به گزارش خبرگزاری حوزه، متن سخنان حجت الاسلام والمسلمین مدنی در نشست عصرانه ستاد راهبری فناوریهای هوشمند حوزههای علمیه که با موضوع «امیدها و بیمهای هوش مصنوعی» پرداخته به این شرح است:
فرصت مناسبی است که راجع به یکی از مسائل مهمی که قطعاً در آیندهی بشریت نقش جدی خواهد داشت صحبت کنیم. بنده تخصص فنی ندارم لکن بر اساس آگاهیهای موجود سعی دارم که به این مسئله بپردازم که در بحث فقه و استنباط چگونه میشود از هوش مصنوعی بهره مند شد؟ نقش فقه به عنوان فلسفه زندگی در ابعاد مختلف این مسئله مهم چگونه است؟
انسان در روند رشد و تکامل خود تمام نعمتهای الهی را گسترش داده است. انسان با دستان خود توانایی جابهجایی برخی اشیا را دارد ولی در مقابل برای انجام یکسری امور نیاز به ابزار دارد. انسان نعمت بینایی دارد اما قدرت دیدن بسیاری از اشیا را ندارد فلذا میکروسکوپ و امثال آن را ایجاد کرده است تا اشیا ریز را بتواند رؤیت کند و تلسکوپ را ایجاد کرده است تا دایره دید خودش را توسعه دهد و فضاهایی که با چشم عادی قابل رؤیت نیست را رصد کند. انسان نعمت راه رفتن دارد ولی در عین حال برای پیمودن مسیرهای طولانی از خودرو و امثال آن استفاده میکند و این قدرت پیمایش را به این شکلی توسعه داده است. گوش طبیعی تنها صداهایی با فرکانسهای خاصی دریافت میکند اما با توسعه این قدرت امروز شما فرکانسهایی از دنیای ناشناخته فضا میتوانید دریافت کنید. به طور طبیعی بزرگترین نعمت خداوند متعال یعنی هوش انسانی شامل این قاعده کلی است. بشر به فکر توسعه این هوش میباشد و هوش مصنوعی دقیقاً همان اتفاقی است که در حوزه بینایی و شنوایی اتفاق افتاده است. مهمترین کرامت خداوند به انسان هوش انسانی است. هوش مصنوعی گسترش و توسعه هوش انسانی است که توسعه آن بدلیل پیچیدگی های موجود، امری مشکل است. همچنین هوش مصنوعی میتواند بخاطر نقش و تأثیر اساسی که در فعالیتهای انسانی دارد مشکل آفرین باشد. از همین جهت بنده در این بحث نگاهی به امیدها و بیمهای هوش مصنوعی خواهم داشت. به این معنا که در این توسعه هوش چه انتظارات و امیدهایی از این حوزه داشته باشیم؟ و در طرف مقابل چه بیمها و نگرانیهایی است؟ اگر توفیقی داشته باشم در این دقایق بتوانم آنچه را که به عنوان انتظارات و نگرانیها در حوزه هوش مصنوعی وجود دارد برای عزیزان و فضلای حوزه طرح بحث نمایم.
امروز در حوزه هوش مصنوعی یکی از بزرگترین سرمایه گذاران وزارت دفاع آمریکا است. افرادی که حساس نسبت به این حوزه هستند، میدانند که هویت و هستی آینده با این مسئله گره خورده است و باید سرمایه گذاری و توجه مشخصی به این حوزه شود. در حوزه علمیه نیز ما نباید از این مسئله مهم غفلت داشته باشیم. به ویژه که ما غیر از بهره برداری از هوش مصنوعی وظیفه داریم چهارچوبهای فقهی، این مسئله را نیز روشن کنیم.
در خصوص امیدها و فرصتهای هوش مصنوعی عرض میکنم سه ساحت برای هوش مصنوعی ذکر میشود: هوش مصنوعی محدود و ضعیف، هوش عمومی و فراهوشمندی. در حوزه اول امروزه قدمهای مهمی برداشته شده است به طوری که سامانههای هوشمند به شکل یک ابزار در خدمت انسان قرار میگیرند. البته این سطح از هوش مصنوعی مرتبه بسیار ضعیفی از آنچه که برای آینده پیش بینی میشود، است. اما در همین مرتبه هوش مصنوعی محدود، امروز بسیار کارهای سنگینی در دنیا انجام میشود. امروزه تحلیل و کار محاسبات نقشه ژنهای انسانی و تشخیص بیماریهای ژنتیکی در علم پزشکی به صورت دستی صورت نمیگیرد. امروز کامپیوترها و ابزارهای هوشمند این کار را انجام میدهند و تحلیل تصاویر پزشکی به این سامانهها واگذار شده است. رباتهای جراح امروز به طور کامل جراحی نمیکنند اما بخش بسیار مهمی از وظیفه جراح را انجام میدهند. در بخش خدمات امروز رباتهای خودران ساخته شده اند. ماشینهایی که توسط سامانههای خودران اداره میشوند و در کشورهای مختلف نمونههای آزمایشی در حال فعالیت هستند. همچنین امروزه کار هدایت هواپیما در شرایطی توسط خلبان خودکار انجام میپذیرد. در بخش امنیت توانایی تشخیص ۹۵ درصد صوتها توسط هوش مصنوعی فراهم شده است که مثلاً صدا آیا متعلق به این شخص است یا شخص دیگر؟ و همچنین تشخیص چهره با درصد اطمینان بسیار بالا صورت میگیرد.
تحلیل نقشههای هواشناسی، تصاویر ارسالی از فضا به همین نحو است. در بحث آموزش و پژوهش، ربات آموزگار داریم. تبدیل متن به صوت و صوت به متن، توانایی پاسخگویی به مخاطبان بخشی از استفاده از هوش مصنوعی است. تا جایی که اخیراً در یک آزمون افرادی را با رباتهای انسان نما مرتبط کردند و یک رباط توانست پنجاه درصد کسانیکه به سامانه متصل شده بودند را فریب دهد به این معنا که کسانیکه با این رباط صحبت کردند، نتوانستند تشخیص دهند که این ربات است یا انسان.
به طوری که جوابها داده شده به شکلی دقیق و متناسب بود که نتوانستند تشخیص دهند که آن شخصی که به آنها پاسخ میدهد ربات است. الان از حوزه هوش مصنوعی در حوزه فقه و استنباط، کم و بیش بهره میگیریم. امروز برای پیدا کردن الفاظ یک روایتی که در سراسر کتب روایی فراهم شده است به طوریکه اگر بنا بود با چشم انسانی آن را دنبال کنیم، یک عمر طولانی لازم بود که صرف این کار شود. اما اگر یک قدم جلوتر را تصور کنیم، مضمونهای متشابه، الفاظ و کلمات متشابه، پیدا کردن یک معنا با الفاظ مختلف و متنوع این نیز یک توانایی است که موجود است و بخشهای گسترده ای از آن در آینده قابل انجام خواهد بود. تصور کنید که اگر از همین ابزار به شکل صحیح بهره مند شویم، میتوانیم از این ابزار برای بدست آوردن سابقه یک مسئله و تاریخ آن در فقه شیعه و اهل سنت و نظامهای مختلف حقوقی دنیا کمک بگیریم. همچنین در بخش ارزیابی سند روایات کاملاً این قابلیت فراهم است که بتواند اسناد یک روایت را بر اساس توثیقات خاصه و عامه بررسی کند که بخش عمده آن با هوش مصنوعی محدود قابل برنامه ریزی است به این صورت که آیا این روایت صحیح، موثق یا ضعیف است؟ در همین بخش هوش مصنوعی محدود که در حقیقت ابزار پیشرفته ای در خدمت فقیه برای استنباط است میشود تواناییهای فراوانی را ایجاد کرد و بدون هیچ دغدغه و نگرانی مثل یک دستیار انسانی اما بدون خستگی و محدودیت و خطا در خدمت فقیه باشد و فقه و استنباط را ژرفا و عمق بیشتری بخشد.
بخش دوم هوش عمومی نامگذاری میشود که ماشین با عنوان کلی بتواند رفتارهای انسانی را مشابه سازی کند. یادگیری و فکر به همان معنایی که در حوزه تعریف میکنیم. همان طور که ملاهادی سبزواری بیان میکند الفکر حرکه من المبادی الی المرادی که از مقدمات معلومه رسیدن به حل مجهول است به این معنا که مقدمات را چیدن و براساس آن مقدمات استنتاج کردن. این مرحله از هوش مصنوعی که جای نگرانی برخی شده است. در حد اطلاع و فهم بنده نه در بحث فقه و نه در سایر علوم هنوز میسر نشده است.
آنچه که پیش بینی میشود و برخی از کسانیکه در این حوزهها کارکردند و گزارش میدهند کمترین زمانیکه انسان بتواند، به این درجه از هوش مصنوعی دست پیدا کند سال ۲۰۵۰ خواهد بود. در صورت رسیدن هوش مصنوعی به این درجه خواهیم توانست در فقه، رجال، اصول و سایر اینها با توجه به اینکه ماشین قابلیت یادگیری و استنتاج دارد این به معنای کنار گذاشتن فقیه و فقه و انسان نیست ما توجه داریم که برای رسیدن به استنباط یک حکم فاصله فراوانی تا این مرحله است. این نگرانی که گاهاً در حوزه گفته میشود و در حوزه هم ابراز نگرانی میکنند ناشی از این است که تصور میشود که با همین هوش محدود چنین چیزی را ایجاد کنیم. یا حتی اگر هوش عمومی ایجاد شد باز تصمیم گیری با ماشین خواهد بود و انسان کنارگذاشته میشود که این درست نیست.
