به گزارش مرکز خبر حوزه، متن کامل این نامه، بدین شرح است:
بسمه تعالى
جناب آقاى جوانفكر
نامه شما را در سايت خطاب به حضرت آيت الله العظمى مكارم شيرازى براى توجيه مندرجات مجله خاتون ديدم. از ايشان درخواست كردم كه به بنده اجازه دهند پاسخ آن را بدهم.
آقاى جوانفكر شما تلاش زيادى كرده‌ايد كه نشان دهيد هدف اين نشريه سوء استفاده انتخاباتى نيست و تمام در راستاى حجاب اسلامى و مصالح كشور است ولى تمام قرائن برخلاف آن گواهى مى‌دهد. و به همين دليل از سوى راديو آمريكا مورد تمجيد فراوان قرار گرفت، توجه كنيد :
1. قبل از هر چيز يك مسأله واضح را انكار كرده‌ايد كه هيچ كس از شما نمى‌پذيرد و آن اين كه روزنامه ايران وابسته به دولت نيست در حالى كه تمام مندرجات آن دفاع از دولت، شرح خدمات دولت با آب و تاب فراوان حتى بزرگ‌نمايى كارهاى كوچك و بى‌اعتنا از كنار ضعف‌ها گذشتن است و آنچه وظيفه وابستگى است انجام دادن، در دولت‌هاى گذشته نيز وابسته به دولت بوده رؤساى آن از طرف دولت تعيين مى‌شده شما هم اگر مخالفت كنيد، شما را كنار مى‌گذارند، اگر بقيه واضحات را اين‌گونه انكار كنيد ديگر چيز واضحى نداريم.
2. براى پى بردن به وضع مجله خاتون بايد به عقب برگرديم، مطلعين مى‌گويند ما حاضر بوديم كه مى‌گفتند ما بايد 13 ميليون رأى را كه به ما نداده‌اند جذب نماييم. مى‌دانيد اين 13 ميليون مربوط به گروه‌هاى مختلفى بود عده‌اى وفادار به نظام جمهورى اسلامى بودند ولى با اختلاف سليقه با ديگران، بعضى ليبرال و عده قليلى لائيك و بعضى ديگر.
در آغاز كار، اولين گام اين بود كه رئيس جمهور از شركت زن‌ها و دختران در ورزشگاه‌ها (براى جذب آراء خاصى) شروع كرد كه با نهى صريح رهبر معظم انقلاب منتفى شد و اعتنايى به نهى صريح جمعى از مراجع بزرگ تقليد نشد.
بعدها پيشنهاد شركت چندين زن در كابينه شد در حالى مردان قوى‌ترى براى اين پست‌ها وجود داشتند، هدف آن نيز روشن بود.
سپس نوبت دادن هديه به بعضى از بازيگران چنانى سينما از سوى آن طيف رسيد.
سپس عزل يك روحانى بزرگوار از وزارت اطلاعات براى در دست گرفتن اين وزارتخانه حساس براى مديريت برنامه‌هاى آينده بود و بعد از عقب‌نشينى در برابر امر صريح رهبر بزرگوار انقلاب، عكس‌العمل بسيار زننده يعنى يازده روز قهر كردن و خانه‌نشينى صورت گرفت، شايد به گمان اينكه موج عظيمى رخ خواهد داد در حالى كه آب از آب تكان نخورد.
سپس نوبت دادن وعده‌هاى عجيب و غريب به بيكاران كه با هيچ معيار علمى سازگار نبود و نيز ده‌ها ميليون خانه ويلايى در عالم رؤيا ساختن و مسائل ديگرى از اين دست كه همه هدفدار بود.
و در اين ميان مسأله مكتب ايرانى و دين ايرانى و احياى خاطره كورش كبير زمان شاه بسيار گويا بود.
ناگهان چشم باز كرديم و ديديم ويژه‌نامه خاتون منتشر شد، با آن محتويات زشت و ناروا در همين راستا، هر ناظر بى‌طرفى اين سلسله مسائل را ببيند چه قضاوتى خواهد كرد؟!
3. اما اهداف نشريه خاتون از تمام مندرجاتش نمايان است كه ذيلا به بخشى از آن اشاره مى‌كنيم :
1. در صفحه 5 نخست براى كوبيدن نيروى انتظامى در برنامه حجاب و عفاف عكس ظاهرآ خشنى از فرمانده نيروى انتظامى انداخته و زير آن به عنوان سخريه نوشته‌ايد «اى گشت مرا ارشاد كن!» و در مقاله كنار آن ضمن اثبات برترى زنان بر مردان جامعه در جهات مختلف تصريح كرده‌ايد «اگر حجاب را در حوزه امر به معروف و نهى از منكر قرار دهيم اشتباه بزرگى كرده‌ايم»!
مگر حكمى از احكام اسلام وجود دارد كه در حوزه امر به معروف و نهى از منكر قرار نداشته باشد معلوم مى‌شود برداشت شما از مسأله «معروف» و «منكر» با هيچ يك از موازين فقهى نمى‌سازد تمام واجبات و مستحبات معروف است و تمام محرمات و منهيات منكر.
2. در صفحه 6 عكس عده‌اى از زنان و دختران را با لباس‌هاى رنگارنگ و حجاب نامناسب انداخته‌اند كه مصداق روشن ترويج بدحجابى است.
3. در صفحه 7 عكس رئيس جمهور را انداخته با دو جمله توهين‌آميز نسبت به نيروى انتظامى و گشت ارشاد، در يكى آمده است كه «ذات نايافته از هستى بخشكى تواند كه بود هستى بخش!» در جمله بعد آمده «راهى به سوى مهار گشت ارشاد!» آيا اين است پاداش زحمات اين عزيزان براى امنيت اخلاقى و مبارزه با اراذل و اوباش. آيا راهى براى مهار اين حركت حساب شده پيدا كرده‌ايد؟!
4. در صفحه 8 اعلاميه انتخاباتى 24 نفر از روحانيون مشهور را كه مدتى قبل در زمان انتخابات گذشته و در آن شرايط خاص براى آقاى هاشمى داده بودند (تحت عنوان بدون شرح!) درج كرده‌ايد در حالى كه ابدآ تناسبى با نوشته‌هاى خاتون ندارد جز اينكه خواسته‌ايد جمعى از روحانيون محترم را تخريب كنيد.
5. در صفحه 10 براى دفاع از آزادى ليبرالى جمله‌اى از رئيس جمهور نقل كرده‌ايد كه «ما مى‌گوييم آزادى همه جانبه و براى همه (لازم است) مشروط به اينكه آزادى ديگران سلب نشود» آيا نمى‌دانيد اين مهم‌ترين شعار ليبرال‌هاست كه همه چيز را آزاد مى‌دانند جز چيزى كه مزاحم آزادى ديگران شود؟! در حالى كه آزادى در اسلام در چارچوب احكام اسلام است نه فقط مزاحم آزادى ديگران نبودن.
6. در صفحه 16 جمله ديگرى از رئيس جمهور نقل كرده‌ايد كه «اگر خدا تربيت را به دست آقايان سپرده بود اصلا نسل بشر ادامه نمى‌يافت»! اين سخن كه تحقير تمام مردان جامعه است براى جلب آراى چه كسانى ايراد شده است؟! خودتان قضاوت كنيد.
7. در صفحه 22 تحت عنوان مقاله يا مصاحبه‌اى تحت عنوان «محروم كردن جامعه از نيمى از نيروى انسانى مقبول نيست!» چنين القا كرده‌ايد كه مخالفان شما مى‌خواهند جامعه را از نيمى از نيروى انسانى محروم كنند آيا اين سمپاشى ظالمانه نيست؟ آيا داشتن حجاب به معنى محروم كردن جامعه از نيمى از نيروى انسانى مى‌باشد، چه هدفى جز تخريب ناجوانمردانه تحت اين عنوان نهفته است؟
مگر فراموش كرده‌ايد كه از زمان انقلاب زنان ما دوش به دوش مردان در انقلاب شركت داشتند و پس از پيروزى انقلاب، آنها در انتخابات (اتنخاب كردن و انتخاب شدن) و در ساير كارهاى اجتماعى شركت فعال داشته‌اند و قسمت مهمى از دانشجويان دانشگاه را تشكيل مى‌دادند راستى اين‌گونه تبليغات غرض‌آلود چه هدفى را دنبال مى‌كند جز تحصيل آراى انتخاباتى به سبك غربى!
8. در صفحه 30 در مقاله‌اى تحت عنوان «اين رنگ مشكى متكبرانه را ناصرالدين شاه از فرانسه به ايران آورد» بدترين اهانت‌ها را به تمام خانم‌هايى كه چادر مشكى مى‌پوشند حتى به بانوان نماينده مجلس و وزير و معاون وزير خودتان كرده‌ايد. اين جمله كه مى‌گويد: «قطعآ چادر مشكى بدترين پوشش است» چه معنى دارد به خصوص كه با فتواى افراد ناآگاه و استنباط از آيات قرآن به وسيله افراد كاملا غير كارشناس دينى همراه است، اين اهانت چه هدفى را دنبال مى‌كند؟!
در جاى ديگر همين مقاله آمده است قاجار رنگ سياه را كه «مختص يهود» است آورده است! آيا در كشور عربستان سعودى كه زنان رنگ مشكى را انتخاب كرده‌اند از برنامه ناصرالدين شاه تبعيت مى‌كنند.
9. در صفحه 53 حديث معروف و بسيار پرمعنى پيغمبر اكرم 9 «كسى كه ازدواج كند نصف دين خود را حفظ كرده» به طرز بسيار زننده‌اى به سخريه كشيده شده به اين صورت :
آدم حسابگر: ببخشيد دوست دختر يا دوست پسر گرفتن بيست و پنج درصد را تكميل مى‌كند.
مرد منطقى: يعنى اگر دو تا زن بگيريم دينمان كامل كامل مى‌شود!
مرد هوسباز: آقا من چهار تا زن گرفتم كه دينم را دوبرابر كنم!
تابلوى سر درد دفاتر ازدواج: ثبت رسمى مراحل تكميل دين! و از اين قبيل...
10. كوتاه كنم كه سخن بسيار است لطفآ فقط به صفحه آخر (صفحه 258) نگاه كنيد عكسى از بدترين نوع بدحجابى مى‌بينيد كه در حال مسابقه شطرنج است، حجاب قرآنى كه مردم را به آن دعوت مى‌كنيد همين است كه نمونه آن را چاپ كرده‌ايد؟!
چه خوب بود بعد از اين موضع‌گيرى‌هاى نادرست بگوييد اشتباهات و اعتراض عمومى از سوى تمام شخصيت‌هاى مذهبى و كارشناسان بزرگ دينى در يك جمله عذرخواهى مى‌كرديد و اين بساط را جمع مى‌كرديد و جبران مى‌نموديد و به مسير الهى باز مى‌گشتيد، آيا چنين شجاعتى را داريد؟! والسلام على من اتبع الهدى.
1/6/90
ابوالقــاسـم عليــان‌نژادى
يكى از شاگردان درس خارج فقه معظم‌له
