چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ |۹ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 11, 2024

حوزه‌نیوز/ فرخندگى و شومى روزها و شب‏ها ذاتى نيست، بلكه به مناسبت حوادثى كه در آن‏ها رخ داده، فرخنده يا نحس شناخته شده‏اند. اين معنى، هم از نظر عقل و هم از نظر شرع، امرى مسلم است.

   به گزارش سرویس علمی و فرهنگی  حوزه نیوز، حضرت آیت‌الله جعفر سبحانی در نوشتاری به تبیین فرخندگی و شومی روزها و شب‌ها از نظر آیات قرآن پرداخته است که بخش نخست آن تقدیم مخاطبان ارجمند می‌گردد.

فرخندگى و شومى روزها در فرهنگ بسيارى از كشورها ديده مى‏شود و اختصاصى به محيط ما يا ديگر جامعه‏هاى اسلامى ندارد.

اكنون بايد ديد، مسأله شومى روزها اساس منطقى و فلسفى دارد يا نه؟ و آيا در قرآن مجيد و احاديث اسلامى، مى‏توان براى نحوست ايام و سعادت آن‏ها، مدركى به دست آورد؟

نخست مسأله را از »ديدگاه فلسفى« مى‏نگريم.

روزها به‏وسيله گردش زمين به دور خورشيد پديد مى‏آيند، در حقيقت روز و شب مايه خوشبختى انسان‏ها هستند، اگر همه زمان را تاريكى فرا مى‏گرفت، زندگى نابود مى‏شد، و اگر پيوسته روز بود، درجه حرارت بالا مى‏رفت و نظام حيات در كره زمين به‏هم مى‏خورد و بسيارى از پديده‏هاى مثبت و مفيد، نابود مى‏شدند.

فرخندگى و شومى روزها در فرهنگ بسيارى از كشورها ديده مى‏شود و اختصاصى به محيط ما يا ديگر جامعه‏هاى اسلامى ندارد.

اگر بپذيريم كه تنوع زمان از نظر روشنى و تاريكى، معلول تقدير الهى است، و خداوند زمين را به نوعى آفريده كه در پرتو گردش آن به دور خورشيد هميشه نيمى از آن روشن، و نيمى ديگر تاريك باشد، ديگر نحوست و شومى ايام معنى نخواهد داشت.

 و به ديگر سخن: زمان؛ مولود حركت است و رنگ‏آميزى آن به صورت روز و شب به وسيله گردش زمين به دور خورشيد، نوعى وجود و هستى است كه سراپا خير و كمال است. چگونه مى‏توان چيزى را كه ذاتاً خير و كمال است، به خودى‏خود نحس و شوم دانست؟

نتيجه مى‏گيریم: طبيعت زمان در همه‏جا يكسان است و چگونه مى‏شود طبيعت واحده، روزى سعد و روز ديگر نحس باشد؟

كسانى كه روزها را به دو دسته تقسيم مى‏كنند، فرخنده و شوم، هيچ منطق عقلى و دليل فلسفى براى آن ندارند، اگر نگوييم جريان برخلاف آن است. اكنون وقت آن رسيده است كه نظر قرآن را در آن مورد، به دست آوريم.

نظر قرآن در مورد سعد و نحس ايام

دقت در آيات قرآنى به‏روشنى ثابت مى‏كند كه همه ايام فصول چهارگانه مبارك بوده و وسيله تأمين نيازمندى‏هاى انسان هستند، چنان‏كه در آيه »قُل أئِنَّكم لتَكفُرون بالّذى خَلَقَ الأرضَ فى يَوْمَينِ و تَجْعَلُون لَه اَنداداً ذلك ربُّ العالمين. و جَعَل فيها رواسِىَ مِن فوقِها و بارَكَ فيها و قدَّرَ فيها أقواتها فى أربعةِ أيّامٍ سواءً للسّائلين«(1).