بخش اساسی هوش مصنوعی فراهوشمندی است که به عنوان یک ایده مطرح است که آینده هوش مصنوعی به سمت و سویی برود که با یادگیری رفتارهای انسانی در مرحله دوم رشد کند و در ادامه به مرحلهای برسدکه در این رفتارها انسان را شکست دهد. با توجه به اینکه ماشین محدودیت ندارد، خواب و خوراک و فراموشی ندارد بتواند رفتارهای انسانی را انجام دهد این به معنای این است که انسان را پشت سرگذاشته است. امروزه ربات با پیش بینی حرکتهای شطرنج که نیازمند هوشمندی خاص است، توانسته قهرمان بزرگ جهانی را شکست دهد.
در بحث نگرانیها و بیمها در حوزه هوش مصنوعی اولین مسئله این است که با هوشمندی مصنوعی انسانهای زیادی بی کار میشوند و شغل خودشان را ازدست میدهند. آیا بشریت به این سمت میرود که میلیونها انسان از کار و اشتغال محروم شوند؟ در پاسخ به این مسئله هوش مصنوعی همان طور که میتواند شغلهایی را از بین برد، شغلهایی را در کنار آن به وجود میآورد و صرفاً نحوه اشتغال عوض میشود. امروزه در صنعت کامپیوتر و فضای مجازی چه تعداد زیادی مشغول هستند.
مالتوس که نظریه تحدید نسل و کنترل نسل را مطرح کرد که بر اساس آن کشتارهای فراوانی از جنینهای انسانی شد و سقط جنین قانونی شد. طبق این نظریه دنیا امروز باید در قحطی به سر میبرد. اما آن پیش بینی محقق نشد. و علت آن این است که هوشمندی انسان مورد توجه قرار نگرفته بود. همان طور که در نظریه مالتوس در اقتصاد قحطی واقع نشد و هوش انسان توانست مشکل را به نحو دیگری حل کند در بحث اشتغال هم باید اعتماد به هوش انسانی کرد و این مسئله را حل خواهد کرد.
پاسخ دوم آن است که اشتغال انسان کم میشود ولی میتوان ساعات اشتغال را پایین آورد به این صورت که اگر بر فرض در دنیا صد نفر مشغول کار هستند و با آمدن هوش مصنوعی پنجاه نفر بیکاری میشوند. اما به فرض اگر آن پنجاه نفری که کار خود را حفظ کرده اند اگر قرار است روزی ۸ ساعت کار کنند میتوان با یک برنامه ریزی دقیق همان صد نفر به کار خود ادامه دهند ولی به این شکل که هرکدام چهار ساعت کار کنند. در این صورت بر میگردد به حالت قبلی و همان صد نفر مشغول کار باقی خواهند ماند. و در این صورت میتوانند ساعت بیشتری را به کارهای شخصی خانواده و تفریح بپردازند.
مشکل دیگری که در هوش مصنوعی قابل تصور است مسئله توزیع ثروت است. هوش مصنوعی با پیچیدهگی های خودش طبیعتاً در انحصار شرکتهای قدرت مندی قرار میگیرد و آن شرکتها درآمدهای فوق العاده ای را کسب خواهند کرد. همان چیزی که ما امروز مواجه هستیم رده اول ثروت مندان دنیا را برخی از این صاحبان شبکههای مجازی دارا هستند و همین را تصور کنید که با توسعه هوش مصنوعی که طبیعتاً در دست یک طبقه ویژه ای است. ثروت نیز به همین نحوه تراکم پیدا میکند و طبیعتاً شکاف اقتصادی وحشتناکی در انتظار آینده بشریت است که لازم است در این مسئله کار شود که در اینجا هم باز نقش حوزه چه در حوزه فقه و فقاهت و چه در حوزه حقوق و قانون گذاری بسیار مهم است.
بیم دیگری که وجود دارد آن است که با این فناوری انسان با این فناوری انس میگیرد و این انس موجب است جای انس با انسان را بگیرد. دقت بفرمائید مثال ساده ای را عرض کنم انسان نیاز دارد به کسی که با او صحبت کند و در دل کند. انسان برای مدت کوتاهی حوصله شنیدن صحبتهای دیگران را ندارد. اما اگر به جای انسان یک رباط هوشمندی که کاملاً میتواند واکنش درست انجام دهد، طرف صحبت باشد این میتواند به شکل غیر محدود کار کند و این باعث یک انس میشود یا به تعبیری باعث اعتیاد میشود. این را در یک ضریب بالایی تصور کنید که انسان با رباتها خو بگیرد و این انس را با آنها برقرار کند طبیعتاً مشکلات سنگینی در بخش روابط اجتماعی انسان ایجاد خواهد شد.
یکی از بیمها بحث سوگیری هوش مصنوعی است. تا وقتی که ابزار ساده باشد مثل چاقو، وابسته به آن کسی است که از آن استفاده میکند لذا چاقو را نمیتوان گفت که چیز خوبی یا بدی است. این وابستگی دارد که چه کسی از آن استفاده کند؟ اما هوش مصنوعی یک ابزار ساده نیست. این میتواند سوگیری و جهت گیری داشته باشد و اعمال جهت گیری داشته باشد. به عنوان مثال میتوان وسایل نقلیه مبتنی بر هوش مصنوعی را طوری طراحی کنند که در لحظه مواجه با شهروندان رنگین پوست، دقت و امنیت لازم برای جلوگیری از تصادف و حفظ جان آنان رعایت نشود و در نتیجه در صد برخورد این وسیله نقلیه با رنگین پوستان بیشتر گردد. به نحوی جهت گیری نژادی ایجاد گردد. آیا این موجب نگرانی نیست که این مسئله توسعه پیدا کند؟ دقت بفرمائید که زمانیکه نقش هوش مصنوعی در زندگی افزایش پیدا کند و تاثیرگذارتر باشد. اشتباهات اندک او هم تأثیرات فاحش و سنگینی خواهد گذاشت.
نگرانی دیگری که در این حوزه مطرح است بحث حریم خصوصی انسان است، همه انسانها دوست دارند که حریم خصوصی آنها حفظ شود. این حقی است که در تمام دنیا به رسمیت شناخته شده است. تصور بفرمائید با هوشمندی بالا هوش مصنوعی که تمامی اطلاعات را در خودش ذخیره میکند و زوایای مختلف زندگی افراد را پوشش میدهد. الان شاهد هستید که شبکههای اجتماعی و شرکتهای تجاری اطلاعات مشتریان خودشان را در اختیار برخی از سازمانهای جاسوسی کشورها قرار داده اند و کلی اعتراضات و مسائل مختلف سیاسی و اجتماعی را به دنبال داشته است. فرض بفرمائید که سرویسی مثل گوگل که مخاطبین اعتماد کردند و بخشی از اطلاعات شخصی خودشان را در اختیار آن قرار دادند. بخواهد این اطلاعات را در اختیار سازمان جاسوسی قرار دهد، چه خواهد شد؟ تصور کنید که هوش مصنوعی در تمام زوایای زندگی ما حضور دارد این مسئله به چه میزان حساس و نگران کننده خواهد شد؟
مسئله دیگر مسئولیت پذیری هوش مصنوعی است. یکی از شاخصهای تمایز انسان از سایر موجودات، مسئول اعمال خویش بودن است. هوش مصنوعی به چه شکل میتوان مسئول کرد؟ فرض کنید که در آینده رباط هوشمند مستقیماً عمل جراحی بر یک بیمار را انجام دهد و در اثر اشتباه رباط، فرد بیمار فوت کند در این صورت مسئولیت عمل ربات جراح بر عهده چه کسی خواهد بود؟
در اینجا میخواهم نتیجه گیری داشته باشم که به نظرم بخش اصلی عرایض بنده خواهد بود. واتیکان به عنوان مرکز مسیحیت کاتولیک یک سندی به مؤسسات و مراکز جهانی که در حوزه هوش مصنوعی عمل میکند مثل ماکروسافت پیشنهاد کرد که محدوده توسعه کارشان به لحاظ رعایت حریم خصوصی، شفافیت، بی طرفی، مسئولیت پذیری، قابلیت اطمینان، شمول و فراگیری باشد.
حوزه علمیه به عنوان مدعی نظام جدید در تمدن جدید دنیا در مقابل طرحهای شرقی و غربی، نمیتواند از این مسئله غافل باشد و تصمیم گیری نسبت به این مسئله یک عقبه پژوهشی و اندیشهای قوی میخواهد و لازم است نظریه اسلام و دین در این زمینه استخراج شود تا ان شاء الله بتواند خلاصه آن در قالب یک سند ارائه گردد و منشور فقهی اخلاقی در حوزه هوش مصنوعی برای حل مسائلی همچون تراکم ثروت، توزیع فقر و ازدست رفتن اشتغال و مسائل دیگری قابل تصور در این خصوص تدوین گردد.
در پایان عرض میکنم ما از هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار قدرتمندی که میتواند به شکل مثبت در خدمت فقه، استنباط و اجتهاد قرار گیرد باید استقبال کنیم و نگرانی نداشته باشیم. برخی از نگرانی که مطرح میشود قابل رفع است. در حوزه علمیه لازم است چهارچوبها و محدودههایی که باید در گسترش هوش مصنوعی رعایت شود بر اساس پشتوانهی فکری و پژوهشی تدوین گردد.