جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ |۹ شوال ۱۴۴۵ | Apr 19, 2024
انتخاب اصلح

حوزه/ یکی از عواملی که می‌توانست به اهداف حضرت علی علیه‌السلام در تحقق جامعه مطلوب خویش کمک کند، انتخاب کارگزاران شایسته و صالح بود که این امر یکی از اصول مهم مدیریتی ایشان بود.

دوران کوتاه حکومت امیرالمؤمنین علیه‌السلام مصداقی جامع و الگویی ماندگار را از نظام سیاسی اسلام و حکومت حق و عدل پس از حکومت پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله بر جای گذاشت.

در همین فرصت کوتاه علی‌رغم کارشکنی‌های وسیعی که در استقرارف ثبات و کارآمدی حکومت وی صورت گرفت و سه جنگ عمده بر او تحمیل شد، توانست نمونه‌ای از حکومت دینی و مردمی را ارائه دهد که برای همیشه قابل تأسی برای همه کسانی است که خواهان اعمال قدرت بر مدار حق و عدالت و حاکمیت سیاسی بر محور ارزش‌های دینی و انسانی باشد.

افرادی که برپایی حق و از میان بردن باطل را سرلوحه حکومت می‌دانند و برای قدرت و مناصب و مسئولیت‌های سیاسی ارزش ذاتی قائل نیستند؛ در نگاه این افراد آنچه به قدرت و حکومت ارزش می‌دهد به تعبیر امیرالمؤمنین علیه‌السلام فقط اقامه «حق» و «دفع باطل» است و الا ارزش کفشی کهنه ندارد و در ذائقه علوی از آب دماغ بز چندش‌آورتر است.

یکی از عواملی که می‌توانست به اهداف حضرت علی علیه‌السلام در تحقق جامعه مطلوب خویش کمک کند، انتخاب کارگزاران شایسته و صالح بود که این امر یکی از اصول مهم مدیریتی ایشان بود.  

  در هر جامعه‌ای برای انتخاب بسیاری از مسئولان بلند پایه، مانند رئیس‌جمهور و اعضای پارلمان شروطی را در نظر می‌گیرند که در صورت داشتن آن شروط برای این مقام‌ها مناسب تشخیص داده می‌شوند. طبیعی است که رهنمودهای بزرگان دین و سیاستمداران با تجربه در این زمینه بسیار راهگشا خواهد بود.

این نوشتار سعی دارد تا معیارهای انتخاب کارگزاران حکومتی را از لابه لای خطبه‌ها، نامه‌ها و سخنان کوتاه آن حضرت استخراج و در اختیار علاقه مندان به سیره سیاسی ایشان قرار دهد. گفتنی است این مطلب از پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه گرفته شده است.

معیارهای انتخاب کارگزاران

آنچه از متون مختلف دینی بر می‌آید این است که سیره بخشی از سنت است؛ یعنی سنت به دو بخش فعلی (رفتاری) و قولی (گفتاری) تقسیم می‌شود و به سنت رفتاری، اصطلاحا سیره نیز گفته می‌شود.

آنچه در سیره سیاسی علی(ع) مسلّم است اینکه در اندیشه سیاسی آن حضرت، دانش و تقوا و تلفیق این دو در عمل، از شروط لازم برای مدیریت و زمام داری است؛ چرا که مدیر و حاکم ناآگاه و بی‌تقوا جامعه را به گمراهی و فساد می‌کشاند. حضرت علی(ع) در این زمینه می‌فرماید:

«حکومت و اداره جامعه بر اساس تقوا و پرهیزگاری نه به کسی آسیب می‌رساند و نه کشتزار قومی را از بین می‌برد».(نهج‌البلاغه- خطبه ۱۳۱)

۱- دین‌مداری

دین عامل بسیار مهم مهار قدرت و جلوگیری از فساد سیاسی - اجتماعی است. در بیانات و فرمانهای حضرت علی(ع)، بر رعایت احکام و دستورات خداوند و پیروی از دین مقدس اسلام مکرر تأکید شده است. آن حضرت در خطبه ۱۸۹ نهج‌البلاغه، ضمن ارائه توصیف جامع از دین اسلام، همگان را به پیروی از آن دعوت کرده است:

«پس آن (دین اسلام) را محترم و بزرگ داشته، از آن پیروی‌نمایید و حق آن را ادا کنید».

این از آن روست که عمل به احکام اسلام موجب سعادت دنیا و آخرت انسان است. اگر زمامدار و رئیس‌کشور، مؤمن و متدیّن به آیین اسلام باشد، ایمان و تدیّن او مانع استبدادش می‌گردد

۲- خدا محوری

خدا محوری آثار متعددی همچون اخلاص در عمل، دوری از گناه و قرب الی اللّه دارد که هر یک به لحاظ تربیتی بسیار مهم است؛ زیرا هدف عالی در تربیت اسلامی رسیدن به مقام قرب الهی می‌باشد. علاوه‌بر این، اگر مدیران و سیاست گذاران جامعه بر اساس خداباوری و حق مداری حرکت کنند و در راه خدا قدم بردارند، خداوند محبت آنها را در دل مردم جای می‌دهد. علی(ع) نیز به این امراشاره دارد:

«هر که آنچه را بین او و بین خداست اصلاح کند، خداوند آنچه را بین او و بین مردم است به صلاح می‌آورد.»( حکمت ۴۲۳)

۳- حق مداری

حضرت علی(ع) در این زمینه، به مالک‌اشتر برای انتخاب همکاران نزدیکش چنین دستور داده است:

«افراد حق گو را به خود نزدیک کن، از میان خواص خود کسی را به خود نزدیک‌تر کن که در حق گویی - گر چه گفتار حق تلخ است - صراحت لهجه داشته باشد.»( نامه ۵۳)

همچنین آن حضرت درباره حق والی و رعیت می‌فرماید:

«هرگاه رعیت حق والی و والی حق رعیت را ادا کند، حق در بین آنها عزیز و قواعد دین استوار و روزگار اصلاح می‌شود».(همان)

بنابراین، یکی از صفات برازنده زمامدار، حق گویی و حق مداری است که طبق کلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، «حق را باید گفت، هر چند در ذائقه بعضی تلخ آید»

۴- تقوای الهی

تقوا نیرویی است که انسان را از همه آفات درونی و بیرونی نگه می‌دارد و او را در برابر لغزشها محکم و استوار می‌سازد. تقوا در همه شئون زندگی، به ویژه مسائل سیاسی و اداری جامعه، بسیار کارساز است؛ زیرا ملکه تقوا در روح انسان نیرویی پدید می‌آورد که به او مصونیت روحی و اخلاقی در مقابل گناه می‌بخشد.

از این رو حضرت علی(ع) بیش از همه، زمامداران حکومتی را به رعایت تقوا دستور می‌داد؛ چنانکه مالک را به پرهیزگاری و انجام فرایضی الهی سفارش کرده است و دیگر کارگزاران را نیز به این مهم توصیه می‌نمود تا در آشکار و نهان از خدا بترسند و نافرمانی او را مرتکب نشوند.

۵- عدالت‌خواهی و ظلم ستیزی

عدالت خواهی از شاخصه‌های بارز انتخاب سیاسی در سیره و گفتار امام علی(ع) است. سراسر زندگی آن حضرت نشان دهنده اعتدال و اجرای عدالت در جامعه است. ظلم ستیزی ایشان و مبارزه با ستم و بیدادگری، چه در دوران حکومت و چه پیش از آن، از ویژگیهای زندگی آن حضرت است؛ چنانکه دوست و دشمن بدان معترفند. حضرت علی(ع) در دستورالعملهای سیاسی خود به فرمانروایان، همواره بر رعایت انصاف و عدالت در بین مردم تأکید می‌کرد؛ همان گونه که فرازهایی از عهدنامه مالک‌اشتر به این موضوع اختصاص یافته است:

[مالک!]، انصاف و عدالت را بین خدا و مردم از یک سو و خود و نزدیکانت و هر که هوای او را در سر داری از سوی دیگر، مراعات کن».(همان)

معیارهای دیگری در انتخاب کارگزار شایسته در سیره حضرت علی علیه‌السلام  وجود دارد که شرح آن مجالی دیگر را طلب می‌کند لذا به بیان مختصر و تیروار آن اکتفا می‌کنیم:

۶- حسن سابقه

۷- وفای به عهد و پیمان

۸- محبت و دلسوزی به فقرا

۹- صداقت و امانت داری

۱۰- عدم وابستگی به دنیا

۱۱- تخصص و کاردانی

یادداشت: مریم بیگدلو

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha