جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
آغاز تبلیغات نامزدهای انتخاباتی مجلس

حوزه/ برای معرفی کسی که او را اصلح یا صالح می دانیم به دیگران، مراقب آلوده نشدن به دروغ و گزافه گویی باشیم.فردی را که مناسب می دانیم در همان اندازه ای که هست معرفی کنیم و او را بیش از آن با دروغ بالا نبریم.

به گزارش خبرگزاری حوزه، یادداشت  یکی از علمای قم با موضوع انتخابات منتشر می شود.

۱. «یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ قُواْ أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ عَلَیْهَا مَلاَئِکَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَّا یَعْصُونَ اللَّهَ مَآ أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ‏» مؤمنین! خودتان و بستگانتان را دور بدارید از آتشی که هیزم آن انسان و سنگ است و ملائکه های غلاظ و شداد بر آن گماشته شده اند که خداوند را نافرمانی نکنند و آنچه به آن امر شوند را انجام می دهند. (سوره تحریم، آیه ۶)

۲. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا» مؤمنین! از بسیاری از ظن و گمان‏ها بپرهیزید، به درستی که برخی از ظن و گمان‏ها گناه است؛ تجسس {در امور مردم} نکنید پشت سر دیگران سخنی که اگر طرف مطلع شود چنین حرفی نسبت به او زده شده ناراحت می شود نزنید؛ آیا کسانی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ {غیبت کردن از کسی مثل خوردن گوشت مرده اوست}.  (سوره حجرات، آیه ۱۲)

۳. در بندهای آغازین سفارشات پیامبر اکرم(ص) به امیرالمومنین آمده است: یا علی(ع)، احفظ لسانک ولا تُخرج من فیک کذبة أبداً/ یا علی زبانت را حفظ کن و هیچگاه حتی یک دروغ از دهانت بیرون نیاید. (تحف العقول، ص ۸)

۴. مردی خدمت پیامبر اکرم(ص) آمد و از آن حضرت توصیه ای خواست. پیامبر اکرم (ص) فرمود: زبانت را حفظ کن. باز هم سفارشی خواست؛ پیامبر اکرم(ص) فرمود: زبانت را حفظ کن و سپس فرمود: ویحک و هل یکبّ النّاس علی مناخرهم فی النّار إلاّ حصائد ألسنتهم.  (اصول کافی، ج ۲، ص ۱۱۵)

۵. انتخابات در عین حال که هم تجدید قوا برای نظام مقدس جمهوری اسلامی و هم مانور سیاسی و نمایش قدرت در برابر دشمنان است، زمینه ای برای بروز آفات اخلاقی در جامعه نیز می باشد.

دروغ، غیبت، تهمت، تجسس و خیانت در رازداری آفاتی هستند که در هنگامه انتخابات زمینه بروز و ظهور پیدا می‌کنند و افرادی را آگاهانه یا ناآگاهانه به سقوط در آتش دوزخ می کشانند.

آنچه در بندهای ۱ تا ۴ به آن اشاره شد تنها نمونه هایی از آموزه های اسلام عزیز در مراقبت از زبان و نگهداری از رفتار آن به جان عرض و آبروی مردم است و اگر بخواهیم همه آنچه در این باره در قرآن مجید و گفتار و رفتار حضرات معصومین(ع) نمود یافته را بیان کنیم سر از جزوه یا کتابی در خواهد آورد.

چه خوب است هر یک از ما لحظاتی با خود بیندیشیم که چرا باید برای این و آن خود را جهنمی کنیم!؟

ما نمی گوییم باید به هر کاندیدایی رأی داد و نباید در شناخت اصلح و صالح تلاش کرد چه آن که کسب چنین شناختی یک وظیفه عقلی، عقلایی، مذهبی و ملی است.

همچنین نمی گوییم دیگران را به ویژه آنگاه که مورد سؤال و مراجعه قرار گرفتیم نباید آگاه کنیم و شناختی که از افراد داریم را نباید به آنها منتقل کنیم؛ این هم یک وظیفه است.

سخن در این است که این وظایف را می توان بدون آلوده شدن به گناه های بزرگ و معاصی کبیره انجام داد؛ به این صورت که:

اولاً: برای شناخت خودمان از کاندیدها، تجسس نکنیم، تجسس به نص قرآن کریم حرام است. نهادها و ارگانهایی هستند که بر اساس شرع و قانون در موارد و محدوده های خاصی حق تجسس دارند و خوشبختانه در فرایند انتخابات محصول تجسس مشروع و قانونی آنها به شورای محترم نگهبان منتقل شده و نتیجه آن در رد و تأیید داوطلبان ظاهر گشته است.

بنابراین تجسس آحاد مردم در مورد کاندیداهای تأیید شده از سوی شورای نگهبان علاوه بر اینکه مشروع نیست، منطقی و عقلایی هم نمی باشد؛ چرا برای چنین کار نادرست و نابجایی خود را جهنمی کنیم؟

ثانیاً: برای معرفی کسی که او را اصلح یا صالح می دانیم به دیگران مراقب آلوده نشدن به دروغ و گزافه گویی باشیم.

فردی را که مناسب می دانیم در همان اندازه ای که هست معرفی کنیم و او را بیش از آن با دروغ بالا نبریم.

ثالثاً: سعی کنیم در معرفی کاندیدای اصلح و صالح به دیگران به ویژه آنگاه که مورد سؤال و مشورت قرار می گیریم به مثبت گرایی اکتفا کنیم؛ یعنی بگوییم زید - مثلاً - خوب یا بهتر و مناسب تر است و سراغ نفی رقیب او نرویم. و اگر لازم دانستیم فلان کاندیدا را نفی کنیم، فقط بگوییم نظر من نسبت به او مثبت نیست و او را اصلح یا حتی مناسب و صالح برای این مسئولیت  نمیدانم و از دروغ و غیبت و تهمت و برچسب زدن به او و این که مثلاً بگوییم منافق است، دین ندارد، دزد است، خائن است، آمریکایی است، انگلیسی است، از سعودی پول می گیرد، سرمایه دارهای غیرمتدین دارند برای او پول خرج می کنند و امثال اینها جدا و واقعاً بپرهیزیم و بدانیم که باید روزی در محکمه عدل الهی پاسخگوی اعمال و اقوال خود باشیم. فریب شیطان و نفس أماره نخوریم و خود را گرفتار عذاب الیم نکنیم.

اثبات چنین برچسب هایی محال یا بسیار مشکل است. ممکن هم که باشد به ما خواهند گفت تو حق نداشتی مرتکب این کار خلاف شوی؛ چرا مرتکب شدی؟.

۶. رفتار این و آن هرچند معنون به عنوان های دهان پرکن باشند، نمی تواند برای ما حجت باشد. حجت فقط حکم خداست که از طریق قرآن و عترت توسط علما و فقها شناخته و تبیین شده است، می باشد.

گفتار و رفتار این و آن هرچند مهم و معنون باشند، حجت نیست و نمی تواند برای ما الگو باشد.

۷. پایان بخش این مقال، خاطره روشنگر و هدایت گری است که رهبر معظم انقلاب از امام راحل عظیم الشأن(ره) در خطبه جمعه مورخ خرداد ۸۹ نقل فرموده اند که آن را به عنوان «مسک الختام» عینا نقل می کنیم:

"من میخواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوان های انقلابی و مؤمن و عاشق امام، که حرف می زنند، می نویسند، اقدام می کنند؛ کاملاً رعایت کنید. این جور نباشد که مخالفت با یک کسی، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جاده حق تعدی کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد.

من یک خاطره از امام(ره) نقل کنم. ما یک شب در خدمت امام بودیم. من از ایشان پرسیدم نظر شما نسبت به فلان کس چیست - نمیخواهم اسم بیاورم؛ یکی از چهره های معروف دنیای اسلام در دوران نزدیک به ما، که همه نام او را شنیدند، همه می شناسند - امام یک تأملی کردند، گفتند: نمی شناسم. بعد هم یک جمله ای  راجع به آن شخص گفتند. این تمام شد.

من فردای آن روز یا پس فردا - درست یادم نیست - صبح با امام(ره) کاری داشتم، رفتم خدمت ایشان. به مجردی که وارد اتاق شدم و نشستم، قبل از اینکه من کاری را که داشتم، مطرح کنم، ایشان گفتند که راجع به آن کسی که شما دیشب یا پریشب سؤال کردید، «همین، نمی شناسم». یعنی آن جمله را که بعد از «نمی شناسم» گفته بودند، پاک کردند.

ببینید، این خیلی مهم است. آن جمله نه فحش بود، نه دشنام بود، نه تهمت بود؛ خوشبختانه من هم بکلی از یادم رفته که آن جمله چه بود؛ یعنی یا تصرف معنوی ایشان بود، یا کم حافظگی من بود؛ نمی دانم چه بود، اما اینقدر یادم هست که یک جمله ای  بود. همین را ایشان آن شب گفتند، دو روز بعدش یا یک روز بعدش آن را پاک کردند؛ گفتند: نه، همان نمیشناسم. ببینید، اینها اسوه است؛ «لقد کان لکم فی رسول اللَّه اسوة حسنة». (خطبه های نماز جمعه تهران در حرم امام خمینی(ره)  (۱۳۸۹/۰۳/۱۴)

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha