کرمي ابراز داشت: طلاق از جمله مسائل اجتماعي در ايران است که در دهههاي گذشته در ساخت اجتماعياش دگرگونيهايي ايجاد شده است. موضوع تحقيق حاضر، چگونگي ساختيابي اجتماعي طلاق در ايران است.
وي با بيان اينکه به منظور تحليل موضوع در اين تحقيق، از مدل نظري واقعگرايي تحليلي پارسونز با روش تحليل ثانويه استفاده شده است، افزود: در این تحقيق بر آنیم با بررسی ساخت اجتماعی طلاق به روند تغیرات در ابعاد عینی و ذهنی موثر در ساخت اجتماعي طلاق بپردازیم و به فهم واقعيت طلاق در ايران نزديک شويم.
عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطبائي با اشاره به افزايش ميزان کمي طلاق در ايران در طول سه دهه اظهار داشت: چنين روندي نشانگر افزايش طلاقها در ميان افراد ازدواجكرده دانشجو در شهرهاست. چنين وضعيت عيني با توجه به ساخت ذهني ايرانيان معنادار خواهد شد.
کرمي در ادامه با بررسي چهار مؤلفه ساخت قدرت در خانواده، شيوه پوشش زنان (با تأكيد بر نگرش به حجاب)، نگرش درباره نقشهاي جنسيتي (با تأكيد بر اشتغال زنان) و شيوه همسرگزيني در سالهاي 1353 و 1383 گفت: با توجه به این دادهها، وضعيت نگرشي ايرانيان در طول سه دهه، از درونهمسرگزيني به برونهمسرگزيني، تغيير در نگرش به پوشش و حجاب، کاهش ميزان اقتدار مردانه در خانه(ساخت قدرت) و افزايش ميزان اشتغال زنان در بيرون خانه تغيير يافته است.
بر اساس اعلام روابط عمومي حوزهخواهران، وی افزود: تغيير نگرشها در مؤلفههاي ياد شده با ابعاد عيني جمعيتي موثر برافزايش طلاق سازگار است.
در ادامه اين نشست حجت الاسلام والمسلمین بستان، ضمن ذکر نقاط قوت و مثبت تحقیق صورت گرفته، نظرياتي را در اين مورد ارائه کرد.