جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ |۱۱ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 13, 2024

آیت‌الله علوی بروجردی به سئوالات اساتید دانشگاه ریوکوکو ژاپن درباره تشیع، امامت و رابطه امامت و مرجعیت پاسخ داد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در دیدار جمعی از استادان و دانشجویان دانشگاه ريوكوكو (روکوکو) ژاپن که برای شرکت در دور دوم نشست های اسلام و بودیسم به ایران آمده بودند، در پاسخ به سئوال یکی از آنها در مورد آشنایی با مذهب تشیع، گفت: اسلام، عبارت است از مجموعه تعالیمی که پیامبرگرامی اسلام در 1400 سال پیش برای هدایت انسان­ها آوردند؛ اسلام از زمان ظهور پیامبر(ص) تا رحلت ایشان مراحل سخت و پرفراز و نشيب و حوداث و اتفاقات زیادی رخ داد، مانند آزار و اذيت رسول خدا و اصحاب ايشان، مهاجرت پیغمبر(ص) از مکه به مدینه و جنگ­هایی كه بر رسول خدا و اسلام پيش آوردند، تا اين كه اسلام در سطح جزیرة العرب گسترش یافت.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم در ادامه افزود: نظر شیعه بر این است که در زمان حضور پيغمبر، همانطور که ارتباط بین خدا و مردم به وسیله پیغمبر است، بعد از رحلت پیغمبر اکرم(ص)، امامت ادامه راه نبوت است. و رشته امامت باید تا آخر ادامه پیدا کند؛ زيرا احکام و معالمي که پیغمبر اكرم(ص)آورده باید به وسیله امامت بيان شود؛ از اين رو بنابر نظر شیعه، بعد از پیغمبر، امام نقش اساسی را ایفا می­کند؛ ما معتقدیم و البته آن را با ادله قوی اثبات می­کنیم که شخص رسول الله(صلي الله عليه وآله)، امام بعد از خود را تعیین کرده و قرآن كريم بر این امر گواهی می­دهد.

آیت الله علوی بروجردی در پاسخ به این سئوال که چرا مکتب شیعه و امامت، بعد از رحلت پیغمبر خدا در عامه مسلمانان ادامه پیدا نکرد؟ اظهار داشت: علت این است که افرادي كه به پیغمبر ایمان آورده بودند، افراد مختلفی بودند و هدف آنان از ایمان آوردن به حضرت متفاوت بود. با توجه به اینکه محیط جزیرة العرب و مردم آن سرزمين، در بسياري از اوقات در حال جنگ هاي بي اساس و بي­ارزش و يا در حال تعدي و راهزني و شورش بودند. حتي بنابر نظر قدرت­هاي بزرگ آن زمان، جزيرة العرب آنقدر بي­قيمت و بي­ارزش بود كه ارزش سركوب شورشهاي واقع در آن سرزمين را نداشت. در اين محيط، برخي از ايمان آورندگان به پیامبر خدا (ص) در فکر بهانه­ای بودند تا خود را مطرح کنند. پیغمبر آیین و دين اسلام را مطرح کرد، این افراد در دل  آیین اسلام رشد کرده و خودشان را مطرح ساختند و از آنجا كه اينها  از جاهلیت قبل اسلام ريشه­هايي داشتند، مانند حالت ریاستي که قبل ظهور پیغمبر، بر مردم مکه داشتند، بعد از ظهور اسلام رياست آنان در مكه به هم خورد. این افراد خودشان را با وضعیت موجود تطبیق دادند، یعنی با ظهور اسلام، اسلام را پذیرفتند و بعد با نماز و خدا هم مخالفتی نداشتند؛ اما  بعد از رحلت پیغمبر شروع به تغییر روش­های حضرت  کردند؛ ما از این تفکر، به اسلام جاهلی تعبییر می کنیم؛ آرام آرام در بین مسلمانان نفوذ کردند. خلفایی که بعد از پیغمبر انتخاب شدند، خلفای سه‌گانه، بنی امیه و بنی عباس قرن­ها ادامه پیدا کرد و عملا این تفکر جاهلی جای خود را در بین مسلمانان باز کرد.

استاد حوزه علمیه قم تاکید کرد: از نظر ما، شيعه تفکر اصیل اسلامی است که پیغمبر بدون هیچ تغییری آورده است. و نقطه مرکزی شیعه مسئله امامت است. امام در نظر ما کسی است که دارای مقام عصمت است، چرا كه از جانب خدا ماموریت دارد و می­تواند برای همه مردم و جامعه الگو باشد. یعنی امام واجد همه صفات اخلاقی و صفات ممتاز انسانی است. و اگر کوچکترین نقصی داشته باشد، از نظر ما این شخص امام نیست. امامت در شيعه ادامه پیدا می کند تا به امام دوازدهم مي­رسد. از نظر ما امام دوازدهم بر اثر فشارها و تهدیدها و ... از ديدگان غیبت پیدا کرده است. اعتقاد داريم، امام زمان، حاکم بر زمان و قوانین است، و نيز ايشان یک روز ظهور پیدا می­کند.

وی در ادامه افزود: بزرگترین عبادت برای ما انتظار فرج است؛ معنای انتظار ظهور این است که ما همیشه خود را  مهیا و آماده نگه داریم که اگر امام ظهور کرد بتوانیم در کنار ايشان اقامه عدل و داد و صلح كنيم، تا همه انسانها کنار هم آرام زندگی کنند.

آيت الله علوي بروجردي در پاسخ به سئوال یکی دیگر از اساتید دانشگاه ريوكوكو(روکوکو) که در مورد رابطه مرجعیت با امامت، گفت: اگر امام حضور داشته باشند، ایشان خودشان ادامه دهنده همه شئون مردم هستند، اما الان در دوران غیبت حضرت هستیم. در این دوران، امام کسانی را تعیین می­کنند تا سرپرستی شیعه را برعهده داشته باشند، اما تذكر اين نكته لازم است، امام زمان در دوران غیبت، شخص تعیین و انتخاب نمی­کنند، بلکه تعیین معیار می­کنند، یعنی امام معیارهایی را مشخص می­فرمایند و کسانی که دارای این معیار باشند، مانند فقیه باشد، تقوی و ديگر خصوصیات را... دارا باشد. این خصوصیات، افراد را به امام نزدیک می­کند. لذا می­توانند تصدی مرجعیت شیعه را کنند؛ از اين رو، افرادي كه به عنوان فقیه یا مرجع تقلید با معیارهاي معين از ناحيه امام، مشخص می­شوند از جانب امام تعیین شده­اند. ارزش این فقيهان و مراجع تقليد در دوران غیبت از این جهت است که اینان احکامی که به پیامبر (ص) وارد شده و ائمه (ص) بیان نمودند، را استنباط می­کنند و روی ادله مشخصی از منابع احکام مانند قرآن، حدیث، عقل و ... استخراج می­کنند و در اختیار مردم می­گذارند. اين نكته نيز قابل توجه است از نظر شيعه پیامبر اكرم و ائمه اطهار قانونگذار نیستند، بلكه خداوند تنها قانونگذار است، منتهي خداوند قانون را به پیغمبر خود ابلاغ می­کند؛ و امام نيز از طرف پیغمبر آن را بیان می­کند.

وی خاطرنشان ساخت:آنچه که این ادله را برای ما مشخص می­کند اصول فقه نام دارد. اصول فقه، دانشی است که قواعد آن برای استنباط احکام شرعی به کار گرفته می‌شود. يعني با كمك علم اصول فقه احکام فقهی را استنباط می­شود و در اختیار مردم می گذاریم. اما آنچه در اينجا مهم و قابل توجه مي­باشد، این است که مردم برای اینکه تشخیص بدهند از كدام يك از مراجع عظام، تقليد كنند، آزادی عمل کامل دارند، الزامی نیست که باید حتما فلان مرجع تقليد را انتخاب کنند؛ یعنی اگر تشخیص دادند که این شخص – مثلا آیت الله العظمي بروجردی،  فقیه، متقی و اعلم از دیگران هست آن زمان باید و بر او واجب می­شود از ايشان تبعیت کنند، اما انتخاب اعلم و متقی بودن افراد بر عهده خودشان است. نكته ديگر اينكه بر مردم واجب است احکامی که در علم فقه به عنوان فتوا صادر و استخراج می­شود، تبعیت كنند و الا نظر فقیه و مرجع تقليد در غیر از احکام، يعني موضوعات خارجی حجت نیست؛ لذا بايد مردم خودشان موضوع را تشخیص دهند.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم همچنین در توضیح مقام مرجعیت گفت: در طول تاریخ شیعه، فقها و مراجع تقلید به طور طبیعی پناه مردم بودند و در تمام مشکلات و سختي­ها مردم را یاری می­کردند. در قیام مشروطه مردم از دیکتاتوری در زمان قاجار به تنگ آمدند و به مراجع تقليد پناه آوردند، مرحوم آخوند ملا محمد کاظم خراسانی، مرحوم میرزای نائینی در نجف و مرحوم سید محمد طباطبایی این مراجع بزرگ تقليد پيشگام در نهضت مشروطه بودند؛ چرا؟ چون مردم به اینان نیاز پیدا کردند و در خواست كردند که شما به ميان بياييد و حق ما را بگیرید و اینان در رأس نهضت واقع شدند و مردم به دنبال آنان حرکت کردند. و نيز قبل از مشروطه مثلا در زمان ناصرالدین شاه قرار داد فروش انحصاري تنباکو با انگليس بسته شد. مرحوم میرزای شیرازی دخالت کرد، همه مردم تبعیت کردند و ناصرالدین شاه عقب نشینی کرد.

وی در معرفی آیت الله العظمی بروجردی افزود: ایشان یکی از همین فقها است، منتهي ایشان به علت محبوبتی که در بین مردم پیدا کردند، در زمان خود تنها مرجع تقلید شیعه بودند و میلیون­ها شیعه از ایشان تقلید می­کردند، تا زماني كه آیت الله بروجردی در اين دنيا بودند، با اینکه در زمان حکومت محمدرضا پهلوی بود اما رژیم جرات نمی­کردند که نسبت به حقوق مردم تخطی کنند. لذا زماني که ایشان فوت كردند پرده دری­ها شروع شد. در انقلاب اسلامي ایران نيز مردم نیاز به رهبر و پيشوا داشتند و به طور طبیعی به سمت روحانیت آمدند و حضرت امام خمینی(ره) مقتدا و پرچمدار انقلاب اسلامی ایران شدند.

آیت الله علوی بروجردی با اشاره به وظیفه خطیر علما در حال حاضر اظهار داشت: در هر دوره ای علما یک وظیفه اصلی دارند که عبارت از بیان احکام است، یعنی علما وظیفه دارند، احکامی که پیامبر (ص) آورده و ائمه (ع) محافظت کردند را بیان کنند، از طرف دیگر علما یک حالت خدمتگزاری به مردم دارند و با مردم پیوندی ناگسستني پيدا كرده­اند؛ آیت الله العظمی بروجردی تعبیری دارند که مي­فرمايند: «نسبت علما با مردم، نسبت ماهی و آب است». ماهی داخل آب زنده است و ما در ميان مردم قیمت داریم. و اگر روزی ما از مردم جدا شدیم ارزش خودمان را از دست داده ایم. این دو وظیفه عمده است.

وی در بخش دیگری از سخنان خود خطاب به اساتید دانشگاه ریوکوکو(روکوکو) تاکید کرد: مکاتبی که هدایت بشر را برعهده دارند. تفاوت ندارد، اسلام باشد یا بودیسم. این مكاتب یا الهی هستند، يعني مستقیم از طرف خدا آمده، یا انسانی احساس وظیفه کرده و دستورالعملي را  برای نجات انسان­ها بیان کرده؛ از اين رو هرچند در عقاید، احکام و اعمال اختلافات زیادی داریم، اما یک هویت مشترک داریم و آن تعالي انسانی است. در میان تمام مردم و انسانها فضائل اخلاقی و ارزشهایی مشترک است. ما و شما قصد داريم این فضائل را در بین همه انسانها ترویج کنیم. و این اعتقاد یک سرمایه برای انسان­ها است. یکی از نويسندگانی که درباره استالین کتاب نوشته، می­گوید: وقتی استالین اواخر عمر پیر شده بود، آدم بدبختی بود؛ زيرا قدرت داشت، اما نه اعتقادی بود که بتواند به آن دل ببندد و نه عشقی بود که بتواند به آن دل خوش کند. و لذا یک بی هویتی و سرگردانی در تمام وجودش حس می­شد و این برای انسان نقص است.

وی در پایان تاکید کرد: در مکتب ما به خصوص در شیعه و در زبان امیرالمومنین و نهج البلاغه برای همه مکتب­هایی که اخلاق را ترویج می­کنند، ارزش قائل می­شویم، و لذا ما می­توانیم با شما در این جهت ارتباط و یک رسالت مشترک داشته و در برابر کسانی که بی­اعتقادی، بی­ایمانی و ارزش­های اخلاقی را نسبی می­پندارند، اتحاد داشته باشیم.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha