چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ |۹ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 11, 2024
کد خبر: 251253
۱۹ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۱:۴۸

تشکیل آرمان شهر اسلامی، همواره مورد تأکید آموزه‌های دینی بوده و امکان تحقق چنین جامعه‌ای در پرتو بهره‌مندی از مفاهیم دینی، سیره و سنت‌های پیامبر اسلام و ائمه معصومین (ع) میسر است.

سرویس علمی- فرهنگی مرکز خبر حوزه، در گفت و گو با حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدرضا جباری محقق و پژوهشگر حوزه معنا و مفهوم سیره و لزوم توجه به آن در جامعه را مورد بررسی قرار داده است.

سیره نویسی چه عرصه‌هایی را شامل می‌شود؟

سیره اخلاقی پیامبر(‌ص) بسیار گسترده است و محورهای متعددی را شامل می‌شود، زیرا ابعاد اخلاقی آن حضرت در بعد رفتارهای فردی و اجتماعی قابل بررسی است و این مباحث را می‌توان به چهار بخش تقسیم کرد.

بخش نخست: «سلوک با خویشتن»؛ یعنی رفتارهای پیامبر مثل خواب، استراحت،  بهداشت، آراستگی، زینت و چگونگی معیشت و ... مباحثی است که به صورت مستقل باید طرح شود، بخش دوم، نوع سلوک پیامبر‌(ص) با خداوند متعال و عرفان و عبادات ایشان، محور سوم: نوع سلوک حضرت با انسان‌ها که شامل سلوک با خانواده و با اجتماع می‌شود و محور چهارم سلوک با طبیعت و حیوانات است، که با در نظر گرفتن این محور‌ها سیره اخلاقی پیامبر (ص) بررسی می‌گردد.

مراد شما از سیره اخلاقی چیست؟ لطفاً این اصطلاح را توضیح دهید؟

اگر می‌گوییم سیره اخلاقی، مراد ما رفتارهای آن حضرت است که اگر در زمینه صفات و ملکات اخلاقی بررسی شود، تحت عنوان ملکات اخلاقی و صفات حمیده بررسی می‌شود و «آداب» نیز جنبه‌های سلوکی و عملی آن حضرت است؛ اخلاق بیشتر جنبه درونی دارد و به واسطه رفتارهایی که از آن حضرت ظاهر شده است، خلقیات ایشان را کشف می‌کنیم و به وسیله حکایاتی که حاکی از اعمال پیامبر می‌باشد آداب حضرت با افراد و جامعه را بدست می‌آوریم.

بنابراین مراد از «سیره اخلاقی» اعم از  اخلاق و  آداب اجتماعی پیامبر است و کشف این سیره، گاه از طریق روایتی است که از دیگران نقل شده است، مثلاً با عبارتی مانند «کان ان یفعل کذا» به معنای آن است که این عمل به صورت مستمر از حضرت دیده شده است، لذا عنوان سیره بر آن اطلاق گردیده و گاهی هم کنار هم گذاشتن مجموعه گزارش‌هایی است که به ظاهر متفرق هستند در زمان‌های مختلف و از منابع متعدد نقل شده است به وسیله آن یک اصل اخلاقی را به عنوان سیره کشف می‌کنیم، تأکید بر این نکته لازم است باید در «سیره»، استمرار وجود داشته باشد.

اگر ممکن است با مثالی مطلب را توضیح بدهید ؟

مثلاً اینکه احادیث و روایات متعددی، نوع رفتارهای مختلف پیامبر‌(ص) با اسرای بدر و اسرای بنی قریظه  را برای ما گزارش می‌کنند، اگر این‌ها را کنار هم بگذاریم به یک سری از اصول عملی و اخلاقی می‌رسیم، نکته دیگر این است که در سیره باید دنبال  کشف اصول ‌باشیم، یعنی معیارها و ضوابط ثابتی که بتوان در عرصه‌ها و زمان‌های مختلف آن‌ها را به عنوان رفتار معصوم معرفی کرد، به گونه‌ای که زمان نتواند آن را کهنه نماید، مثلا اصول قرآنی و قوانینی که از قرآن استخراج می‌کنیم ثابت هستند، درباره سیره هم  باید به همین اصول برسیم.

اگر بر اساس روش‌های علمی تعریف شده در نقد روایات و بررسی سندی و دلالی روایات پیش برویم و برقرآن و عقل و سنت قطعی عرضه کنیم، مانند اینکه معصوم‌(ع) در شرایط خاصی دارای رفتار خاصی بوده، اگرشرایط آن رفتار را استخراج کنیم و مثلاً بگوییم، قیام امام حسین بر اساس چه شرایطی بود و صلح  امام حسن‌(ع) بر اساس کدام شرایط بوده است و... اگر مجموع این شرایط را استخراج کنیم، می‌توانیم به اصول  ثابتی برسیم، بر اساس آن، یک رهبر دینی می‌تواند قیام یا مثلاً صلح و یا تقیه کند .

آیا در این زمینه کار قابل توجهی انجام  شده است ؟

 استخراج اصول ثابت در سیره جزو وظایف عالمان و دانشمندان سیره نویسی است، در این زمینه باید حق مرحوم شهید مطهری را پاس داشت، ایشان در بسیاری از میدان‌های علمی دارای ابتکار عمل و پیشرو بوده‌اند و در این عرصه هم نوآوری داشته‌اند، آن مرحوم، مفهوم و تعبیر دقیقی را راجع به سیره ارائه کرده‌اند و گفته‌اند : « سیره منطق عملی است » [1] و می‌گویند همان طوری که علم منطق  به ما راهکار و چگونگی فکر کردن را می‌آموزد «سیره» هم به ما چگونگی عمل کردن را می‌آموزد.

سیره منطق عملی است

 بنابراین سیره، منطق عملی است و به ما سرمشق و الگو می‌دهد، لذا مرحوم شهید مطهری در کتاب سیره نبوی تعدادی از این اصول را استخراج کردند، ولی متأسفانه شهادت ایشان اجازه ادامه نداد، این پروژه عظیم تحقیقاتی به سرانجام برسد لذا بر پژوهشگران عرصه تاریخ و سیره لازم است کارهای دقیق‌تری در این زمینه انجام دهند و در آن محورهایی که گفته شد با تحلیل روایات تاریخی و بررسی دلالت‌های متون روایی به لحاظ کلامی، توانایی کافی در بررسی سیره معصوم را داشته باشند، چرا که ما هر کلامی را نمی‌توانیم به معصومین نسبت دهیم، خیلی‌ها در این لغزش‌ گاه‌ها ممکن است دچار اشتباه شوند، چون شناخت و اقتضائات عصمت باعث می‌شود، بر اساس مبانی کلامی، هر رفتاری را عقلا و نقلا به معصوم نسبت ندهیم، چنانکه در بین به اهل سنت، این لغزش را مشاهد می‌کنیم که متأسفانه بر اساس مبانی کلامی غلط خود نسبت‌های ناروایی به پیامبر‌(ص) داده‌اند که به هیچ وجه قابل پذیرش نیست و با مبانی قرآنی و سنت و عقل سازگار نیست.

اهل سنت رفتارهایی را به پیامبر‌(ص) نسبت می‌دهند که با « وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ » [2] سازگاری ندارد لذا اگر ما بخواهیم رفتاری را به معصوم نسبت دهیم، باید همه این مسائل را مد نظر داشته  باشیم، استخراج سیره توانایی در علوم مختلف و با توضیحی که داده شد دشواری کار تا حدودی روشن می‌گردد و متاسفانه در این زمینه کار قابل توجهی ارائه نشده است.

نظر شما در خصوص کتاب «الصحیح من سیرة النبی» علامه سید جعفر مرتضی عاملی چیست، آیا به سیره به معنای دقیقی که از شهید مطهری نقل کردید عنایت نداشته است ؟

کتاب «الصحیح»، کتابی اجتهادی و بی نظیر است، در عرصه تاریخ به ویژه تاریخ اجتهادی پیامبر اکرم‌(ص) تدوین شده است، اما این کتاب برای تبیین اصول سیره تبیین نشده و سیره به معنای عام آن بوده است، مانند سیره ابن هشام که  تاریخ زندگانی پیامبر‌(ص) را نگاشته است و این  با معنای  دقیقی که شهید مطهری گفته‌اند، تفاوت دارد، ما در «سیره» به دنبال اصول هستیم، مثلاً اینکه سیره نظامی پیامبر چگونه بوده است؟! و یا رفتار پیامبر با اسیر چگونه بوده است؟ برای پاسخ به این سوالات کتاب‌هایی مانند «سیره پیامبر اکرم‌(ص)» نوشته ابن هشام و کتاب «الصحیح من سیرة النبی‌(ص)» علامه مرتضی عاملی کافی نیست، بلکه باید با بررسی مقاطع مختلف تاریخی و رفتارهای پیامبر، آن اصول را استخراج کرد، مثلاً در موردی اسرایی را با فدیه آزاد کردند و در موردی دیگر به اسرایی که دارای توان علمی بودند، فرمودند اگر ده نفر را آموزش دهند آزاد می‌شوند.

