خبرگزاری حوزه - مشهد/ خبر و خبرنگاری شاید یکی از آن واژه های ملموس و مانوس با همه نسل های انسان است که در چهره زیباشناسانه ای بروز و ظهور می کند؛ البته قلم با هر معنایی که به نگارش ختم شود در هر گوشه و کناری از دنیا شناخته شده است اما اینکه این مداد و نوشتن چه چیزی را می خواهد بیان کند و در چه زمان و مکانی است و با کدام هدف و منظور به رشته تحریر در آمده، خود، قصه ای است به درازای تاریخ.
روز خبرنگار که به مناسبت شهادت محمود صارمی، خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) در واقعه مزارشریف در ۱۷ مرداد سال ۱۳۷۷ نامگذاری شده، نمادی از همین تفاوت میان نوشتن و خبرنویسی است. معنا و مفهومی که میان این دو عرصه قلم زنی تفاوت ایجاد کرده همان رسالت مهمی می باشد که بر دوش اهل خبر به عنوان خبره های رسانه ای است و امروز و دیروز ندارد.
اینکه یک خبر از هدف و چرایی، چگونگی، چه چیز بودن، چه کسی بودن، کجا و کی بودن، اطلاع می دهد از یک سو و اینکه در دنیای اطلاعات که با حضور فضای مجازی بیش از هر زمانی انسان را احاطه کرده و به پالایش درست و منطقی در دریافت ها نیاز دارد، از سوی دیگر، این نکته مهم را به ما گوش زد می کند که عرصه رسانه باید مملو از افرادی زبردست، متبحر، کوشا، دغدغه مند، دلسوز و به تعبیری سرباز و پای کار باشد و به خصوص در نظام مقدس جمهوری اسلامی این ویژگی های انقلابی باید بیش از هر عرصه ای در این نقطه تاثیرگذار وجود داشته باشد.
از آنجا که رسانه به علت تأثیرگذاری سریع خود در فرهنگ جوامع نقش آفرینی کرده و تعبیر «دهکده جهانی» را به واقعیت تبدیل کرده است، غرب از آن بهره برده و در واقع هر چند رسانههای آنان به ظاهر از روند درست و به موقع در اطلاعرسانیها بهره میبرند ولی در پسِ این چهره فریبنده با پیروی از جریان سلطه و بی توجهی به واقعیتهای جهانی و تنها با نگاه به محیط غالب خودشان مطالبی را ارائه میدهند تا حقیقت و واقعیت، همان چیزی باشد که مورد انتظار قدرتمندان و استکبار است. از این رو آگاهی دادن نسبت به این امر مهم، کاری است که هر چند رسانهها باید برای آن برنامهریزی کنند ولی به هر حال به نظر میرسد تا کنون در این زمینه ضعف داشته و داریم.
بنابراین، با نگاهی به حقیقت سازی های رسانه ای غرب به خوبی به این نکته می رسیم که با توجه به اینکه زندگی انسانها با اطلاع و اطلاع رسانی عجین گشته است و رسانه به عنوان یک ابزار جدّی مورد توجه همگان به ویژه برنامهریزان در یک جامعه و حتی در عرصه بین الملل میباشد و از این رو، دستمایه و «دست ابزار»ی برای تحقق خواستههای افراد به خصوص سیاستمداران در مغرب زمین است که طرحهای استکباری، رویدادها و مسائل غیر واقعی را با واقعیت سازی بر اساس دیدگاه منافع خود انعکاس دهند.
با نظر به این نکته، انگاره سازی یا به تعبیری، حقیقت سازی رسانههای غربی را میبایست با استفاده از توانمندیهای رسانه دینی و اسلامی و با نگاه به سفارشهای دین مبنی بر بیان سخن درست و دوری از دروغگویی و نیز پرهیز از انتشار و مشاهده مطالب نادرست آن رسانهها، خنثی کرد و از سوی دیگر، فعالیت در عرصه رسانهای و مجازی، سلاحی برای مقابله با اسلحه رسانهای غرب در جنگ نرم به شمار آید تا با استفاده از شیوههای درست و ارائه به موقع واقعیتهای جهان در میدان رقابت، گامهای مهم و ارزشمندی برداشته شود.
آنچه در مجموع به دست میآید این است که باید شیوههای رسانههای غربی را شناخت و با بهرهگیری از دانش ارتباطات و سواد رسانهای ابتدا خود و جامعه را در مقابل فعالیتهای آنان واکسینه کرد و سپس با برنامهریزی و رفتاری مناسب نسبت به عرضه دین، گفتمان انقلاب و ایجاد تمدن نوین اسلامی تلاش کرد.
و البته با رعایت همه این نکته ها، به دست اندرکاران نیز پیشنهاد میشود، رسانهها و خبرنگاران را امین خود و مردم بدانند و بدون ایجاد دیوار بیاعتمادی یا حصارکشیهایی که عمدتا از روی بیتوجهی به بازخورد نامطلوب آن است، فعالیت در عرصه رسانهای و مجازی را سلاحی برای مقابله با اسلحه رسانهای غرب در جنگ نرم به شمار آورند تا گامهای مهم و ارزشمندی با استفاده از شیوههای درست و ارائه به موقع واقعیتهای جهان در میدان رقابت برداشته شود که بیش از پیش نور الهی آموزههای اهل بیت(علیهم السلام) و نیز گفتمان تمدنی انقلاب اسلامی به دلهای آگاه جهانیان بتابد.
حمید محمدیان