به گزارش مرکز خبرحوزه، این مرجع تقلید، ظهر امروز در ادامه سلسله جلسات تفسیر قرآن خود در حرم مطهر حضرت معصومه(س) با اشاره به آیه 14 سوره عنکبوت اظهار داشتند: افتخار و ویژگی منحصر به فرد حضرت نوح(ع) که در این آیه اشاره شده است، طول عمر بالغ بر 950 سال این پیامبر الهی است که در این مدت مشغول تبلیغ در میان امت خود بود.
ایشان افزودند: هر چند در این مدت تعداد افراد کمی به راه راست هدایت شدند، اما از نظر قرآن کریم، کمیت مهم نبوده بلکه آنچه مهم است کیفیت میباشد چرا که ممکن است در بین آن افراد، اشخاصی همچون سلمان، مقداد و... بوده باشند که هر کدام آنها اندازه یک قوم ارزش دارد.
معظمله با اشاره به ویژگیهای این آیه تصریح کردند: اولین ویژگی این آیه، حلم خداوند است بطوریکه خداوند به گناهکاران فرصت میدهد تا به راه راست برگردند.
ایشان افزودند: درس دیگری که این آیه به همه مخصوصا جوانان میدهد، استقامت است بطوریکه هیچ امور دنیوی یا اخروی بدون استقامت میسر نمیشود.
این مرجع تقلید، مسئله طول عمر حضرت نوح را که با دوران طوفان بالغ بر 1250 سال میشود را دیگر ویژگی این آیه برشمردند و با بیان اینکه هر آیهای از قرآن دارای دو آموزه مستقیم و غیر مستقیم است، تصریح کردند: این آیه بصراحت بیان میکند که طول عمر انسان ممکن بوده و امری ناشدنی نیست.
ایشان با یادآوری این مطلب که خیلی از آموزههای قرآن در ظاهر یک مفهوم روشن دارد اما بصورت غیر مستقیم به بسیاری از سوالات دیگر پاسخ میدهد، گفتند: از همین جا میتوان پاسخی در خصوص طولانی بودن عمر امام زمان(عج) داد که بسیاری از بهانه جویان مخصوصا وهابیون به آن پیله کرده و ایراد میگیرند.
حضرت آیتالله مکارمشیرازی با اشاره به اینکه در تبین طول عمر امام زمان(عج) میتوان از دو شیوه علمی و قرآنی، ورود کرد، ابراز داشتند: در خصوص مسایل علمی از دانشمندان تجربی سوال میکنیم آیا این که میگویند حد اعلای طول عمر انسان 120 سال است درست میباشد یا نه؟ که پاسخ میدهند درست نبوده و تابع شرایط است.
ایشان ادامه دادند: امروز با آزمایشهایی که روی برخی جانداران انجام دادهاند توانستهاند عمر آنها را دهها برابر کنند که از این طریق میتوان طول عمر را اثبات کرد.
*حد معینی برای عمر انسان نیست
معظمله با تاکید بر این که برای طول عمر، حسابی از لحاظ علوم طبیعی وجود ندارد، یادآور شدند: با پیشرفت علوم امروز، ممکن است زمانی برسد که خود انسانها طول عمر خود را معین کنند و این امر بعید نیست.
این مرجع تقلید در ادامه سخنان خود با بیان دلایل قرآنی طول عمر امام زمان(عج) خاطرنشان کردند: خداوند در قرآن کریم در سه آیه جواب بهانهجویان را به صورت دندانشکن داده است.
معظمله دلیل اول را آیه 25 سوره کهف و ماجرای اصحاب کهف دانستند و افزودند: هر چند بیان این آیه مستقما دلیلی برای معاد است اما بصورت غیر مستقیم طول عمر انسان را اثبات میکند و پاسخی است به افراد که میگویند عمر انسان بیش از 120 سال نمیشود!
ایشان آیه 14 سوره عنکبوت و داستان حضرت نوح را دلیل دیگری بر طولانی شدن عمر امام زمان(عج) بر شمردند و اظهار داشتند: در این آیه نیز هر چند به طور مستقیم به زحمات حضرت نوح اشاره شده است اما به صورت غیر مستقیم پاسخی به بهانهجویان در خصوص میزان طول عمر انسان میباشد.
*با هر علمی که میخواهید جواب میدهیم
معظمله داستان حضرت مسیح(ع) و آیات 157 و 158 سوره نسا را دلیل دیگر عمر طولانی امامعصر(عج) ذکر کردند و ادامه دادند: این آیه میگوید که حضرت مسیح(ع) را نکشتند بلکه خداوند حضرت مسیح را به آسمانها برده و هماکنون زنده است که زمانی بیش از دو هزار سال را شامل میشود؛ لذا این آیات نیز اثباتی بر طول عمر امام زمان(عج) میباشد.
ایشان با اشاره به کتب امروزی انجیل که معتقدند؛ حضرت مسیح ابتدا کشته شده سپس سه روز دفن و بعد از آن زنده شده و به آسمان رفته است، تصریح کردند: امروز اگر مسیحیان بخواهند بر طول عمر امام زمان ایراد بگیرند ما میگوییم این ادعای شما که مسیح ابتدا مرده و سپس زنده شده و به آسمان رفته که عجبیبتر است!
*تمام عقاید شیعه مستدل است// مخالفان دنبال بهانهاند
حضرت آیتالله مکارمشیرازی در ادامه سخنان خود با تاکید بر اینکه تمام عقاید شیعه مستدل است، اذعان داشتند: امروز هر سوالی که از ما شود با عقل، منطق، کتاب و سنت پاسخ میدهیم اما متاسفانه مخالفان ما دنبال دلیل نبوده بلکه دنبال بهانه هستند.
این مفسر قرآن کریم دلیل اصلی مخالفت وهابیت با تشیع را حسادت این گروه ضاله نسبت به پیشرفت شیعیان ابراز کرده و یادآور شدند: چرا در طول 200 سالی که از اختراع این گروه میگذرد اینها اینقدر بهانه نمیگرفتند اما امروز همه آنها در سایتها، ماهوارهها، پایاننامهها و ... علیه شیعه فعالیت میکنند، چون امروز در آنها شاهد پیشرفت همه جانبه شیعیان در اقصی نقاط کشور بوده و لذا حسادت میکنند.
*اثبات ناتوانی علمای وهابیت
ایشان در همین راستا به بیان خاطرهای از حضور خود در مدینه پرداخته و ادامه دادند: در مدینه چند نفر از علمای وهابی سراغ ما آمدند که تعجب آور بود، چرا که اکثراً ما سراغ آنها میرفتیم، این افراد در مسجد النبی هنگامی که مشغول نماز بودیم گفتند میخواهند مباحثی را مطرح کنند، لذا قراری در منزل گذاشتیم، آنها آمدند و در عین حالی که سخنان ضبط میشد، سوالات خود را مطرح و ما به تمام آنها پاسخ دادیم، بدون این که آنان بتوانند کلمهای بگویند، اما بعد از مدتی شنیدم که در بین خود به دروغ شایع کردهاند فلان عالم شیعی را مغلوب کردیم؛ این امر نشان از عجز و ناتوانی آنهاست.
*سخنی با وهابیون
این مرجع تقلید شیعیان در پایان خطاب به گروه وهابیت تصریح کردند: این وضع شما دیگر جوابگو نیست لذا بیایید به صورت منطقی سخن گفته و برای آینده اسلام فکر کرده و در مقابل دشمنان بایستیم و به فکر کسانی باشیم که میخواهند ریشه قرآن را بزنند.