ما در بحث سیره باید به یک  اصل ثابت برسیم و کشف کنیم که در چه صورتی می‌توان اسیر را کشت و در چه صورتی می‌توان فدیه گرفت مثلاً بنی قریظه بعد از دو نوبت عفو، تخفیف و بزرگواری پیامبر‌(ص) باز خیانت کردند و با مشرکان علیه اسلام نقشه ریختند، این‌ها دیگر قابل عفو نبودند و پیامبر‌(ص) باید این مبنا را به آیندگان منتقل می‌نمود، چرا که خیلی اوقات پیامبر‌(ص) رفتاری را انجام داده‌اند و فرموده‌اند « لِتکون سُنّة مِن بعدی»، پیامبر می‌خواهد مردم در آینده این شرایط را تحلیل کنند و مثل پیامبر (ص) عمل نمایند.

 بنابراین کتاب‌هایی مانند الصحیح، ناظر به بُعد تاریخی است، منتهی شکل اجتهادی دارد و اگر در حوزه علمیه قم بخواهد خارج تاریخ تدریس بشود، حتماً مستغنی از کتاب الصحیح نیستیم، این‌ها مطالبی بر اهمیت بحث سیره و دشواری آن است.

متأسفانه در کشورمان در سطوح مختلف حوزه و دانشگاه، کتاب‌های مناسب آموزشی سیره معرفی نکرده‌ایم، باید درسی با عنوان «سیره شناسی» داشته باشیم، آنچه هست تاریخ است و تاریخ با سیره متفاوت است، باید سیره شناسی در مدارس رایج شود و اهمیتش هم با توجه به این نکته فهمیده می‌شود که قرآن کریم جدای از آن آیاتی که مسئله تاسی به پیامبر‌(ص) را مطرح می‌کند که « ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»  [3] و آیاتی که دستور تبعیت از رسول (ص) می‌دهد و شامل قول و فعل می‌شود، اما مهم‌تر  از آن‌ها این است که «  لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثیراً» [4] و پیامبر را به  عنوان اسوه مطرح می‌کنند و اگر این طور است راهی جز سیره نداریم، تا به این آیه عمل کنیم و اگر بخواهیم کسی را متوجه سیره پیامبر‌(ص) و تأسی از آن کنیم، چاره‌ای جز این نداریم که سیره را تبیین کنیم.

 اینکه خود پیامبر‌(ص) چگونه عمل کرده دارای جذابیت است، سیره عملی از سنت قولی جذاب‌تر است، چون مردم دنبال این هستند که معصومین‌(ع) خودشان چطور عمل می‌کردند و زیاد هم سوال می‌شود، مثلاً معصوم با همسرش چگونه رفتار می‌کرده، خانه‌های معصومین چگونه بوده است آیا از ابزار و لوازم زندگی استفاده می‌کرده اند آیا در خانه، کار می‌کردند به همسرانشان کمک می‌کردند، چطور می‌خوابیدند و چطور لباس می‌پوشیدند، اینکه کسی زندگی یک عالمی را بررسی می‌کند که مثلا امام این‌طور بود و علامه این‌گونه زندگی می‌کرد، آن‌ها  برای مردم جذاب‌تر  است، جنبه سیره  در عرصه تبلیغی هم بسیار مهم و کار گشا هست.

تفاوت سیره و سنت چیست؟

سنت اعم از رفتار، گفتار و تقریر است و باید بدانیم سخن، رفتار و تقریر معصوم حجت است، مثلاً اگر روایتی گفت پیامبر (ص) فلان روز از منزل خارج شدند و از سمت راست حرکت کرد، آیا می‌توان از این نتیجه گرفت که شما هر وقت از منزل بیرون آمدید بگویید از سمت راست بیا، اما اگر روایت داریم که پیامبر همیشه تیامن داشت و  با دست راست غذا میل می‌کردند و ... از آن سیره فهمیده می‌شود، ما درباره پیامبر (ص) داریم که پیامبر از منزل که بیرون می‌رفت، اگر از یک راه می‌رفت از مسیر دیگری بر می‌گشت و این سیره است، در سنت این‌گونه نیست پس «سنت رفتاری» همان سیره است، منتهی سیره گاهی گفتار است که از آن به «سنت قولی» تعبیر می‌شود و گاهی سنت تقریری است یعنی در منظر و مرئی معصوم کاری می‌کنند و معصوم چیزی نمی‌گوید و به شرطی که شرایط امضا را داشته باشد و کشف از رضایت معصوم کند و از روی تقیه نباشد.

پس می‌توان گفت سنت، شامل سه عرصه می‌شود، تقریر، قول و فعل معصوم، اما سیره همان سنت فعلی و عملی است و سیره اخص از سنت است، لذا لازم نیست بگویم «سیره عملی» چون «سیره» همان عمل است، اما در باب سنت می‌شود گفت: سنت عملی چون سنت اعم از فعل و تقریر است. 

 



[1]-   مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى، ج‏16، ص: 60

[2] - قلم :  4

[3] -  حشر :  7

[4] - سوره احزاب آیه 21

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha