آیتالله حاج شیخ احمد سعیدی قوچانی (ره) عمری را در مسیر ترویج مکتب اهلبیت(ع) و تحصیل و تدریس در حوزههای قم، مشهد و نجف سپری کرد و سرانجام با آرامش ندای «یا ایتها النفس المطمئنه» را لبیک گفت و روح و جسمش به جوار مولای متقیان علی(ع) پر کشید.
خبرنگار سرویس علمی و فرهنگی مرکز خبر حوزه چند نکته اخلاقی و تربیتی از آن فقید سعید را تدوین کرده است که به مناسبت سومین سال رحلت آن عالم ربانی تقدیم میگردد. امید آنکه مصداقی برای این حدیث شریف باشد: که فرمود: «عند ذکر الصالحین تنزل الرحمه» هنگامی که درباره بندگان صالح گفت و گو میشود رحمتهای الهی نازل میگردد.
* الگوی اخلاق
عالمان دین ابتدا ظرف درون را طاهر و مصفا میکنند و بعد جرعههای علم و معرفت را در آن سرازیر میسازند. او این چنین بود و تواضع و فروتنی چنان بر او غلبه داشت که گاه سایه میافکند بر فضل و کمالات علمیاش. همیشه نوههایش را با احترام خطاب میکرد و این عمل او بود که به دیگران درس میداد. در کارهای خانه کمک میکرد و در خواب و خوراک بیتکلف بود.
او از هیچ کس توقعی نداشت و اگر اهل خانه به کاری مشغول بودند، خود غذایش را آماده میکرد و سپس به مطالعه مشغول میشد.
بیش از سیبار به خانه خدا مشرف شده بود، اما به جای کبر و غرور این تواضع و بیآلایش او بود که هر بار بیشتر میشد آیتالله ناصری امام جمعه یزد با ذکر خاطرهای در این باره میگوید: بعضی شبها می دیدم در مسجد الحرام ميخوابيد خيلي راحت و عادي. براي اين كه به زيارت و دعايش برسد. در زيارتگاهها براي اين كه بيشتر به زيارتش برسد خودش را مشغول اين مقدمات نميكرد.
حجت الاسلام سعیدی فرزند آن مرحوم میگوید: در عبادت يك سجده ويژه ای داشتند كه معمولا بعد از نماز صبح بود، گاهي هم بعد از نماز مغرب و عشاء به نحوي که اصلا فرش زمين ميشدند و سينهشان تقريبا مماس با زمين ميشد. ميگفتند اين طور لذت ميبرم از سجده كردن كه انسان با خاك يكسان باشد.
بارها ميگفتند؛ به حد ضرورت اكتفا كنيد. چون شما خانواده روحاني هستید و بايد الگوي جامعه باشيد. البته فرزندان با توجه به روحيه جواني كه در ديگران هست علاقه به زندگي راحتتري داشتند. ولي طبيعتاً ايشان خيلي موافق با مسائل اين چنيني نبودند.
* پشتکار در تحصیل علم
او از همان روزی که قوچان را به مقصد حوزه مشهد ترک کرد، عزم خود را برای یادگیری علم و معرفت جزم کرده بود و اینگونه بود که در طول زندگی در آسایش و سختی هیچ چیز جای درس و بحث را نمیگرفت. در ایامی که در نجف بود، پیادهرویهای کربلا نیز فضای علمی داشت و با دوستان خود فروع مسایل فقهی را در این مسیر به نقد و بررسی میگذاشت. در ایام سکونت در قم نیز تا آنجا که به یاد میآورم همیشه با کتاب انس داشت و حتی هنگام استراحت چند جلد کتاب در کنار خود میگذاشت تا عمرش به بیهودگی نگذرد.
در تحصیل علم حوزوی جدی بود و تا ماههای آخر، مانند یک طلبه جوان و سرشار از انرژی بیشتر وقت خود را به مطالعه میگذراند. در اواخر عمرشان یکی از نوهها را به کسب علم توصیه کرده و گفته بود: با جدیت و خوب درس بخوان.
* تبلیغ دین
یکی از رسالتهای مهم هر طلبه و هر جوینده علم دین، حضور در میان مردم و جامعه پس از بستن بار علمی است آن مرحوم اطلب العلم من المهد الی اللحد را با آیه نفر در آمیخته بود و محفل علمی اش تبلیغی برای دین و تبلیغش مملو از گریزها و نکات علمی بود. در زمانی که طلاب نجف به علت عدم آشنایی با زبان عربی بیشتر مشغول علم اندوزی بودند، او برای تبلیغ به ایران و یا کشورهای عربی میرفت و اینگونه بود که نفوس زیادی را تربیت کرد و هر از چندگاهی یکی از آنان یادش را زنده میدارد و با فاتحهای میهمانش میکند.
* دلداده اهلبیت(ع)
آیتالله سعیدی قوچانی چون میدانست چشمه علم جز از راه اهلبیت(ع) نمیجوشد، از ابتدای زندگی به این امر توجه ویژه کرده و در ایام سوگواری حضرت زهرا(س) مجلس روضه را در منزل خود بر پا میداشت، مجالسی که آخرین روزهای حیات او ادامه داشت و امروز هم ادامه آن ذخیرهای است برای ترفیع درجات معنویاش.
آقای قاسم سعیدی فرزند ایشان در این باره میگوید: در آخرین سال تشرفشان به مشهد سعی میکردیم شبها به حرم برویم تا هوا يك مقداري خنك بشود. در بین راه گله ميكردند كه بابا من ميخواستم صبح و ظهر مشرف بشوم، ميگفتيم میخواهیم شما اذيت نشويد به جايش الان سه ساعت زيارت كنيد، ميگفتند نه بابا اين سه ساعت زيارت را تبديل كن به سه بار زيارت در روز. سه تا بيست دقيقه براي من ارزشمندتر از آن سه ساعت و يك بار زيارت كردن است.
* دلدادگی به امام و انقلاب
آیتالله سعیدی تحصیلات خود را در نجف پشت سرگذاشت و با فضای علمی آنجا خو گرفته بود، اما در مسایل سیاسی با مبارزان و مجاهدان انقلاب همگام و مدتی نیز به زندان رفته بود.
به گفته آیتالله ناصری امام جمعه یزد او از علاقهمندان به امام بود و در مسایل انقلاب خیلی خوب تحلیل داشت و زحمت میکشید اگر چه کارهایش اسم و رسمدار نبود.
* علاقه به نجف
با توجه به اینکه دوران جوانی را در نجف به کسب علم و معرفت پرداخته بود، علاقه وافر و عجیبی به نجف داشت برای مثال هر وقت برای زیارت به کربلا میرفت پس از زیارت به نجف باز میگشت و شب را در نجف میگذراند.
یکی از فرزندانشان میگوید: نسبت به حضرت امير يك عُلقه خاصي داشتند وقتي به حرم ميآمدند و بالاي سر مينشستند، انگار قلبشان آرام ميگرفت و در ایامی که نجف مشرف بودند هر كسي ميخواست ايشان را پيدا بكند بالاي سر حضرت می رفت.
*عروج ملکوتی
آیتالله سعیدی قوچانی در اواخر عمر به سرطان معده مبتلا شد و مدتی در بستر بیماری بود و سرانجام در صبح هشتم شوال مطابق با 18 مهر 1387 دارفانی را وداع گفت. پیکر آن مرحوم پس از تشییع در قم به نجف منتقل شد و مراسم تشییع دیگری از مسجد و مقبره شیخ طوسی تا حرم مطهر علوی برگزار و زیارت امین الله توسط خادمان در صحن شریف بر پیکر او قرائت گردید. در کربلا نیز پیکر آن عالم ربانی در حرم مطهر امام حسین(ع) حضرت اباالفضل(ع) طواف داده شد و پس از انتقال به مرقد کمیلبنزیاد در وادیالسلام در جوار این صحابه بزرگوار و در حریم معنوی امام علی(ع) به خاک سپرده شد.
* باقیات الصالحات
منزل آیتالله سعیدی در قم و نجف کانون محبت به اهلبیت(ع) بود و مراسم توسل و سوگواری در آن برگزار میشد آن مرحوم با نیت خیرخود آنها را به عنوان مهدیه وقف نمود تا انشالله صدقه جاریهای برای آخرت باشد.
همسر آن مرحوم در این باره میگوید: ایشان به برگزاری مجالس و مراسم دینی در منزل خیلی علاقه داشتند و بارها به من میگفتند؛ جلسات قرآن و سخنرانی را در منزل خودمان برگزار کنید که من به آن امید دارم.
تنظیم: مرتضی سعیدی