جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
آیت الله گرایلی

حوزه/ خبرنگار خبرگزاری حوزه چندی قبل مصاحبه ای را با عنوان «از تولد تا استادی حوزه» با آیت الله گرایلی انجام داده بود که حاوی ناگفته هایی از زندگی این استاد فقید است.

خبرگزاری حوزه - مشهد / ‏ چندی قبل خبرنگار حوزه‬ نیوز مصاحبه‌ای را با عنوان «از تولد تا استادی حوزه» با آیت الله حاج شیخ حسین گرایلی انجام داده بود که حاوی ناگفته‌هایی از زندگی این استاد فقید است.

از تولد تا تحصیل

بنده روستایی‌زاده هستم و در سال ۱۳۲۲ در یکی از روستاهای شمال در منطقه ییلاق گلوگاه متولد شدم. در سنین چهار یا پنج‌سالگی مرا برای آموختن قرآن به روستای دیگری فرستادند، چراکه در کل روستای ما که حدود صد نفر جمعیت داشت، تنها ۵ نفر سواد قرآنی داشتند؛ البته امروز در همان روستا ۲۰ طلبه فعال داریم که بنده یکی از آن‌ها هستم.

برای فراگرفتن الفبا نیز مرا به روستای دیگری نزد ملایی مکتبی فرستادند که قرآن تدریس می‌کرد. پدرم فردی عوام و کشاورز بود؛ اما هم به لباس طلبگی و هم به دین پایبندی داشت و در همان زمان به من نصیحت کرد که رشتهٔ روحانیت رشتهٔ انبیا است و کسی که در این راه قدم می‌گذارد باید صبور و مقاوم باشد تا موفق شود.

پدرم با اشاره به تمثیلی به من گفت: شما راهی را در پیش گرفته‌ای که مثل کندن چاه با سوزن میخی است و هرچه حفر کنی و پایین‌تر بروی کار تو سخت‌تر و پیشرفت تو کمتر می‌شود؛ اما تا آخر عمر نباید خسته شوی، بلکه باید این کار مقدس را ادامه بدهی و بدانی که این رشتهٔ مقدسی است.

پدرم در حد فهم کودکی تمثیل می‌آورد و به من می‌گفت: فلانی که به مشهد مشرف شده را مشهدی صدا می‌کنند؛ اما وقتی که شیخ شد، شیخ و حاج‌آقا صدایش می‌زنند؛ زیرا انتساب به دین بالاتر و مقدس‌تر از تشرف و زیارت امام رضا (ع) است؛ پس سختی‌های راه را تحمل کن تا موفق شوی.

در همان سنین ۵ یا ۶ سالگی که پدرم مرا برای آموزش به روستای دیگری می‌برد، حیوانی را در راه بین جنگل‌ها دیدیم که شبیه گورکن بود و پدرم با اشاره به این حیوان به من گفت: اگر بخواهی از درس فرار کنی و به خانه بازگردی با این حیوانات در راه مواجه می‌شوی.

با هر سختی بود، تحصیل کردم و قرآن را فرا گرفتم و سپس برای ادامه درس مرا به کوهستان، نزدیک بهشهر و خدمت مرحوم آیت‌الله کوهستانی، بردند و درس‌های جامع‌المقدمات و… از آنجا آغاز شد؛ جایی که فاصله‌ای در حدود ۳۰ فرسخ با روستای ما داشت. چندسالی نیز در کوهستان ماندم و از دروس بهره بردم تا مقداری پیشرفت کرده و عربی را شروع کردم.

حضور در مشهد مقدس

حدود سال ۱۳۴۳ بود که به مشهد مشرف شدم و الان حدود ۶۰ سال است که در مشهد سکونت دارم. از همان ابتدای ورود به مشهد، هم‌زمان با خواندن دروس بالاتر، درس‌های پایین‌تر را تدریس می‌کردم و در حال حاضر حدود ۲۵ سال است که درس خارج فقه و اصول را تدریس می‌کنم که تا شرایط کرونا نیز ادامه داشت.

بخش عمده‌ای از درس ادبیات را نزد مرحوم آقای ادیب خواندم، سطح و بالاتر را نیز در خدمت مرحوم آقای مدرس بودم. همچنین از حضور مرحوم حاج‌آقا صالحی و مرحوم اشکذری نیز بهره گرفته‌ام.

حدود چهار سال درس خارج را نزد مرحوم آیت‌الله العظمی میلانی شرکت کردم و پس از ایشان و در همان زمان درس آقای میرزاحسین شمس نیز می‌رفتم. درس‌های دیگر را هم امتحان می‌کردم، اما پس از رحلت آیت‌الله میلانی، مدت ۱۷ سال درس مرحوم حاج میرزاعلی فلسفی را شرکت کردم که ایشان روزی در صحن جمهوری به بنده گفتند: فقه را ادامه بدهید.

در مشهد در مدارس پریزاد و دودرب تحصیل کرده‌ام. مرحوم حاج غلامحسین تبریزی که امام‌جماعت مسجد گوهرشاد بودند، حیاطی را خریداری کردند و در آن مدرسه جعفریه را راه انداختند که من مسئول آن مدرسه بودم و رفقای بسیار خوبی نظیر آیت‌الله میلانی داشتم و در آن زمان ۲۰ نفر از ممتازان حوزه علمیه از آن مدرسه بودند. همچنین از بین طلبه‌ها کسانی که نیاز به مکان و جا داشتند را در همان مدرسه جا می‌دادیم.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی طلبه‌ها انتخاباتی برای شورای طلاب داشتند که من و آیت‌الله رضازاده و آیت‌الله سیداصغرحسینی و جمعی از عزیزان نیز عضو این شورا بودیم و با یکی‌دونفر دیگر در مدرسه نواب کار حوزه را انجام می‌دادیم و مدت ۱۴ سال مسئولیت کارهای حوزه بر عهده ما بود.

