آری وظیفه و کرامت عالم دینی هم چیزی جز این نیست که ما را به یاد خدا و رسول بیاندازد همان طور که امام راحلمان هم فرموده بود که طلبه باید انسان را به یاد پیامبر(ص) رهنمون شود و در این رهنمونی و هدایت و یادآوری، عنایتی هست از جانب خدا که تنها به طلاب و عالمان عامل و عابد و مراقب معطوف و مشمول می شود.
و بی تردید حضرت آیت الله میانجی هم از این نحله و جرگه بود؛ به راستی و درستی.
«مرحوم حضرت آیت الله میرزاعلی احمدی میانجی (قدس) در چهارم محرم سال 1345 ق مطابق با 23 تیر 1305 شمسی در روستای پورسخلو در 24 کیلومتری شمال غرب میانه از شهرهای آذربایجان شرقی به دنیا آمد. آن عالم فرزانه فرزند مرحوم آخوند ملاحسینعلی احمدی می باشد. مادر ایشان سیده معصومه حسینی از سادات موسوی منطقه بود. ایشان پس از تحصیلات مقدماتی در زادگاه خود، میانه و تبریز در سال 1363 قمری به قم مهاجرت نمود و از اساتیدی همچون آیات عظام شیخ موسی زنجانی، سیدحسین قاضی، نجفی مرعشی، علامه طباطبایی، سیدمحمد داماد، بروجردی و گلپایگانی سطوح خارج فقه و اصول، تفسیر و ... را فرا گرفت. آثار علمی ا یشان فراوان است که مهمترین آنها عبارتند از: مکاتیب الرسول، مکاتیب الائمه، مواقف الشیعه، التبرک و ... می باشد. اخلاص، تقوی، خدمت به مردم و بی توقعی از دیگران از شاخص های برجسته شخصیت نورانی ایشان بود. معظم له در روز دوشنبه 21 شهریور 1379 شمسی دار فانی را وداع گفت و پس از تشییع با شکوه در حرم مطهر حضرت معصومه (س) دفن گردید.»*
آری؛ این عالم روحانی که توانست پس از عمری پربار و نورانی یادگارهای ارجمندی برای طلاب علوم دینی و عموم علاقمندانش برجای گذارد حقا نشانه و نمادی بود برای یک زندگی معنوی به معنای جامع و مانع کلمه.
درست است که کتابهای علمی ایشان در حوزه معارف دینی، آثاری سترگ و شگرفند و برای اهالی نظر و طلاب علوم دینی، قابل استفاده و تلمذ، اما حقیقت این است که برترین و بزرگترین و مهم ترین یادگار علمی و عملی ایشان که پس از مرگ توانست خاطره ای ماندگار و جاودانه از این مرد الهی در ذهن و دل همگان و همگنانش برجای گذارد اخلاق نیک و آموزه های اخلاقی ایشان است که هم در درس اخلاق شان تجلی تئوریک داشت و هم در رفتار و گفتار و حرکات و سکناتشان با دیگران تلألویی عملی و روح بخش.
هیچ چیزی به اندازه رفتار و کردار حسنه و «عمل» نیکو نمی تواند در مردم تأثیرگذار باشد. براستی که یک عمل خیر و رفتار درست می تواند به اندازة یک عمر درس دادن یا کتاب خواندن و نوشتن و حتی بیش از آن موثر باشد و آیت الله میانجی از جمله کسانی بود که علاوه بر تدریس و تألیف، در کردار و گفتار هم اخلاق مدار بوده و راز محبوبیت ایشان در میان مردم هم همین بود.
عالمی که در عین مقام بالای علمی و موقعیت عرفانی قابل توجه و قدر، کاملا مردمی بود و با مردم همپیاله و هم صحبت؛ و نه همچون شبه عالمان متنسک،حائلی میان خود و آنها می تنید و نه چونان جاهلان متهتک، در غرقاب عده ای محدود و معدود از اطرافیان مشتبه و متردد و مغرض گرفتار می آمد و این در حالی است که فرزندانی صالح و عالم و فاضل از خود به یادگار نهاد و اینها همه ثمره و نتیجه همان روحیه اخلاق مدار و اندیشه مردمدار و صفای ظاهر و باطن ایت که نهایتا به «نفوذ کلام» در میان مردم منجر می شود؛ و این همان حلقة مفقوده و درّ نایاب زمان و زمانة ماست! نیست؟
نکته مهم در این حیطه این است که آیت الله میانجی گرچه مردمی بود و با مردم می زیست و خاکی و افتاده و نجیب و مهرآیین بود اما هرگز عوامزده نبود و به دام عوام زدکی و عوامفریبی گرفتار نیامد و رمز ماندگاری او در عین ابهت علمی و تجلیات اخلاقی و روحیه معنوی و تأثیرگذاری رفتاری اش بر دیگران از دل همین منظومة منتظم بر می خیزد که هم عالم بود و هم خاکی؛ هم عابد بود و هم اهل عمل؛ هم مردمی بود و هم عقل مدار؛ هم متواضع بود و هم مستقل؛ و هماره همه این ابعاد و ساحت های ربانی و نورانی و عقلایی را به صورت توأمان با هم داشت و... به سرمنزل مقصود رسید.
گرامی و ماندگار باد یاد و خاطرة این عالم دوست داشتنی و این عابد خواستنی و این رادمرد عرصة علم و ایمان که در میانة خدا و خلق، پی به آواز حقیقت برد!