احمد کاوری، کارگردان فیلم سینمایی وارش در گفتوگو با خبرگزاری حوزه، درباره ظرفیتهایی قصهگویی در سینما و تلویزیون اظهار کرد: یکی از اتفاقات خوبی که در سینما و تلویزیون میتواند رخ دهد، قصهگویی به شکلی زیبا و جذاب است، بهنحویکه تماشاگر جذب آن شده و تا به انتها داستان را دنبال کنند. در این رابطه قصههایی که در آن گذر تاریخی را شاهد هستیم در جذب مخاطب موفقتر از دیگر کارها هستند، چون تماشاگر در آن جریان زندگی را مشاهده میکند. این اتفاق در سریال وارش رخ داده و من توانستهام قصهای را در گذری تاریخی بیان کنم.
وی افزود: البته قصههایی که موضوع آن دهه 50 یا 60 هستند، سختترین شکل فیلمسازی است، چون یافتن لوکیشن برای این کارها بسیار دشوار است. دلیل آنهم روشن است، چون نمیتوان نقطهای از تهران را یافت که در آن شاخصههای زمان حال وجود نداشته باشد، به همین دلیل، قصه کار بسیار دشوار و سخت است. بگذارید مثالی بزنم. وقتی قرار است کاری تاریخی درباره قرنهای گذشته ساخته شد یک لوکیشن ساخته میشود و تمام بخشها در آن فیلمبرداری میشود، اما در کارهایی با محوریت تاریخ معاصر این اقدام بسیار سخت و دشوار است.
این فیلمساز ادامه داد: به هر حال من تمام تلاش خود را برای تصویرسازی مناسب کردم، البته ممکن است در جاهایی نیز مرتکب کاستیهایی شده باشم، اما فکر میکنم برای یک سریال، چند اشتباهی تصویری چندان امری عجیب نباشد، اما درباره فیلمنامه این مجموعه باید بگویم به طور مستقیم نمیخواستم انقلاب یا دفاع مقدس را مد نظر قرار دهم، چون معتقدم انتظار نمیرود چندان در جذب مخاطب موفق بود، بلکه باورم این است که با گویش غیر مستقیم بهتر میشود، مختاطب را جذب کار کرد.
این کارگردان در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: در فیلمنامه این سریال تاکید داشتم به آدمها نگاهی صرفاً سیاه و سفید نداشته باشم، برای همین در منفیترین شخصیتها هم رگههای خاکستری مشاهده میشود. این مسئله به نظرم راهکاریست که میشود به واسطه آن از تیپسازی در کارهای اینچنینی جلوگیری کرد، ولیکن نکتهای هم در این میان وجود دارد که غیرقابل اجتناب است، آنهم اینکه، پوشش ظاهری را نمیتوان تغییر داد، چون ما برخی از گرایشات سیاسی را با پوشش خاص میبینیم. پس به بهانه فرار از کلیشه نباید خارج از عرف عمل کرد. برای مثال یک فرد انقلابی و بسیجی در دهه شصت برای خود پوششی مشخص دارد که اگر بخواهیم غیر آن عمل کنیم تحریف انجام دادهایم. در همین راستا الگوهایی ظاهری در این چنین کارهایی به معنی تکرار و شعار نیست، بلکه واقعگرایی است.
وی درباره تیم بازیگری این سریال گفت: چنین مجموعههای بازیگران متعدد دارد، پس برای برخی نقشها ممکن است ما چند گزینه را مد نظر داشتیم ، ولیکن در نهایت به یک نفر رسیدیم. در نهایت به نظرم سریال با یک ظرفیت مناسب تیم بازیگری خود را بسته است.
وی در پایان تاکید کرد: من در فیلمهایی سعی کردم روایت مناسبت از اتفاقات تاریخ معاصر داشته باشم. برای مثال در فیلم دفاع مقدسی، «نفوذی» ما روایت از دفاع مقدس را میبینیم که در کارهای مشابه تا به حال دیده نشده است، اما معتقدم آثار دفاع مقدسی نیاز به حمایت جدی دارد، چون اگر فیلمها یا سریالهایی که میخواهند انقلاب یا دفاع مقدس را مد نظر قرار دهند، حمایت نشوند، هر روز بیشتر شاهد افت کیفی آنها میشویم.
انتهای پیام