اللهمّ طَهّرنی فیهِ من الدَنَسِ والأقْذارِ وصَبّرنی فیهِ على کائِناتِ الأقْدارِ ووَفّقْنی فیهِ للتّقى وصُحْبةِ الأبْرارِ بِعَوْنِکَ یا قُرّةَ عیْنِ المَساکین.
خدایا در این روز مرا از پلیدی و نجاست پاک کن و بر حوادث قضا و قدر صبرم ده و در تقوی و همنشینی با نیکان موفقم کن، با یاری و کمک خود ای روشنی دیده مسکینان.
* اسلام دین طهارت است
اسلام دین طهارت و پاکی است، که شامل بُعد طهارت ظاهری و طهارت باطنی میباشد.
اهمیت طهارت در اسلام آنچنان است که اولین مبحث فقهی کتب شیعه را «طهارت» تشکیل داده است یعنی باب بهداشت، پاکسازی و نظافت ظاهری و باطنی.
آنقدر این مساله در نز خداوند با اهمیت میباشد که خداوند به پیامبرش میفرماید: «وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَن لَّا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ؛ و چون براى ابراهيم جاى خانه را معين كرديم [بدو گفتيم] چيزى را با من شريك مگردان و خانهام را براى طوافكنندگان و قيامكنندگان و ركوعكنندگان [و] سجدهكنندگان پاكيزه دار»، (سوره حج، آیه 26)
و یا در جای دیگر میفرماید:«وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ» لباست را تمیز کن (سوره مدثر آیه 4) و یا میفرماید:«وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا»، (سوره فرقان آیه 48)؛ آب پاک کننده را از آسمان نازل کردیم.
در روایات نیز بر این امر تأکید فراوانی شده است. همانطور که پیامبر(ص) فرمودند: جُعِلَتْ لِيَ الْأَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً؛ زمین برای من مسجد و پاک است. أمالي الصدوق، ص: 216
زمین هم پاک کننده از حَدَث است، مثل تیمم و هم پاککننده از خَبَث میباشد، مثل پاک شدن پای نجس در وقتی که انسان روی زمین راه رود.
زمین، همچنین لعاب دهان خوک و سگ را پاک میکند که به آن در اصطلاح فقهی تعفیر میگویند.
پیامبر(ص) در مورد شخص کثیف میفرمایند: «بئس العبد القاذوره»، بنده کثیف، بد بندهای است. پیام پیامبر ص762
در شرح احوال یکی از صوفیان بزرگ مینویسند: او آنقدر کثیف بود که وقتی به حمام میرفت، شپشهای بدن وی، وزن داشتند این روش، خلاف دستورات اسلام است کسی طهارت ظاهری را رعایت نکند، مطرود اسلام میباشد.
* «طهارت معنوی»
در کنار طهارت ظاهری در اسلام، طهارت معنوی نیز وجود دارد مثل: « لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»، (سوره واقعه آیه 79)؛ قرآن را غیر پاکان، مس نمیکنند. هر چند تفاسیر متعددی در مفهوم و مقصود آیه وجود دارد، ولی یکی از مهمترین آنها اشاره به طهارت باطنی دارد، یعنی کسی که طهارت باطنی نداشته باشد، مفهوم و معنای عمیق قرآن را درک نمیکند و لازمه فهم معانی آن دارا بودن طهارت معنوی و باطنی است.
یا قرآن در جای دیگر میفرماید:«رَسُولٌ مِّنَ اللَّهِ يَتْلُو صُحُفًا مُّطَهَّرَةً»، (سوره بینه آیه 2)؛ فرستادهاى از جانب خدا كه [بر آنان] صحيفههايى پاك را تلاوت كند.
همچنین در آیه 108 سوره توبه میفرماید:« لاَ تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِ، فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُواْ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ»؛ هرگز در آن جا مايست چرا كه مسجدى كه از روز نخستين بر پايه تقوا بنا شده سزاوارتر است كه در آن [به نماز] ايستى [و] در آن مردانىاند كه دوست دارند خود را پاك سازند و خدا كسانى را كه خواهان پاكىاند دوست مىدارد.
یا در آیه 103 توبه میفرماید: « خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»؛ از اموال آنان صدقهاى بگير تا به وسيله آن پاك و پاكيزهشان سازى و برايشان دعا كن زيرا دعاى تو براى آنان آرامشى است و خدا شنواى داناست.
خدا میفرماید: بواسطه صدقه دادن،انسان پاک میشود.
تمام این موارد نشاندهنده اهمیت طهارت معنوی در انسان است.
* تأکید بر صبر فراز دیگر دعا
«وصبرنی فیه علی کائنات الاقدار» مرا صبور گردان بر رخدادهایی که مقدر کردهای.
بعضی از مقدرات انسان، نیکو است در این مورد صبر معنا ندارد، اما بعضی از مقدارات انسان، سخت و دشوار میباشد که در این فراز دعا از خدا میخواهیم، مرا در مقابل این مقدرات صبور گردان.
حضرت آیتالله ارباب، وقتی که میخواست چشم خود را عمل کند و دستگاه عمل جراحی پلک ایشان را باز نگه داشته بود در همین موقع عطسهای کردند و همین عطسه کردن، باعث پاره شدن مویرگها شد و ایشان کور شدند این رخداد و مقدر الهی تحملش سخت است، انسان در این روز از خدا میخواهد در مثل این مقدرات او را صبور گرداند.
جان میلتون یکی از دانشمندان غربی میگوید: «بدبخت کسی نیست که کور باشد؛ بدبخت کسی است که کوری را نتواند تحمل کند».
* حالتهای موضعگیری انسان در برابر ناملایمات
در برابر رخدادها و مقدرات الهی چند حالت از نظر روانی اتخاذ میشود.
اولین حالت، جزع و فزع کردن میباشد. که نتیجه آن ناسپاسی و کفران خواهد بود.
دومین مورد غصه خوردن و دورنریزی است که به افسردگی میانجامد.
سومین حالت این است که در مقابل رخدادهای دشوار، انسان دست به خودکشی بزند.
چهارمین مورد، گریز از مساله و روی آوردن به موسیقی، داروهای مخدر، مسکرات و قرصهای روانگردان است.
این چهار شیوه، برای انسانهایی است که به دین اعتقاد ندارند.
* شیوه اسلام در برابر ناملایمات
اما اسلام شیوه «صبر و پایداری» را ارائه میدهد حال اگر انسان کور شد با تحمل و صبر میتواند به زندگی ادامه دهد.
امیرالمومنین(ع) میفرماید: « مَنْ صَبَرَ هَانَتْ مُصِيبَتُهُ»، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 283؛ کسی که صبر کند مصیبت برای او کوچک میشود.
و همچنین آن حضرت میفرمایند« لَا تُدْفَعُ الْمَكَارِهُ إِلَّا بِالصَّبْرِ»، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 284؛ سختیها دفع نمیشود مگر به صبر.
عدهاي براي ميهماني به منزل حضرت يونس ( علي نبينا و آله و عليه السّلام) رفتند و مشاهده كردند كه هر زمان حضرت يونس (ع) به اتاق همسرش مي رود تا چيزي بياورد، مورد اذيت و آزار همسرش قرار مي گيرد و همسرش او را معطّل مي كند و خواسته او را دير فراهم مي كند. ميهمانان از اين وضع تعجّب كردند. حضرت يونس (ع) به آن ها فرمود: تعجّب نكنيد، من از خداوند خواستم كه آنچه برايم از عقاب در آخرت قرار داده به همين دنيا منتقل كند و خداوند فرمود: عقوبت تو دختر فلان شخص است! با او ازدواج كن، من آن دختر را به همسري اختيار كردم و بر هر چه از او مي بينم، صبر مي كنم و اذيت هاي او را تحمّل مي کنم.