بگو: آيا شما به آن‏كس كه زمين را در دور روز آفريد، كفر مى‏ورزيد و براى او همانندهايى قرار مى‏دهيد؟! او پروردگار جهانيان است. او در زمين كوه‏هاى استوارى قرار داد و بركاتى در آن آفريد و مواد غذايى آن را مقدّر فرمود، اين‏ها همه در چهار روز(چهارفصل) بود. درست به اندازه نياز تقاضاكنندگان«!.

ضمائر مؤنث(ها) در آيه، به زمين بر مى‏گردد.

از آيه به دست مى‏آيد كه: خدا در زمين كوه‏هايى پديد آورده و در زمين بركتى قرار داده و در چهار روز)فصل( روزى‏هاى ما را مقدر ساخته است. «أربعة أيّام» كنايه از چهار فصل است و در اين آيه، «يوم» درباره فصل به كار رفته و هر چهار فصل، مايه بركات و تهيه شدن نيازمندى‏هاى انسان است. بنابراين، در اين قسمت، فرقى بين يك روز و روزى ديگر نيست و همگى در تأمين زندگى مؤثرند.

در آيه ديگر مى‏فرمايد:

«الّذى خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً ما ترى فى خَلْقِ الرّحمانِ مِن تفاوتٍ فَارْجِعِ البَصَرَ هل ترى مِن فُطُورٍ«(2).

كسى كه هفت آسمان را برفراز يكديگر آفريد و هرگز در آفرينش خداى رحمان، تضاد و عيبى نمى‏بينى، بار ديگر بنگر، هيچ خلل و شكافى در آن نمى‏يابى.

در اين آيه مباركه هر نوع تفاوت و ناسازگارى را در آفرينش نفى كرده كه روزها يكى سعد(فرخنده) و ديگرى نحس(شوم) باشد.

زمان؛ مولود حركت است و رنگ‏آميزى آن به صورت روز و شب به وسيله گردش زمين به دور خورشيد، نوعى وجود و هستى است كه سراپا خير و كمال است. چگونه مى‏توان چيزى را كه ذاتاً خير و كمال است، به خودى‏خود نحس و شوم دانست؟

بررسى آيات ديگر نيز يكنواختى زمان را از نظر هماهنگى تأييد مى‏كند، البته اين مانع از آن نيست كه برخى از آن روزها از فضيلت بيشتر، آن‏هم به خاطر حادثه‏اى كه در آن رخ داده برخوردار باشند.

تا اين‏جا يكسانى ذاتى زمان‏هاى مختلف در انسجام و هماهنگى از نظر خرد و آيات الهى روشن شد ولى آن‏چه گفتيم، مربوط به ماهيت خود زمان است، كه هيچ نوع اختلافى در ماهيت آن نيست.

 اختلاف زمان‏ها از نظر رويدادهاى خوب و بد

درحالى كه آيات پيشين، وحدت ماهيت زمان‏ها را به نوعى ثابت مى‏كند، ولى در عين‏حال، آيات قرآنى، برخى از زمان‏ها و مكان‏ها را مبارك و فرخنده و برخى ديگر را شوم و نحس مى‏نامد، مثلاً شب نزول قرآن را شبى مبارك مى‏خواند و مى‏فرمايد:

«إنّا أنزلناهُ فى ليلةٍ مباركةٍ إنّا كنّا منذرین»(3).

ما قرآن را در شبى مبارك، فرو فرستاديم و ما بيم‏دهندگانيم.

مسلماً اين مباركى و فرخندگى، ذاتى آن شب نبوده، بلكه به خاطر رويدادى است كه در آن اتفاق افتاده و آن نزول قرآن مجيد است.

 هم‏چنين در برخى از آيات قرآن، روز و يا روزهايى به شومى توصيف شده است، مانند:

«فأرْسَلنا عَليهِم ريحاً صَرْصَراً فى أيّامٍ نَحِساتٍ لِنُذيقَهُم عذابَ الخِزى فى‏الحياةِ الدُّنيا و لَعَذابُ الآخرة أخزى و هم لا ينصرون«(6).