با مشورت و دستور مرحوم آیت‌الله واعظ طبسی، جمعی برای هیئت بررسی مسائل حوزه، حکم گرفتند که من نیز یکی از آن‌ها بودم. چند دوره از تشکیل این هیئت گذشت تا همان جمع به‌اضافه بعضی دیگر به‌عنوان شورای برنامه‌ریزی مدیریت حوزه انتخاب شدیم که در این سمت نیز حدود ۳۵ سال خدمت کردم.
الان هم در مسجد گوهرشاد به‌عنوان امام‌جماعت حضور دارم که به‌همراه آقای حسینی، در این زمینه پرسابقه‌ترین ائمه جماعات هستیم.

انسان عالم و برجسته از دل سختی‌ها بیرون می‌آید

در حال حاضر درس‌خواندن بسیار آسان‌تر از گذشته است. کوهستان روستایی نزدیک بهشهر است و در آن زمان مرحوم آیت‌الله کوهستانی روزی ۳۰۰ طلبه داشتند که مشکلات آنجا زیاد بود. در کل روستا نانوایی نبود و هر ۵ یا ۶ طلبه در اتاقی بسیار کوچک بدون امکانات بودیم و هرکس مسئولیت خاصی داشت. حتی از روستای دیگری آرد می‌آوردیم و یک قرص نان بین چندین نفر تقسیم می‌شد، واقعاً کسی سیر نمی‌شد و جگرمان از گرسنگی می‌سوخت.

حالا که انقلاب شده عده‌ای فکر می‌کنند تمام امکانات در دست طلبه‌ها است و باور نمی‌کنند که طلبه‌ها مستأجر هستند و با چند سر عائله، حقوق بسیار ناچیزی دریافت می‌کنند؛ اما با همه سختی‌هایی که در زندگی طلاب هست، این قشر با اعتقادی که دارند گذران امور می‌کنند.

از بین همین سختی‌هایی که طلاب در زندگی و معیشت خود دارند، انسان‌های عالم و برجسته‌ای بیرون آمده و می‌آید.

توجه به اخلاق
در زمان مدیریت جمع ما، کار خوبی آغاز شد که روزهای چهارشنبه اولین درس هر استاد، درس اخلاق باشد. من هنوز هم این رویه را ادامه می‌دهم؛ چون معتقدم اخلاق برای طلبه خیلی می‌تواند مهم باشد و این طرح در حال حاضر بسیار توسعه و کمال پیدا کرده است.

در وقف‌نامه مدرسه جعفریه که برای ورود به آن امتحان گرفته می‌شد، آمده که غیر از فقه و اصول باید بحث تفسیر نیز در برنامه باشد که این رویه نیز در استفاده از روایات و احادیث طلبه‌ها بسیار مؤثر بود.

از بین عزیزان با مرحوم واله مأنوس بودم که در شیوه من بسیار اثرگذار بود و باعث انس بیشتر من با آیات و روایات شد.

در حال حاضر نیز طلبه‌ها باید وقت خود را صرف اخلاق کنند. مرحوم صالحی می‌گفتند که در زمان ایشان قحطی آمده و بسیاری فوت کرده بودند؛ اما هیچ طلبه‌ای فوت نکرد، چون ارتباط قوی‌تری با خدا داشته و بیشتر شاکر بودند.

نافله شب نیز در اخلاق و منش طلاب بسیار مؤثر است و امام صادق (ع) فرموده‌اند: «دروغ گفته کسی که در شب نماز شب خوانده و در روز گرسنه مانده است.»

احساس وظیفه و خدمت
در همه ادواری که دیده‌ام، حوزه‌های علمیه فرازونشیب‌هایی داشته و بوده‌اند افرادی که احساس وظیفه کرده و در این مسیر خدمت کرده‌اند و هنوز هم از این دست افراد هستند.
پیروزی انقلاب نیز در روند تربیت طلاب در حوزه‌های علمیه برای ارگان‌ها و دستگاه‌های مختلف بسیار مؤثر بود و این تعداد ائمه‌جماعات در شهرها، دانشگاه‌ها، سپاه، قوه قضائیه و… که همه خروجی و محصول حوزه‌های علمیه هستند، نشان‌گر جایگاه ارزشمند حوزه است.

خبرنگاران شاکر خدا باشند

مرحوم آقای کوهستانی بهترین کار را خدمت به روحانیت می‌دانستند و شما (خبرنگاران) نیز باید شاکر خدا باشید که در این راه قدم گذاشته و از خاطرات طلاب مستند می‌سازید.

انتهای پیام/‏۳۱۳/‏۲۵

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • مجتبی زارعی IR ۲۳:۱۲ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۶
    0 0
    سلام علیکم بسیار عالی مطالب خوبی است در مورد طلاب حوزه علمیه و توصیه میکنم طلاب مطالعه کنند.
  • پارسا IR ۱۰:۴۸ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۷
    1 0
    خداوند ایشان و همه علما اسلام را رحمت کند و عاقبت ما را هم ختم بخیر کند.انشاءالله