جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
کد خبر: 880640
۱۸ دی ۱۳۹۸ - ۲۱:۵۴
بالصور/ مجالس تأبين لاستشهاد الحاج قاسم سليماني وأبومهدي المهندس ورفاقهم والاحتفاء بمقامهم في مختلف أرجاء إيران

حوزه/ اگر شهید حاج قاسم سلیمانی عملکردی شبیه عملکرد تک تک ما داشت به این درجه از رشد معنوی می رسید و به این میزان برای جهان اسلام و جریان مقاومت مؤثر بود؟

خبرگزاری حوزه | از نخستین ساعات روز جمعه که خبر عروج ملکوتی سردار سرافراز و سربلند کشومان شهید حاج قاسم سلیمانی را دریافت کردیم، بغضی گلوگیرمان شد. این بغض گشوده نمی شود و بهتر که گشوده نشود چون رسوبش را راهگشا می دانیم.

این بغض مقدس به خاطر از دست دادن مردی است که نزدیک به چهل سال با اخلاص وصف ناشدنی جهاد کرد و امنیت را نه تنها برای کشور اسلامی ایران بلکه برای همه آزادی خواهان و رادمران منطقه و جهان به ارمغان آورد. مردی که از نفس معنوی بنیانگذار نظام مقدرس جموری اسلامی امام دلها امام خمینی ره و خلف صالح امام، مقام معظم رهبری بهره گرفت، رشد یافت تا جایی که به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب آسمانی شد.

و البته این بغض با شنیدن صدای گریه محزون مقام معظم رهبری در نماز این شهید سنگین تر شد.

اگر فقدان این ابرمرد ستودنی بغضی گلوگیر ایجاد نکند جای تعجب است.

این بغض مقدس به خاطر:

عظمتی است که شهادت این بزگمرد ایجاد کرد؛ عظمتی که همه را حتی خودی ها را شگفت زده کرده است. عظمتی که کل جهان را تحت تاثیر قرار داده است،

عظمتی که باعث شده ملت های گوناگون در برابر ظلم ها و زیاده خواهی های مستکبران جهانی امت واحده شوند و به خروش درآیند و بنیان کاخ ستمگران را به لرزه در اورند.

حرکت فرهنگی عظیمی که حاج قاسم در همه شهرها و روستاها ایجاد  کرد و چه بسا جوانان و نوجوانانی که با شهادت حاج قاسم مسیر هدایت را پیدا و ادامه دهنده راه آن شهید باشند.

چه شهرهایی که بدون تشییع شهید درخیابان ها حرکت کردند و گویا در حال تشییع جنازه حاج قاسمند و یک حرکت فرهنگی فعال ایجاد کردند.

عظمتی که نمازجمعه روز شهادت را در همه شهرها با ازدحام جمعیت مواجه کرد و مردمی که در نمازجمعه ها شرکت کرده بودند چنان بغض کرده بودند که بدون روضه اسم حاج قاسم که می آمد اشکشان جاری می شد.

این عظمت به گونه ای بود که کسانی پیام تسلیت دادند که فکر نمی کردیم آنها هم ...

این بعض مقدس  به خاطر تلنگری است که متوجه امثال حقیر است.

وقتی شنیده می شود سردار سربلند حاج قاسم سلیمانی نزدیک چهل سال در صحنه های حساس نظامی حضور داشته و زندگی روزمره ای که همه ما به آن عادت کرده ایم رها کرده و از آسایش دنیایی و بودن در کنار خانواده فاصله گرفته و سرما و گرمای طاقت فرسای بیابان های سوریه، عراق و ... را بر کانون گرم و دلنشین خانواده ترجیح داده و زمانی که ما دنبال مهمانی های خانوادگی و مسافرت و کذا کذا بوده ایم در میدان های نبرد روز را از شب نشناخته و لحظه ای را از خدمت دریغ نکرده؛

وقتی شنیده می شود خانه شهید حاج قاسم سلیمانی بیشتر نبودن حاج قاسم را در خاطر دارد تا بودنش را.

وقتی شنیده می شود حاج قاسم سلیمانی برای استراحت اقدام نمی کرد بلکه به حدی کار می کرد که استراحت بر او غلبه کند.

وقتی شنیده می شود حاج قاسم توجه خاصی به رعایت مستحباب و مکروهات داشته؛

وقتی شنیده می شود حاج قاسم به فرزندان شهدا عنایت ویژه داشت و حتی با مشغله های فراوان گاهی در عروسی فرزندان شهدا شرکت می کرده؛

وقتی شنیده می شود علما را یکی یکی ملاقات می کند و درخواست می کند کفن او را امضا کنند؛

وقتی شنیده می شود ...

وقتی شنیده می شود ...

وقتی همه اینها شنیده می شود و بی تفاوتی ها و تنبلی های فراوان خودمان مرور می شود بغض چنان گلوگیر می شود که نفس کشیدن سخت می شود.

راستی اگر شهید حاج قاسم سلیمانی عملکردی شبیه عملکرد تک تک ما داشت به این درجه از رشد معنوی می رسید و به این میزان برای جهان اسلام و جریان مقاومت مؤثر بود؟

باید درس گرفت که ...

باید تکان خورد که ...

باید حرکت کرد که ...

باید سلمان شد که ...

باید سلیمان شد که ...

افسوس که نه سلمانیم و نه سلیمان نه حرکت می کنیم و نه درس می گیریم امیدواریم شما و حتی ما ... به برکت خون شهید حاج قاسم سلیمانی بتوانیم... .

به قلم: علی اصغر همتیان

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha