به گزارش سرویس علمی- فرهنگی آنچه در پی میآید، گزیدهای از توصیههای آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی و آیتالله مصباح یزدی به طلاب و جوانان درباره انتخاب دوست است.
آیتالله العظمی مکارم شیرازی
طلبههای جوان باید در انتخاب دوست سختگیر باشند. از آنجا که در حوزههای علمیه، آزادی زیادی وجود دارد، گاهی اتفاق میافتد، کسانی که آگاهانه یا ناخودآگاه، دچار انحرافاتی هستند، در میان جمع، جایی برای خود باز کنند و اگر کسی بدون توجه با آنها ارتباط پیدا کند، ممکن است تحت تأثیر اعمال و افکار باطلشان قرارگرفته و عمرش تباه شود.
یک طلبه باید در انتخاب دوست و همراه خیلی دقت کند و ملاکهایی چون: تقوا، پرهیزگاری و احساس مسئولیت را مدنظر قرار دهد که خدای ناکرده راه مقدسی که در آن گام نهاده به گمراهی وضلالت نینجامد.
* راه انتخاب درست
این انتخاب میتواند از سه راه دنبال شود: نخست مشورت با اساتید که شناخت بیشتری از محیط و افراد دارند.
دوم این که شناخت کسانی که حُسن شهرت دارند. این حسن شهرت میتواند نشانی از صدق و صفای فرد باشد و با توجه به سایر موارد برای دوستی مناسب است.
و مطلب سوم اهمیت دادن به نماز در اول وقت، مقید بودن به اجرای برنامههای دینی، توجه به آداب و اصول اخلاقی، توسلات و به طور خلاصه، داشتن روح خداترسی، میتواند معیارهای مناسبی برای انتخاب دوست باشد.
باید توجه داشت که تفاوت سنی زیاد و تفاوت درسی نیز از جمله چیزهایی است که میتواند دوستی و رفاقت را ضربهپذیر سازد.
آیتالله مصباح یزدی
اصولاً جوانی، دورانی است که انسان خیلی علاقه دارد با هم سن و سالهای خویش و با کسانی که با او مناسبتی دارند،انس بگیرد و معاشرت داشته باشد. البته در این مسئله اشخاص نسبت به یکدیگر فرق میکنند. افراد در علاقه و معاشرت، ممکن است درونگرا یا برونگرا باشند. یا این که اجتماعی و اهل رفتوآمد و مراوده با دیگران بوده و یا دلشان بخواهد فقط تنها باشند. ولی به طور کلی در دوران جوانی احساس نیاز به رفیق و معاشرت با رفقا، به ویژه هم سن و سالها زیاد است.
درس و یادگیری دومین عاملی است که سبب معاشرت و انتخاب دوست میشود و میتواند در یادگیری تأثیر داشته باشد.
احساس نیاز به دوستی و معاشرت مخصوصاً برای کسی که در غربت زندگی میکند، عامل سومی است که باعث میشود انسان برای رفع تنهایی و نگرانیهای غربتش با رفیقی محشور باشد و با او معاشرت کند.
فطرت انسانی، اقتضاء میکند که آدم با انسانهای دیگر معاشرت کند و این یک نیاز طبیعی است، مخصوصاً در سن جوانی که گاهی این معاشرتها، ضرورت دارد. مثلاً یک طلبه ناچار است هم مباحثهای داشته باشد تا با هم بنشینند و برای بهتر فهمیدن درسها، بحث کنند و این کار بدون رفاقت و معاشرت امکان ندارد.
هر جوانی باید در امر انتخاب دوست دقت کند که دوست او از خودش بهتر باشد؛ یعنی حداقل دو خصوصیت عقل و تقوی را داشته باشد.
معاشرت با بیعقل و احمق به ضرر انسان تمام میشود، هر قدر هم قصد خدمت داشته باشد.
رفیق بی بندو بار نیز که حلال و حرام و ارزشهای دینی را رعایت نکند،خواه ناخواه در رفیقش اثر سؤ میگذارد و او را ناخواسته فاسد میسازد.