پیامبر (ص)در واقعه غدیر مدل حکومتی ارائه داده اند، شیعه با احیاء غدیر، می خواهد از این مدل حکومتی، دفاع کند و رسول الله این الگو را برای حاکمیت معرفی نموده اند حکومت علی؛ یعنی حکومت عدل و این چیزی است که کل بشریت تشنه آن است و در واقع غدیر، ارائه یک نمونه حکومتی است که هیچ عیب و نقصی ندارد و سعادت بشر را تامین می کند.
سرویس علمی فرهنگی مرکز خبر حوزه، در مصاحبه با حجتالاسلام والمسلمین سید رضا خسروشاهی از اساتید سطح عالی حوزه علمیه قم خطبه غدیریه رسول اکرم را مورد بحث و بررسی قرار داده لازم به ذکر است جد ایشان علامه سید مرتضی خسروشاهی یکی از اساتید علامه بزرگوار امینی صاحب کتاب الغدیر می باشد و علامه در جلد اول الغدیر در آنجا که اسامی اساتید خویش را بیان می کند یکی از اساتید خود را علامه سید مرتضی خسرو شاهی می خواند
*به عنوان اولین سئوال بفرمایید که خطبه غدیریه رسول اکرم در چه کتابهایی آمده است؟
اگر بخواهیم درباره واقعه غدیر و خطبه غدیر صحبت کنیم و به تمام نکات آن اشاره کنیم مجال واسعی را میطلبد که چنین فرصتی نیست، درباره خطبه غدیر باید عرض کنم بر حسب تحقیقاتی که انجام دادم این خطبه به طور کامل و جامع در کتب شیعه در 9 منبع ذکر شده است در 4 کتاب، سند روایت آن به امام باقر علیه السلام منتهی میشود و آن چهار کتاب؛ روضة الواعظین، الیقین، احتجاج، نزهة الکرام میباشد که خطبه غدیر را از امام باقر علیه السلام نقل کردهاند و در 4 کتاب دیگر این حدیث به زید بن ارقم متصل میشود و آن چهار کتاب نیز؛ التحصین، نهج الایمان، الصراط المستقیم، العدد القویه میباشد و تنها یک کتاب است که این روایت را از حذیفة بن یمان نقل کرده است و آن هم کتاب اقبال است، آنچه بیان شد مربوط به نقل خطبه غدیر به صورت کامل و جامع بود، اما نقل بعضی از قسمتهای خطبه غدیر با سندهای معتبر در موارد زیادی مورد استناد قرار گرفته است که علامه در جلد اول الغدیر تفصیلا با ذکر آدرس و مشخصات بیان نموده اند.
*مختصات خاص این خطبه چیست؟
این خطبه آخرین خطابه حضرت رسول اکرم (ص) است و در واقع وصیت نامه پیامبر اکرم برای کل بشریت و نسل بشر است و تنها خطبهای است که پیامبر نه تنها شنیدن آن را بر تک تک احاد مسلمین ضروری دانسته است، بلکه امر به ابلاغ آن نیز فرمودهاند و این تاکید و تکلیف در مورد هیچ خطبهای از ایشان سابقه ندارد، رسول مکرم اسلام در فرازی از این خطبه می فرمایند: « فَلْيُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ وَ الْوَالِدُ الْوَلَدَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة » مفاد این خطبه را حاضرین به غائبین برسانند و پدران به فرزندان خود این خطبه را تعلیم دهند و قید « إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة » در ادامه خطبه، بیانگر پابرجابودن تکلیف تا روز قیامت را نشان میدهد.
*کیفیت واقعه غدیر و مسائل جانبی آن چگونه بود؟
پیامبر پس از اینکه از مکه هجرت نمودند، سه بار به مکه عزیمت کردند، سفر اول، در سال هشتم هجری بوده است؛ پس از صلح حدیبیه پیامبر به قصد عمره وارد مکه شدند و پس از بجا آوردن عمره، بلافاصله بدون توقف از مکه خارج شدند و این به خاطر قرار دادی بودکه پیامبر با کفار مکه بسته بود و برای وفای به عهد بلافاصله از مکه خارج شدند.
سفر دوم، در سال نهم هجری واقع شد که برای جنگ با کفار و بت پرستان به مکه عزیمت نمودند و پس از غلبه بر کفار و مشرکین به طرف طائف رفتند و هنگام بازگشت متوجه مکه شدند و عمره بجا آورده و سپس به مدینه مراجعت نمودند.
سفر سوم: آن حضرت، در سال دهم هجری واقع شد که این سفر به نام حجة الوداع نامگذاری شده است و برای اولین بار بود که پیامبر رسما سفر خود را اعلام کردند و عدهای را به اطراف مدینه فرستادند تا به مردم خبر دهند که پیامبر میخواهد برای اعمال حج به مکه عزیمت کنند و مردم را خبر کردند که این حج آخرین سفر پیامبر است و عمر شریف ایشان رو به پایان است و پس از این اعلان عمومی مردم از اطراف و اکناف مدینه و سایر بلاد به طرف مکه سرازیر شدند و برحسب آنچه نقل شده است، هفتاد هزار نفر در مدینه گرد آمدند، تا با قافله پیامبر و همراه ایشان به مکه بروند در25 ذیقعده بود که پیامبر غسل کردند و لباس احرام خود را برداشته و سفر خود را آغاز نمودند و علاوه بر هفتاد هزار نفری که در قافله پیامیر حضور داشتند، حضرت زهرا سلام الله علیها و امام حسن و امام حسین علیهما السلام و سایر فرزندان پیامبر هم در این سفر ایشان را همراهی میکردند و از دیگر خصوصیات این سفر حضور تمام همسران پیامبر بود، بر خلاف سفرهای قبل که رسول الله یکی از همسران خود را به قید قرعه به مکه می بردند
*آیا امیر المومنین علیه السلام در این سفر همراه رسول الله نبودند؟
امام علی علیه السلام از طرف پیامبر با لشکری به نجران و سپس به یمن سفر کرده بودند و هدف از این سفر جمع آوری؛ خمس، زکات، جزیه و دعوت به اسلام بوده است و پیامبر در زمان خروج از مکه، نامه ای برای امام علی نوشتند و به ایشان دستور دادند از یمن به مکه حرکت کرده و به کاروان رسول الله ملحق شوند، علی علیه السلام هنگامی که نامه را خواندند، قصد پیامبر و سفر ایشان به مکه و اینکه این سفر، آخرین سفر پیامبر است را به اهل یمن و اطراف آن اعلام کردند در نتیجه دوازده هزار نفر به کاروان علی بن ابیطالب علیه السلام پیوستند، حضرت با یک قافله دوازده هزار نفری به سمت مکه به راه افتادند و در نزدیک مکه حضرت به همراهان خود دستور توقف دادند و به تنهایی به خدمت پیامبر رسیده و کسب تکلیف کردند، پیامبر دستور داد علی علیه السلام کاروان را به سمت مکه هدایت کند در نهایت روز سه شنبه پنجم ذیالحجه کاروان علی علیه السلام همراه کاروان رسول الله وارد مکه شدند با فرا رسیدن زمان مناسک حج؛ مراسم حج شروع شد، در نهم ذیالحجه به عرفات و مشعر، منی عزیمت کردند و اعمال حج را بجا آوردند و در این بین، پیامبر گام به گام اعمال حج را به مسلمین تعلیم میدادند.
*آیا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم قبل از خطبه غدیریه خطبههای دیگری هم ایراد نمودند یا تنها، خطبه خوانده شده در این سفر همان خطبه معروف غدیر است؟
رسول الله قبل از اینکه خطبه غدیر را ایراد نمایند دو خطبه دیگر قبل از آن ایراد نموده بودند،
خطبه اول در منی ایراد شد: و در این خطبه پیامبر سفارش کردند که جان و مال مسلمین محترم است، حضرت در این خطبه سفارش به عفو یکدیگر کردند و فرمودند: در زمان جاهلیت اگر در حق هم ظلم کردید بر هم ببخشید و گذشت کنید و پیامبر با این روش می خواستند زمینه کینه توزی از بین برود و مودت و وحدت حاکم شود و در ادامه فرمودند اگر کسی تخلف کند علی (ع) در مقابل او ایستادگی میکند و توسط علی سرکوب خواهد شد.
خطبه دوم در مسجد خیف ایراد شد، در این خطبه رسول الله مردم را به اخلاص دعوت کردند و فرمودند: اعمال را برای تقرب الی الله انجام دهید و از تفرقه بپرهیزید و حدیث ثقلین را هم در این خطبه بیان فرمودند و در واقع ذکر حدیث ثقلین زمینه سازی و مقدمه چینی برای خطبه غدیر بود.
در ایام حضور رسول مکرم (ص) در مکه، چه اتفاقات و رویدادهای مهمی رخ داد؟
در این بین اتفاقات مختلفی رخ داد که من به مهمترین این حوادث اشاره می کنم. اتفاق اول، به پیامبر وحی شد که عمر شریف شما رو به پایان است و شما باید میراث انبیای گذشته و اسم اعظم و علوم انبیاء را به حضرت علی (ع) بسپارید و در یک جلسه خصوصی پیامبر اکرم جمیع ودایع انبیاء را به علی علیه السلام انتقال داد. اتفاق دوم، جبرئیل به پیامبر نازل شد و فرمود یا رسول الله علی را با لقب امیر المومنین (ع)، صدا بزن و لقب امیر المومنین برای علی علیه السلام انتخاب شد و پیامبر دستور داد تک تک اصحاب نزد علی بروند و همه با لقب امیر المومنین بر او سلام کنند و بگویند: « السلام علیک یا امیر المومنین » و این رفتار و دستور پیامبر نوعی اعتراف گیری بود بر اینکه بعد از من امیر مومنان، علی علیه السلام است. اتفاقات دیگری هم در این اثنا رخ داد که پرداختن به آنها موجب اطاله کلام میشود.
*آیا پس از اتمام مراسم حج رسول الله بلافاصله از مکه خارج شدند یا چند روزی در مکه اقامت نمودند؟
پس از اتمام مراسم حج، انتظار میرفت رسول الله چند روری در مکه بمانند اما بر خلاف انتظار همه، پیامبر به بلال دستور دادند ندا بزند؛ فردا از مکه خارج خواهیم شد و جز معلولین و کسانی که از برگشتن به بلاد خود عاجز هستند، همه باید از مکه خارج شوند و در واقع حکم تخلیه مکه را صادر نمودند؛ فردا مردم از مکه خارج شدند و به منطقهای به نام کراع الغمیم رسیدند و پیامبر دستور داد مردم به سمت راست جاده حرکت کنند و جمعیت به بیابان داغ و سوزانی رسیدند که همان غدیر است و در آنجا فرمودند: من رسول خدا هستم و هر چه به شما دستور میدهم اطاعت و اجابت کنید و این جملات کنایه از این است که در این منطقه میخواهم پیام مهمی را برای شما اعلام کنم. اینجا منطقه ای است که باید نقش امامت تبیین شود و دستور داد منادی فریاد زند: مردم متوقف شوند و کسانی که جلو رفتهاند برگردند و کسانی که در عقب هستند برسند، مردم آهسته آهسته جمع شدند و میاندیشیدند که در این بیابان سوزان و هوای گرم چه مطلب مهمی پیش آمده است؟! و این حس در ایشان به وجود آمد که رسول الله پیام مهمی میخواهد بگوید، به دستور پیامبر سنگها را روی هم چیده و از جهاز شتران نیز کمک گرفتند و منبری ساختند که بلندی آن به اندازه قامت رسول الله بود و منبر را طوری ساختند که همه این منبر را ببینند و به آن اشراف داشته باشند لذا منبر را وسط ساختند تا از همه جهت رویت شود و در آن زمان چون بلند گو نبود شخصی به نام ربيعة بن أمية بن خلف الجمحي که صدای غرا و رسایی داشت،خطبه پیامبر را با صدای بلند تکرار میکرد تا همه بشنوند پس از اینکه منبر آماده و زمینه مهیا شد پیامبر بالای منبر رفت و علی علیه السلام را فراخواند و به علی دستور داد از منبر بالا بیاید و علی بالای منبر آمد و سمت راست پیامبر ایستاد و یک پله هم پایینتر از پیامبر قرار گرفت و پیامبر قدری سکوت کردند تا مردم آمادگی یافته و فضای این اجتماع بزرگ برای ایراد خطبه پیامبر آماده شود و پیامبر خطبه خود را شروع کرد؛ پیامبر بالای منبر دو کار را انجام دادند؛ نخست برای اینکه راه شبهه افکنی بسته شود و حرف و حدیثی باقی نماند مقصود خود را هم با زبان و هم، با عمل خود به مردم نشان دادند تا مردم هم، از طریق سماع و شنیدن آگاهی یابند و هم از راه احساس بصری واقعه را بینند و فرمودند: بطون قرآن را کسی برای شما بیان نمیکند، مگر کسی که من به شما معرفی می کنم و دست او را میگیرم وبلند میکنم و سپس با عمل هم نشان دادند و با دست مبارک خود بازوی علی را گرفتند و دستان هر دو بزرگوار به سمت بالا قرار گرفت سپس پیامبر علی را از جا بلند کرد تا حدی که پاهای علی موازی زانوهای پیامبر قرار گرفت و به قدری بلند کردند که سفیدی زیر بغل هر دو بر همگان نمایان شد و در این حال فرمودند: هر کس که من مولی و صاحب اختیار او هستم علی مولی و صاحب اختیار اوست. دومین عمل پیامبر بیعت گرفتن از مردم برای امیرالمؤمنین علی (ع) بود؛ چون بیعت گرفتن از همه حاضرین آن اجتماع با شکوه، که بین هفتاد تا صد و بیست هزار نفر بودهاند به صورت عادی، عملاً ممکن نبود و از طرفی هم اگر در این اجتماع بیعت گرفته نمی شد شاید بعضی انکار می کردند و به بهانهای از پذیرفتن آن شانه خالی می کردند لذا پیامبر در همان جا یک بیعت عمومی گرفتند و بالای منبر فرمودند: ای مردم با این ازدحام و فرصت کم، امکان بیعت انفرادی وجود ندارد پس همگی این سخن مرا تکرار کنید و بیعت خود را اعلام کنید و پیامبر فرمود: « ما فرمان تو را که از جانب خداوند درباره علی و امامان از اولادش اطاعت میکنیم و از آن رضایت داریم و با قلب، زبان و دست تورا بر این مدعا حمایت میکنیم » جالب اینجاست که پیامبر عبارتی را خود تعیین کردند تا از عبارات دو پهلو احتراز شود.
*چرا پیامبر خطبه غدیر را در مدینه نخواندند؟
سر مطلب این نکته است؛ اگر پیامبر این خطبه را در مدینه ایراد مینمود، چنین برداشت میشد که این دستور، یک دستور، جهانی نیست بلکه قومی و شهری است و حال آنکه رسول الله میخواهند بگویند این مسئله فرا منطقهای است و باید از همه مناطق افرادی باشند تا این خبر را به اقصی نقاط بلاد اسلامی برسانند و اینها اهمیت واقعه غدیر را می رساند. پیامبر با اعلام سفر حج و اینکه حج آخر ایشان است دو هدف را دنبال ممی کردند:
نخست؛ این که مردم با ناگفتههای حج و آداب آن آشنا شوند و دوم این که میخواستند وصی خود را به مردم معرفی کنند و میخواستند این اجتماع هر چه با شکوه تر انجام شود تا کسی بعدها در جریان غدیر شبهه ایجاد نکند.
* چرا پیامبر (ص) خطبه غدیر را در اثنا مراسم حج ایراد ننمودند؟
چون ذهن مردم متمرکز بر اعمال حج بود و اگر در همان اثنا خطبه غدیر را ایراد مینمودند، شاید مردم اهمیت مسئله غدیر را متوجه نمیشدند و توهم می کردند که این مسئله، مسئلهای عادی است و از اهمیت چندانی برخوردار نیست؛ لذا در اثنا مراسم حج، خطبه غدیر خوانده نشد.
