونه پیش رفته است. در این زمان با شورای فرهنگی اجتماعی زنان آشنا شدم و به عنوان کارشناس دینی به همراه نماینده جامعه­الزهراء سلام الله علیها در جلسات این شورا که به همین منظور تشکیل شده بود شرکت می­کردم. این تحقیق را به زبان عربی نوشتم به رویت بعضی از بزرگان از جمله مرحوم آیت الله العظمی مشکینی رساندم. تحقیق فقهی دیگر که آن را هم به زبان عربی نوشتم درباره حضانت بود که به دلیل تقارن این مباحث با بحث از مفاد کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان و ارائه نظرات از سوی برخی معممین در حوزه راستای همنوایی با این معاهده، برای گفتگوهای درون حوزوی بسیار برای خودم مفید بود.

در آن زمان مرکز تحقیقات زن و خانواده داشت شکل می‌گرفت. رییس مرکز از مجموعه فعالیت‌های من درجامعه الزهرا(س) که تحصیل و پژوهش و تدریس بود مطلع شده بود و اینکه از جامعه الزهرا در جلسات شورای فرهنگی اجتماعی به عنوان یک کارشناس شرکت می‌کردم. این مرکز  که آن موقع دفتر مطالعات زنان خوانده می­شد تصمیم گرفت برای ارائه پژوهش بنده نشستی فقهی با حضور طلاب برگزار کند و این اولین مشارکت من با مرکز تحقیقات زن و خانواده بود. به دنبال آن در دوره­ها و نشست‌های مرکز شرکت می‌کردم. حجت‌الاسلام و المسلمین آقای زیبایی‌نژاد در سال 82 رسما از من دعوت کردند که فضای کار را از جامعه تغییر دهم و عضو هیات علمی مرکز شوم که در این سال به مرکز تحقیقات پیوستم. گفتنی است دهه هفتاد و هشتاد یعنی از 27 سالگی تا بیست سال بعد از آن اوج فعالیت­های تبلیغی بنده بود که تقریبا به همه استانها و بسیاری از شهرهای کشور سفر می­کردم و بیشتر در دانشگاهها حضور می­یافتم و طبعا به خاطر طرح مساله زن در کشور با انتشار روزنامه زن و مجله حقوق زنان و موارد مشابه بخش زیادی از موضوعات مطروحه در این جلسات و نشستها و همایشها بحث زن و خانواده بود. وظیفه دینی خودم می­دانستم که هم دکترین اسلامی درباره زن و خانواده را بر مبنای دانش دینی ارائه کنم؛ دانشی که مبنای اندیشه امام و بعدها مقام معظم رهبری درباره زن بود و بر اساس همان مبنا و در اتمسفر همان اندیشه خود من از یک شهرستان کوچک پرورش یافتم و به آن نقطه رسیده بودم. در کشمکش این اندیشه­ها و در کوره مناظرات، جلسات پرچالش پرسش و پاسخ و سخنرانی و طرح ایده این امثال من بودند که خود نیز آبدیده می­شدند، عیب­های خود را پیدا می­کردند و تلاش می­کردند به مثابه یک بانوی حوزوی از تمامیت اندیشه اسلامی- انقلابی در حد توان دفاع کنند.

- جنابعالی به فعالیت در عرصه بین‌الملل هم علاقه دارید و سفرهای تبلیغی فراوانی در این زمینه دارید. چگونه در ابلاغ پیام دین و نگاه اسلام به زن وارد این فضا شدید و چرا بسیاری از زنان وارد این فضا نشده‌اند و چهره‌های شاخصی مثل شما نداریم یا کم داریم؟

ورود من به عرصه بین الملل، به عنوان اولین نفر یا اولین نفرها که از حوزه وارد فعالیت اجتماعی فرهنگی در حوزه زنان شد تابعی از همین فعالیت در بحث زنان بود. همانطور که اشاره کردم در دهه هفتاد که مساله زنان یک مساله اجتماعی سیاسی شده بود، دو نشریه مربوط به زنان منتشر می‌شد. یکی نشریه زن بود که فائزه هاشمی مدیر مسوول آن بود و اغلب به طرح مسایلی چالشی اقدام می­کرد و یکی هم حقوق زن که نماینده جریان روشنفکری در مسائل زنان  در آن زمان به حساب می­آمد و به نوعی به اندیشه­های فمینیستی با زاویه دینی در کشور دامن می‌زد. ما به عنوان افرادی که باید دیدگاه اصیل حوزه را همواره نگهبانی می‌کردیم طرف دیالوگ شدیم. آن زمان من به نمایندگی از حوزه در شورای فرهنگی اجتکاعی زنان عضو بودم و طبعا با افراد زیادی که در پست­های سیاسی قرار داشتند مرتبط شدم. این ارتباط از بحث‌های محوری است. هرچه ارتباط کم باشد و افراد کمتر در معرض سئوال و پرسش و جواب باشند کمتر مطرح می‌شوند. این ارتباط باعث شد در نهادهای مختلف از وزارت خارجه تا مرکز امور زنان، شورای فرهنگی اجتماعی و صدا و سیما یک کرسی برای من پدید آید و همین ارتباطات ملی‌ام را در حوزه زنان افزایش داد. قبلا به همه جای کشور برای تبلیغ دینی سفر کرده بودم ولی در آن زمان در حوزه زنان تبدیل به فردی شدم که باید بخش بزرگی در این موضوع بر عهده بگیرد.

از میان نهادهای بین‌المللی فعال در این عرصه، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی اداره کلی در بحث زنان داشت و دوستانی که بحث‌هایم را در همین محافل می‌دیدند درخواست سفرهایی به همین منظور می‌کردند. از طرفی چون بحث زنان در کشور مهم شده بود و کنوانسیون رفع تبعیض از بحث‌های چالشی اواخر 70 و اوایل 80 بود، دوستانی پیشنهاد دادند به عنوان فردی از یک سازمان غیردولتی، در کمیسیون مقام زن که در سازمان ملل شکل گرفته و هر سال در ماه مارس جلسات اصلی خود را تشکیل می‌دهد و به بررسی مسائل زنان در سطوح ملی و بین المللی می‌پردازد شرکت کنم. این اولین برنامه سفر خارجی- تبلیغی من آن هم به آمریکا بود. از آنجا که ویزا به موقع آماده نشد و به اجلاس نرسیدم، برخی آقایان که در بخش بین‌الملل دفتر مقام معظم رهبری بودند خواستند که از فرصت استفاده کرده و به سفر تبلیغی بروم و این باعث شد به نیویورک و لوس آنجلس سفر کنم و نشست‌های منحصربه فردی داشته باشم که  هم برای من تجربه جدیدی بود و هم برای مخاطبین که می­دیدند یک بانوی چادری به عنوان مبلغ دینی در میانشان حاضر شده است. اکثر شرکت‌کنندگان در جلسات آن سفر جز تحصیل‌کردگان و اساتید دانشگاهی بودند. دعوت‌کنندگان مسجد یا مرکز اسلامی نیویورک و بنیاد هجرت (بنیادی که در مسجد النبی(ص) فعالیت می‌کند) بودند. در این جلسات نشست‌های حقوق تطبیقی مرد و زن، موانع مادری در جهان مدرن و ... تشکیل شد و برنامه­هایی هم در تبیین حقوق و تکالیف زنان در اسلام به کمک یک کانال­ تلویزیونی ضبط شد که تا چند سال بعد آنها را پخش می­کردند. بلافاصله 10 روز بعد از برگشت سفری به لبنان داشتم که در آن بسیاری از دوستان از کشورهای عربی و علاقه‌مند به حوزه مباحث زنان در عرصه بین الملل در آن حضور داشتند. در آن برنامه می‌خواستیم یک نهاد بین المللی بزرگ به عنوان سازمان غیر دولتی زنان دانشمند کشورهای اسلامی تشکیل دهیم، دو هفته در لبنان بودیم،  مرامنامه‌ و اساسنامه‌ای نوشتیم، بعد بنده اساسنامه را به ایران آوردم تا تکمیل کنم چون مسئول پیگیری بودم و آن تکمیل کردم. اما این کار با حمایت‌هایی که باید مواجه نشد و شکل نگرفت.

بعدا سفرها گسترش یافت و به کشورهای متعددی مانند سوییس، اندونزی، مالزی، اطریش، ایتالیا، ترکیه، سوریه، عراق، آلمان و کانادا سفر کردم. یکی از بهترین سفرها به ایتالیا و واتیکان بود. هم سفر به واتیکان و هم به ایتالیا استثنایی بود. سفر به ایتالیا که به درخواست دانشجویان علوم سیاسی تشکل اوراسیا و در پی ترجمه و انتشار کتاب زنان در موازنه حق و تکلیف وی به همت رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی در رم انجام شد منجر به برگزاری سه نشست با میزبانی همین دانشجویان در سه شهر تریسته، بلونیا و رم شد. انتشار کتاب در یک نهاد مردمی ایتالیایی و به وسیله ناشر ایتالیایی باعث دیده شدن کتاب شده بود. در نشست بلونیا که اساتید، دانشجویان و چندین ناشر کتاب مهم دانشگاهی حضور داشتند با وجود تعدادی از منافقین در جلسه به هدف بهم زدن جلسه، سه ساعت پرسش و پاسخ برگزار شد و رایزن فرهنگی گفت این اولین بار بود که یک زن از جمهوری اسلامی توانست به شبهات جدی در این عرصه پاسخ دهد و یکی از این ناشرین به وی گفت نوشتن و ترجمه این مطالب برای مردم اروپا ضروری است.

سفر دیگر به واتیکان بود که هم در جمع زنان تئولوگ واتیکان برنامه داشتیم و هم در دانشگاه گری‌گوریانا که یکی از قدیمی‌ترین دانشگاه‌های مذهب جهان است. این دانشگاه در سال 1551 میلادی تاسیس شده و گالیله در این دانشگاه تحصیل کرده است. این دانشگاه از 50 کشور جهان استاد و از 125 کشور دانشجو داشت و کرسی شیعه‌شناسی هم داشت. این سفر یک تجربه استثنایی و منحصر به فرد بود؛ 4 ساعت پرسش و پاسخ در بحث زنان و خدا در تفکر شیعه که نشان داد چه قدر بحث زنان و خانواده در حوزه بین المللی استراتژیک است. بعضی از مباحث کلامی بین الادیانی مثل گفتگوی ما با مسیحیت در باره تثلیث هیچ موقع به نتیجه نمی‌رسد اما می‌توانیم در حوزه زنان و خانواده ائتلاف‌های بزرگ مذهبی ایجاد کنیم

اما در مورد قسمت دیگر سئوال شما که چرا دیگران در این عرصه نیستند باید به نقش برنامه‌ریزی اشاره کنم؛ مدلی برای حضور هرگونه مبلغ در خارج از کشور و به ویژه زنان وجود ندارد. اگر دیگران در این عرصه نیستند و تعداد مبلغان بانو بسیار کم است به این دلیل است که اصولا برنامه‌ای و اتاق فکری نیست که طراحی کند برای یک یا دو یا سه سال برای مساله زنان چه می‌خواهیم بکنیم. این در حالی است که دنیا آماده فهمیدن تفکر شیعه است، هرچند به دنبال شیعه شدن نباشد.

تجربه‌ای که در کانادا و در دانشگاه مک مستر داشتم که شاید برای مخاطبان شما شنیدنی باشد. یکی از اساتید دروس اسلامی که موضوع درسش زن در عرفان اسلامی بود ساعت خود را به من داد و خواست که کلاسش را اداره کنم. بحثشان راجع به «رابعه عدویه» به عنوان الگوی زن عارف بود، اما من گفتم الگوی من در زنان عارف حضرت زهرا(س) است. یک ساعت بحث تاثیر فوق العاده‌ای داشت؛ نه اینکه همه عاشق حضرت صدیقه طاهره(س) شوند بلکه تحت تاثیر این بودند که یک زن که در چهارده قرن پیش زیسته الگوی تمام عیار جامعیت در نقش بود و میان بندگی و خضوع بی حد و حصر عارفانه با مادری، همسری جمع کرده و در عین حال دارای عمق بینش اجتماعی و سیاسی بوده  و کاملا پویا و حساس نقش خود را در این عرصه هم ایفا کرده است.

در بعضی کشورها مطالعات اسلامی سابقه زیادی دارد. در دانشگاه مک گیل از دهه پنجاه میلادی موسسه مطالعات اسلامی تشکیل شده است. یکی از شروط تحصیل در آن  این است که افراد به یکی از زبان‌های کشورهای اسلامی یعنی فارسی، ترکی، عربی یا اردو را یاد بگیرند. کتابخانه نفیس آن مرجع برای مطالعات اسلامی در تمام آمریکای شمالی است با انبوهی از کتب فارسی. وقتی می‌خواهید چهره موفق جمهوری اسلامی را در بحث زنان نشان دهید اگر یک زن دانشمند و فیلسوف و یک زن دانشمند در عرصه روانشناسی یا تمام دانش‌هایی که با انقلاب درهایشان به روی زنان باز شد؛ با این حجاب و این اعتقادات وارد کشورهای مختلف شود خود بهترین مدیا و رسانه است که نشان دهد انقلاب اسلامی برای زنان چه کرده است و آن چهره مشوه را از بین ببرد.

- به نظر شما در این زمینه دولت مسئول است و باید نقش‌آفرینی کند یا حوزه؟

ما ارکان مختلفی داریم که بعضی دولتی هستند و بعضی وابسته به دولت. مثل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مجمع اهل البیت(ع) و مجمع تقریب. اینها اصلا متصدی این امر هستند. مسئولان بخش زیادی از اینها اصلا روحانیت هستند، ولی اصولا بحث زنان در این مجامع به درستی دیده نمی‌شود یا حداقل با بدنه حوزه خواهران بی‌ارتباط‌اند. گاهی آن اندازه که مبلغ دانشگاهی اعزام می‌کنند حوزوی اعزام نمی‌کنند، در حالی که اصلا ماموریت آنها بیشتر دینی- حوزوی است تا سیاسی و در این زمینه با خانم‌ها ارتباط روشنی وجود ندارد. من هم از مجمع اهل البیت(ع) و هم از مجمع تقریب اعزام شده‌ام، اما هدف‌گذاری و نقشه راهی ندیده‌ام. حوزه خواهران هم با این نهادها ارتباط بهینه­ای ندارد، با وجود شعارها حوزه در جایگاه برنامه‌ریز نیست. آن مقداری هم که هست مربوط به حوزه خواهران نیست. در حوزه خواهران کارهایی کمابیش شروع شده است اما اینکه تنها اداره تاسیس کنید و اتاق فکر نداشته باشید، یا اتاق فکر باشد و پول نباشد و برنامه‌ها بر اساس ظرفیت‌ها نباشد؛ در این صورت تنها فرم بدون محتوا ایجاد کرده‌اید.

تبلیغ در عرصه بین الملل بیشتر از عرصه ملی مردانه- زنانه است و وقتی می‌خواهید در بحث زن و خانواده فعالیت بین‌المللی بکنید خیلی ناچسب است که یک روحانی مرد درباره زنان و مسایل زنان حرف بزند؛ دنیا نمی‌پذیرد، بنابراین دست کم یک عرصه زنانه دارید که باید در اختیار خانم‌ها قرار بگیرد. حوزه می‌تواند هم از دولت استفاده کند و هم از نهادهایی که بودجه را از دولت می‌گیرند و در خدمت و رسالت دین هستند. همه ما که در عرصه بین المللی می‌رویم بر اساس تکنیک‌های فردی عمل می‌کنیم. اخلاقا پسندیده نیست که شخص خودش و فعالیت­هایش را برای دیگران مطرح کند و کار خود را بستاید اما اگر نهادی باشد که صادقانه و مصرانه گزارش یگیرد و نظارت کند دست کم درباره مبلغینی که خودش اعزام می­کند فرایندها اصلاح می­شوند

این سفرها نه از نظر مالی برای من آورده‌ای نداشته و نه تفریحاتی دارد که آن باعث شود به فرد خوش بگذرد؛ دست من برای من در نود درصد موارد این طور نبوده است، اغلب امکانات قابل توجهی در اختیار قرار نمی‌دهند، اگر قصه سفرهایم را بگویم، سختی‌ها و مشقت‌ها معلوم می‌کند آن روی سکه چه خبر است و تنها انگیزه تبلیغ و نشر اندیشه نورانی شیعی به آدم انرژی می­دهد. تجربه تلخی از سفر به مالزی دارم. . یک نهاد بین­المللی- شیعی از من برای این سفر درخواست کردند و گفتند همایش بزرگی به مناسبت ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها در کوالالامپور برگزار خواهد شد که بیش از هزار زن مالزیایی در آن شرکت می‌کنند و دعوت کردند که به آنجا بروم. تصور کردم باید مهم باشد.

در روز همایش که قرار بود آن هزار نفر بیایند، برنامه فقط این بود که 30-40 گوسفند را از شب قبل کشته بودند و در جایی که دیده شود سفره مفصلی. این هزار نفر مهمان‌ها می‌آمدند و می‌رفتند و چند کبوتر هم پرواز دادند... . نه کسی از من پرسید شما چه کاره هستید. نه کسی پرسید برای چه آمده‌اید...، هیچ جمله‌ای بین ما رد و بدل نشد و من وقتی به ایران برگشتم گزارش دادم و خیلی متاسف شدم و خیلی خائنانه دانستم که همه کسانی که قبل از من رفته بودند گزارش ندادند که اخبار چقدر غیرواقعی است. اگر چه با اصرار خودم چندین نشست و سخنرانی و پرسش و پاسخ در طول سفر و در غیر روز ولادت برگزار شد اما تعجب­برانگیز است که  هر سال مبلغانی برای این همایش اعزام شده بودند اما هیچ کس نگفت که همایشی در کار نیست.

گفتگو: هادی ذاکری

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • در جستجوی حقیقت IR ۱۳:۳۴ - ۱۳۹۸/۰۷/۳۰
    0 0
    بسمه تعالی سلام علیکم از این خانم محترمه می خواهیم که حداقل در همین سایت خبرگزاری حوزه ، بصورت کامل با جزئیات ، این بانوان فرهیخته مجتهده را معرفی کنند و یا سایت با آنها مصاحبه کند تا حد اقل حوزویان با شخصیتهای نخبه حوزوی که خانم هستند آشنا شوند که اگر جایی می خواهند مطرح کنند اطلاعات لازم را داشته باشند . ما فقط همان خانم بانو مجتهده اصفهانی را می شناسیم. چون اطلاع رسانی در این زمینه نشده است.
  • میم IR ۱۳:۴۵ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۶
    0 0
    سلام. سپاس بابت این مصاحبه عالی با یک فرهیخته ارجمند. کاش متن را بهتر ویرایش می کردید تا غلط های تایپی، آزاردهنده نباشند. باز هم منتظر مصاحبه های بعدی شما با خانم علاسوند هستیم. ضمن اینکه بانوان گمنام را هم در لیست معرفی تان بیاورید. سپاس
  • سیدمحمد حسین IR ۱۰:۵۷ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۹
    1 1
    باسلام واحترام خانه پدری ام میقات بسیاری از اهل علم وزهاد بوده است همانهائی که خاطراتشان را به صورت کتابهائی نظیرآنچه درمورد شیخ رجبعلی خیاط وامثال ایشان دردسترس می بینیم به صحت وسقم آنها هم کاری ندارم اما این حدیث را ازمن بشنوید درمورد بانوان یکی ازاوتاد میفرمود ند______ ولا عرسات ولا حمامات ولاروضات ____به ادبیات روایت هم کاری ندارم _ولی منظور اکثراین جماعت عالم زاهد این بود که بانوان به عروسیها وحمامهای عمومی وجلسات روضه نروند وهرگونه آواز و صدای سازی راحرام میدانستند وبعضی ازایشان هم اززمان تقسیم اراضی نان نانوائیها را مخلوط به حرام میدانستندو نمیخوردند _____و بعضی از مراجع تقلید هم کارکردن دردستگاه حکومتی شاه را جایز نمیدانستند و بعضا میگفتند رد مظالم بپردازید خب الان که 66 سال ازعمرم بادرس وبحث و کار وهمنشینی بادوستانی که ارثیه پدر مرحومم بوده به اینجا رسیده ام که فقه ما وحوزه های ما قابلیت تطبیق با زمان ومکان را ندارند_______ نه نه اینکه ذاتا وبالقوه فاقد باشند بلکه نیاز امروز حوزه سیاهی لشکر نیست نیاز امروز مافقهائی با افکار ابن عقیل وابن جنید وابن ادریس وشهیداول وصاحب کفایه ومطهری میباشد چرا به هادویها وروضاتیها وصانعی ها حمله میشود چرا اکثر حوزویان ما به روایت مباهته که درجنگ با قرآن وسیره نبوی است موافقند چرابعداز مرحوم امام ومطهری مثل رحلت شیخ طوسی درهمان حوالی دست وپا میزنیم چرا ابن ادریسی پیدا نمیشود تا خودرا فدای حقیقت کند ولواکثریت عوام بگویند بدلیل اهانت به شیخ جوانمرگ شده ودرپایان مگر فاطمه سلام الله علیها حجت خدا برخلق نبوده که این خانم محترم درصدد اثبات فهم واجتهاد بانوان برآمده