باد تندى را در روزهاى شوم براى آن‏ها(قوم عاد) فرستاديم تا آن‏ها را در دنيا از كيفرى خواركننده بچشانيم و كيفر آخرت، رسواكننده‏تر است و در آن‏جا يارى نمى‏شوند.

در اين آيه روزها(ايام) به شومى(نحسات) توصيف شده، زيرا قوم عاد به‏وسيله بادهاى تند نابود شدند و در حقيقت نحوست آن بالذات نبوده، بلكه به خاطر تندبادى بود كه آن‏ها را ريشه‏كن كرد ولى همان روز در نقاط ديگر كه مشمول عذاب الهى نبودند، به ميمنت و مباركى خود باقى بود.

در آيه ديگر مى‏فرمايد: «انّا أرسلنا عليهم ريحاً صرصراً فى يوم نحس مستمرّ»(7): ما بر آن‏ها(قوم عاد) باد تندى را در روزى شوم و دنباله‏دار فرستاديم.

شومى اين روز نيز ذاتى نبوده، بلكه به خاطر رويدادى بود كه به نابودى قوم عاد انجاميد.

البته در آيه سوره فصلت، از كلمه «ايام»، بهره گرفته شده ولى در آيه سوره قمر از واژه مفرد، يعنى «يوم»، ولى با وصف مستمر(دراز و طولانى) ياد شده است كه طبعاً با تعدد روزها سازگار است و احتمال دارد مراد از «يوم» قطعه‏اى از زمان باشد نه يوم به معناى «روز» در برابر«شب» به دليل اين كه در آيه ديگر مى‏فرمايد:

«سخّرها عليهم سبعَ ليالٍ و ثمانيةَ أيّام حسوماً...».   : باد تند ريشه‏كن كننده‏اى را بر آن‏ها در هفت شب و هشت روز پى‏درپى مسلط ساختيم....

از برخى آيات استفاده مى‏شود كه برخى از حوادث، سبب مى‏شود كه آن روز، روزى مبارك و به يادماندنى و ماندگار اعلام شود و سال كه تجديد مى‏شود، خاطره آن روز نيز تجديد گردد، كه در اصطلاح به آن «عيد» مى‏گويند.

حضرت مسيح از خداوند خواست كه مائده‏اى از آسمان براى او و حواريين بفرستد و چنين گفت:

»...ربّنا أنزِل علينا مائدةً من السماء تَكُونَ لنا عِيداً لأوّلِنا و آخِرِنا و آيةً منك و ارْزُقْنا و أنتَ خيرُ الرّازقين».

...پروردگارا! از آسمان براى ما خوراكى بفرست تا آن روز براى پيشينيان و آيندگان ما جشن و سرور و نشانه‏اى از عظمت تو باشد و ما را روزى ده كه بهترين روزى‏دهندگانى.

تا اين‏جا با منطق قرآن در ميمنت و نحوست ايام، آشنا شديم يعنى اين‏كه روزها بالذات شومى ندارند و به خاطر رويدادى بد، شوم شده‏اند و آن هم نسبى است نه مطلق.   انشاءاللّه در شماره آينده اين بحث را از ديدگاه روايات دنبال مى‏كنيم.

سایر عناوین شماره اخیر مکتب اسلام

مروری بر ترفندهای بنی امیه و  بنی عباس ،توطئه مسجد ضرار ،عیس بن مریم  علیه السلام در رحم مادر ،بازگشت به قرآن ، ترکیب جمعیت بحرین،  نیایش و آثار مثبت آن در سلامت روان ،چهار زن  بهشتی ، تشدید برخی از بیماری ها  و ...دیگر عناوین  ششصد و دوازدهمین شماره مکتب اسلام را تشکیل می دهند.

علاقه مندان با تلفن 7742384 -0251تماس بگیرند  .

.................

1) فصّلت: 9 و 10.

2) مُلك: 3.

3) دخان: 3

4) فصلت: 16.

5) قمر: 19.

6) الحاقه: 7.

7) مائده: 114.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha