اللَّهُمَّ نَبِّهْنِي فِيهِ لِبَرَكَاتِ أَسْحَارِهِ وَ نَوِّرْ فِيهِ قَلْبِي بِضِيَاءِ أَنْوَارِهِ وَ خُذْ بِكُلِّ أَعْضَائِي إِلَى اتِّبَاعِ آثَارِهِ بِنُورِكَ يَا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعَارِفِينَ.
خداوندا در اين روز مرا از بركتهاي سحرگاهان آن آگهساز و دلم را به پرتو روشنايي آن روشن فرما و همه اعضايم را به پيروي از آثارش به كار گير، به حق نورت اي روشنيبخش دل عارفان.
دوش وقت سحر از قصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند
سحر، روزن آسمان در دل تاریک روزگاران است که به عطر ناب خلوت گزیدگان و رندان بیدار، مصفا و به نور دلنواز بندگی، منور است.
سحر، موقف پرواز و باب باز راز و نیاز است.
سحر، فوران نعمت روح و غلیان احساس دل است که در دل آرام شب، به شُکوه و شِکوه می رسد.
شُکوه یاد یار و شِکوه از فراق و هجر و امید وصال.
در لحظه های بارانی سحر، درهای بهشت برین خدا بر روی دلهای بیتاب بندگان رها از قید دنیا و مافیها باز می شود و نور بیداری بر قلبهایشان تابیدن می گیرد.
سحر، موضع گفتگو با خداست و ملکوت لحظه های شبانه روز.
یاد او در دل تاریک شب، آرام دلها می شود و ذکر و فکرش مرهم زخم دل و رنج روزگار.
ســحرگهـــان که مــــوذن بـر آورد آواز
به روی دل شــودم هـــر در عنایت باز
بر آورند مناجاتیــــان قــدس خـــروش
زنند بر صف روشـــندلان صلای نمــاز
بیـا به مجمع ایمانیـــان یکدل و دیــــن
که این گروه به یک قبله میکننـــد نماز
مقـــام امن الــــهی منادی توحــــید
عظـــیم تر حرم کبریا حریــــم نـــماز
ز خــــواب بخت بلندم به کوتهی گرود
بگــو مــوذن خوش لهجه بر کشـد آواز
و سحرهای رمضان که زیباترین لحظه های انسان در آوردگاه ایمان و استغاثه و بندگی است چه عطر بکر و شمیم غریب و حس قریبی دارد.
تو گویی خدا و بهار و بهشت و باران، از همیشه نزدیکتر و از همیشه تابنده تر، روی افق بندگی و در امتداد عقربة سازندگی، دل و دیده و قلب و زبان و زمان را به رستخیز جان و جهان میهمان می کند.
سحوری در ماه رمضان که هم غذای جسم و هم قوت جان، در پروای مقرنس خوف و رجا، جریان می یابد، چه زیبا خوان و دیبا جامه ای است از بهر بندگی انسان تا در قامت حقیقت و هیئت حمیت، خدایی شود و آسمانی.
از زمین پربگیرد و به طیران بر بلندای ایمان درآید و رهاتر از پرنده آسمان بی کران این دنیا، در کرانة شور و شیدایی مأوی گزیند و بر ساحل آرامش سکنی.
دعای روز هجدهم ماه رمضان از زیباترین و خصوصی ترین و خاص ترین دعاهای این ماه مبارک و کریم است که خصوصیت سحر را در خاصیت شور و شعور ایمانی بندگان خدا می پوید و می جوید.
باری؛ سحر، روزن آسمان در دل تاریک روزگاران است که به عطر ناب خلوت گزیدگان و رندان بیدار، مصفا و به نور دلنواز بندگی، منور است.
پس دست دعا برآریم و از خدای رحمان و رحیم بخواهیم که؛
اللَّهُمَّ نَبِّهْنِي فِيهِ لِبَرَكَاتِ أَسْحَارِهِ وَ نَوِّرْ فِيهِ قَلْبِي بِضِيَاءِ أَنْوَارِهِ وَ خُذْ بِكُلِّ أَعْضَائِي إِلَى اتِّبَاعِ آثَارِهِ بِنُورِكَ يَا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعَارِفِينَ.
آمین یا رب العالمین!