عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی که مدت 17 سال در محضر آیتالله معرفت تلمذ کرده است به خبرنگار سرویس علمی و فرهنگی مرکز خبر حوزه گفت: آیتالله معرفت خلاء حضور شیعه در علوم و تفاسیر قرآن را جبران نمود.
* "التمهید" افتخار شیعه در علوم قرآنی
آیت الله معرفت از قلیل علمایی هستند که پا در میدان و عرصه علمی تازه ای گذاشتند و تلاش کردند، کمبود حضور شیعه در برخی از مباحث علمی پژوهشی را جبران کنند و این نشانه بلند همتی آن عالم ربانی و احساس تکلیف در قبال دین و وظایف روحانیت است.
ایشان زمانی که به همراهی عده ای از فضلاء مشغول پاسخگویی به سوالات جوانان در عراق میشوند، مسئولیت بخش سوالات قرآنی را بدوش میگیرند، در آنجا سوالی درباره ترجمه قرآن پیش میآید که آیا میشود قرآن را با ترجمه خواند ؟ استاد میفرمودند: هر چه در آثار شیعه گشتم تنها به یک پاسخ دست یافتم آن هم استفتایی از مرحوم کاشف الغطاء بود، در حالیکه در همان وقت مصریها فقط چهار کتاب در این زمینه نوشته بودند، لذا به این نتیجه رسیدم وظیفه ام این است که وارد مباحث علوم قرآنی شوم و خلا مباحث علوم قرآنی در شیعه را از بین ببرم، تا کی جامعه علمی شیعه در مباحث علوم قرآنی باید از «الاتقان سیوطی» یا «البرهان زرکشی» یا در تفسیر قرآن از ذهبی که نسبت به شیعه کینه داشت استفاده کند.
* احیاگر نظریه شیعه در تفسیر
مرحوم آیت الله معرفت بنا را براین گذاشت که نظریه شیعه را در مباحث علوم قرآنی استخراج کند و انصافا کار مشکلی بود، اما با تالیف "التمهید" خدمت بزرگی به شیعه نمودند زیرا " التمهید " مقدمه تفسیر اثری ایشان بود، ولی آنقدر این مقدمه او را به خود مشغول کرد که مصداق "رزق من حیث لا یحتسب" گردید و ایشان این توفیق را یافت در مباحث علوم قرآنی کتابی بنویسد که کلیه مباحث علوم قرآنی با رویکرد شیعی را در اختیار جامعه علمی قرار دهد.
* کاری مانند شیخ طوسی
چون منابع، این کار از اهل سنت بود، کار او مثل کار شیخ طوسی بود، او از منابع اهل سنت استفاده میکرد، اما در نهایت و نتیجه گیریهایی با رویکرد و هویت شیعی به مباحث علوم قرآنی نگاه مینمود .
اگر کسی اخلاص و شهامت و توان علمی ورود به این عرصهها و شجاعت برخورد با مباحث غیر شیعی و استخراج مکتب شیعه را از دل منابع نداشته باشد، هرگز نمی تواند وارد این میدانها شود و ایشان به نقطه ای رسیده بود رزقی که نصیب او شده هرگز گمان نمیکرد نصیب او شود، اصلا نمی خواست "التمهید" بنویسد، اما در نهایت کتاب "التمهید" در ده جلد به طبع رسید و امروز شیعه در مقابل "الاتقان" سیوطی و "برهان" زرکشی که منتسب به اهلسنت است " التمهید " آیتالله معرفت را دارد و این نتیجه شایستگیهای اوست.
* راز محبوبیت آیت الله معرفت
اما اینکه آیت الله معرفت چه شخصیتی بود، جای بحث فراوان است، با وجود اینکه چند سال از ارتحال ایشان میگذرد، هنوز یاد و خاطره او در دل شاگردان و حواریون ایشان زنده است، امروز کتاب و مقاله علمی دقیقی راجع به علوم قرآنی را نمی یابید مگر اینکه از اندیشههای آیت الله معرفت در آن نشانی یافت میشود .
سئوالی که مطرح میشود این است، چرا او در دلها راه یافت؟ چرا کتابهای او در زمان حیاتش مدار علمی پرشور مباحث علوم قرآنی قرار گرفت ؟ چرا کتابهای او به عنوان کتاب درسی حوزههای علمیه قرار گرفت؟ ایشان به شاگردانشان میفرمودند : شما هر وقت سئوال علمی داشتید، ابا نکنید و هر ساعتی از شبانه روز با من تماس بگیرید ایرادی ندارد، من به یاد ندارم تماسی با ایشان گرفته باشم و ایشان گوشی را برندارد، بلکه همواره با روی منبسط و اخلاق نیکو با من و همه شاگردانشان صحبت میکردند؛ ایشان از اینکه شاگردانش رشد میکنند لذت میبردند، به یاد دارم زمانی به من گفتند: چرا چیزی نمی نویسی و گفتم: تا شما در قید حیات هستید از باب ادب نمی خواهم، چیزی بنویسم، حضرت آیت الله معرفت در جواب میفرمودند: این اشتباه است، من دوست دارم تا در قید حیات هستم ثمره و آثار شاگردانم را ببینم، ایشان عرصه حضور و رشد علمی را برای بسیاری از شاگردانشان باز مینمودند؛ مثلا اگر در دانشگاه سمیناری بود یا برنامههای تلویزیونی بود، مخاطب آن ایشان بود و از ایشان دعوت مینمودند به شاگردانش ارجاع میدادند و میگفتند: نزد فلان شاگردم بروید که ایشان مبانی من را بهتر از من تقریر میکنند و برای او سخت نبود شاگردانش رشد کنند، افکار و اندیشه بزرگان در صورتی میماند که شاگردان خوبی تربیت کرده باشد.
* توصیه آیت الله معرفت به علم فقه و اصالت آن
آیت الله معرفت بشدت به فقه اعتقاد داشتند، اگر ایشان در تفسیر ورود پیدا کردند و موفق بودند، بخاطر این نبود که ساعاتی در درس تفسیر حضور یافته بودند، بلکه ایشان از حوزه فقه وارد تفسیر شدند، بارها عمومی و خصوصی بیان مینمودند، تا کسی فقیه نشود مفسر هم نمی شود؛ محدث هم نمی شود و... ایشان بشدت به اصالت فقه در حوزه و در بین پژوهشگران معتقد بودند و میگفتند: اگر میخواهید فیلسوف یا مفسر عمیق تربیت کنید، حتما باید فقه او قویی باشد، چون علما قرنها در فقه کار کردند و پختگی و دقت در ورود و خروجها در این علم بسیار است.