درباره خطبه غدیر و اهمیت آن به این نکته هم باید اشاره شود که رسول الله از جهت انتخاب زمان، مکان و... نهایت دقت را داشتند پیامبر میتوانست خطبه غدیر را در یک زمین هموار و مسطح بخواند اما مردم را به زمینهای شیب دار هدایت کردند تا موقعیت مکان طوری باشد که صف اول مانع دید صف دوم نباشد تا همه ببیند و هیچ شبهه ای باقی نماند و به همین هم اکتفا ننمودند بلکه فرمودند منبری هم بسازند تا همه این صحنه را ببینند همچنین پیامبر در جریان غدیر ابتدا به ساکن، دست علی را بلند نکرد بلکه ابتدا مقدمه چینی کردند؛ یعنی اول اوصاف علی را بیان کردند و از او تمجید نمودند و کمالات او را بر شمردند و بعداً دست او را گرفته و بلند کردند؛ چرا که مردم بفهمند انتخاب علی علیه السلام به خاطر لیاقت ایشان است ولی اگر ابتدا به ساکن، دست علی را بلند میکردند برای برخی سئوال میشد چرا علی را انتخاب کرد؟ اما با ذکر اوصاف، مردم همه فهمیدند که آن حضرت شایستهترین است «تعلیق الحکم بالوصف مشعر بالعلیة» پیامبر در واقع به این روش خطبه غدیر را پیش بردند و علی را به گونه ای نصب کردند تا چون و چرایی ایجاد نشود. لذا میتوان نتیجه گرفت که پیامبر در تعیین جانشینی خود به نحو دقیق برنامه ریزی کردند و همه جوانب را در نظر گرفتند و این حاکی از این است که غدیر اهمیت فراوانی در اسلام دارد
*نگاه ائمه معصومین و اهل بیت نسبت به حادثه غدیر چگونه بوده است؟
اگر ما به احادیث و روایات مراجعه کنیم میبینیم سفارش به حفظ و نشر واقعه غدیر شده است. ابن عقده در کتاب الولایة نقل کرده است از حضرت زهرا (س) سئوال شد آیا پیامبر (ص) در زمان حیات خود، چیزی درباره وصایت علی بن ابیطالب (ع) فرمودند: « هل نص رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم قبل وفاته عَلی عَلِی بالإمامة؟ » آیا پیامبر اکرم قبل از وفاتشان تعیین و تنصیص بر امامت علی بن ابی طالب کرد؟ حضرت فرمود: « واعجباه أنسیتم یوم غدیر خم » پرسیدم آیا پیامبر چیزی اضافه بر غدیر به شما فرمودند: حضرت فرمود: که خدا را شاهد میگیرم که پیامبر فرمودند:« أشهد الله تعالی لقد سمعته یقول: علی خیر من أخلفه فیکم » بهترین انسانهایی که من او را خلیفه قرار دادم علی است «وهو الإمام والخلیفة بعدی» و بعد از علی دو سبط من و بعد از آنها نه نفر از ائمه ابرار و بعد پیامبر فرمودند: اگر از ایشان تبعیت کنید ایشان را هادی و مهدی میبینید و اگر با ایشان مخالفت کنید بین شما اختلاف و دو دستگی است؛ این حدیث در کتب متعدد مانند؛ اثبات الهدی و مناقب ابن شهر آشوب آورده شده است؛ ائمه نسبت به واقعه غدیر و حفظ و نشر آن اکیداً سفارش کردهاند ابی نصر بزنطی از امام رضا نقل می کند: « يَا ابْنَ أَبِي نَصْرٍ أَيْنَ مَا كُنْتَ فَاحْضُرْ يَوْمَ الْغَدِيرِ عِنْدَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع... » هر کجا هستی روز غدیر حضور داشته باش این حضور یعنی چه؟ یعنی روز غدیر هر کجا هستی دلت با امیر المومنین (ع) باشد در واقع امام رضا علیه السلام آماده باش میدهند؛ که در روز غدیر، همیشه باید آماده باشید و این یک تهییج عمومی است و از این دو روایت فهمیده میشود هر کسی در هر جایگاهی که هست باید در حفظ و ابلاغ و نشر غدیر عمل کند و کلمه «فحضر» خیلی نکته دارد و آماده باش عمومی است یعنی با تمام وجودت باید در خدمت واقعه غدیر باشی
*چرا شیعه برای واقعه غدیر و خطبه غدیر اهمیت ویژهای قائل است؟
اهمیتدادن شیعیان به واقعه غدیر و خطبه آن نیازمند یک مقدمه میباشد و آن این که: یکی از تفاوتهای آشکار بین اهل سنت و شیعه نسبت به مسئله امامت این است که شیعه امامت را امری الهی و انتصابی میداند در واقع تعیین امام را انتخابی نمیدانند ولی اهل سنت، امامت را انتخابی میدانند و بعد از رحلت یک خلیفه آن را به رای میگذارند و این مسئله بحثی کلامی است و نمی خواهیم وارد آن بشویم
*اهمیت داشتن خطبه غدیر برای شیعیان را میتوان در چند موضوع ارائه کرد؟
«غدیر استمرار ولایت پیامبر اکرم»
اگر بخواهیم بفهمیم چرا شیعه به غدیر اهمیت میدهد باید گفت:چون شیعه واقعه غدیر را یک واقعه تاریخی محض نمیداند، بلکه شیعه، اسلام بدون امامت و ولایت را دینی ناقص میداند و امامت را استمرار ولایت پیامبر میداند لذا واضح است نسبت به کسانی که منکر ولایت هستند حساسیت قائل شود و در تفسیر آیه « وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا » نقل شده است مراد از حبل الله علی و اولاد او هستند اگر کسی از ولایت منقطع شد از حبل الله منقطع شده است لذاست که شیعه به مسئله غدیر و ولایت اهتمام ویژهای دارد.
*«غدیر مورد اهتمام و سفارش پیامبر»
شیعیان، پیروان واقعی رسول الله هستند و زمانی که رسول الله نسبت به غدیر اینگونه اهمیت میدهند پر واضح است که شیعیان هم به غدیر اهمیت بدهند و دیدیم که پیامبر فرمود: این واقعه را کسی به فراموشی نسپارد
*«اخفا غدیر اخفا امامت است»
در خطبه غدیر تنها به ولایت علی اکتفا نشده است بلکه به امامت سایر ائمه هم اشاره شده و تصدیق غدیر، تصدیق به امامت همه ائمه معصومین می باشد و در واقع غدیر، مسیر امامت را ترسیم کرده است و اخفا غدیر، اخفا امامت است
*«اهمیت دادن به غدیر اهمیت دادن به مسئله مهدویت است»
در خطبه غدیر به ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف اشاره شده است و پیامبر فرمود: مهدی موعود حق خدا وحق ما را خواهد گرفت و خاتم امامان، اوست و اهمیت دادن به غدیر، اهمیت دادن به مسئله مهدویت است
*«تندرویهای برخی مخالفین و معاندین نسبت به مسئله ولایت»
تندرویهایی که بعضی از مخالفین مرتکب شدند مانند معاویه که برای جعل حدیث بر ضد حضرت علی (ع)، افرادی را استخدام میکرد تا جعل حدیث کنند و صریحا میگفت: جعل حدیث بر ضد ولایت علی را ادامه می دهم تا در این فضا، کودکان بزرگ و بزرگان پیر شوند و محبت علی را به فراموشی بسپارند. زمخشری در کتاب ربیع الابرار نقل کرده است: بیش از هفتاد هزار منبر در عصر اموی علی را لعن می کردند شیعیان وقتی اعمال مخالفین اهل بیت (ع) را مشاهده کردند، به خطبه غدیر اهمیت بیشتری دادند.
*«غدیر ارائه مدل حکومتی اسلام است»
پیامبر در واقعه غدیر مدل حکومتی ارائه داده اند، شیعه با احیاء غدیر، می خواهد از این مدل حکومتی، دفاع کند و رسول الله این الگو را برای حاکمیت معرفی نموده اند حکومت علی؛ یعنی حکومت عدل و این چیزی است که کل بشریت تشنه آن است و در واقع واقعه غدیر، ارائه یک نمونه حکومتی است که هیچ عیب و نقصی ندارد و سعادت بشر را تامین می کند و اهمیت دادن به غدیر، یعنی اهمیت دادن به سعادت بشریت است. لذا باید به این مسئله با یک دید کلان نگاه شود. اگر حکومت علی (ع) استمرار می یافت، عاشورایی هم اتفاق نمیافتاد. در واقع پایه ظلم آنجا رخ داد که واقعه غدیر را بعضی تحریف کردند و این تحریف موجب ضلالت و گمراهی شد.
*پیامبر قبل از ایراد نگرانی داشته و خداوند به ایشان قوت قلب میدهد و میگوید: « وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ » در اینجا ممکن است به ذهن بعضی بیاید پیامبر از چه هراس داشت؟ لطفا توضیح دهید؟
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در ذیل آیه مربوطه میفرمایند: نگرانی پیامبر نه به خاطر شخص خود بود بلکه پیامبر نه از شهادت میترسید و نه از امر دیگری، اما این نگرانی و دلهره، از این بود که نکند، برنامه غدیر توسط منافقین و مشرکین بی اثر شود و البته بجا بود پیامبر نگران شود؛ چرا که علی جوان بود و برخی کهن سالیان ادعای جانشینی داشتند و چون علی (ع) داماد پیامبر بود این امکان وجود داشت که انگ فامیلی بر ایشان بزنند
*«سخن پایانی»
از بعضی هنرمندان و نویسندگان گله میکنم که شعاع واقعه غدیر را کوچک میکنند، این مسئله، یک مسئله شخصی نیست شعاع غدیر را محدود نکنیم بعضی قلمها میخواهند به غدیر خدمت کنند اما متاسفانه اینکار را به درستی انجام نمیدهند و شعاع واقعه غدیر را کوچک جلوه میدهند، در حالی که واقعه غدیر، یک امر جهانی و فرا منطقه ای است.