خبرگزاری حوزه/ بانوی آسمانی خانه گلین علی با آن ظروف سفالین و زیلوی مندرس و آسیاب دستی با آن همه مرارت و رنج و با آن همه روشنی و صفا و ایمان و عشق، سالهای عمر هیجده بهاری خویش را در راه جهادی برنهاد که منشوری از خانه داری و ولایت مداری و تربیت نسل برومندترین فرزندان هستی بود و خیر کثیری که از ابتدای خلقت کائنات تا انتهای عمر کوتاه اما بلندش و تا همیشه تاریخ روزافزون و شورافزا، در ادامه ای سبز و سرخ به تصویر درآمد.
از مظلومیت علی تا جگر شرحه شرحه مجتبی، از شهادت جانگداز حسین تا صبر زینب و از اسارت سجاد تا تمام تاریخ پر رنج اما افتخارآمیز فرزندان زهرا همگی گویا و جویای این حقیقت ناب و تابناک است که ام الائمه(ع) و مادر خوبیها از سرمنشأ نورانیت و معرفت لایزال الهی نوشید و برکت نفس حقش همیشه روزگاران را جلال و جمال بخشید.
زندگی نورانی و حیات طیبه بانوی آسمانی زمین، سراسر درس و امید و زیبایی و معرفت است.
او که ام ابیها نام گرفت و در مکتب رسول اعظم (ص) شاگرد معرفت و حکمت و عرفان بود.
او که شهیده راه ولایت شد و در دفاع از امام زمان خویش و همسر مظلومه اش خاطره خطیر و ماندگار زمان و زمانه زا برجای نهاد.
او که مربی و مرشد فرزندان بهشتی خویش بود و آنان را برجسته ترین و برترین نسل انسان ساخت و از خرمن معرفتش ره توشه ای جاودانه برایشان فراهم ساخت که تا همیش تاریخ آموزگار بشر است برای سعادت و وصل.
آری؛ حضرت زهرا(س) این تندیس وفا و پایداری و ایمان و شکوه، این تجسم آسمانی معرفت خداوند، جلوه تمام زیبایی های معنوی و ارزشهای انسانی انسان بود و در آیینه روح و رفتار او در حیات طیبه اش، می توان بالهای فکر و عمل را زیر چتر ناب و تابناک این عصاره خلقت خدا، مرتب کرد و در آسمان خوبیهای زلالش به پرواز درآمد.
و زهرا در آخرین آوردگاه حیاتش که آغازی بر یک پایان عاشقانه و شروعی بر یک اتمام مظلومانه بود با شهادت غریبانه و غمگنانه اش برگ دیگری از شاخه نحیف اما خدایی وجودش را بر دفتر ولایت مداری و ایمان استوار و پایداری عاشقانه اش برنهاد و برای همیشة تاریخ به یادگار گذاشت.
تو ستارة غریبی، تو شکوه باور من
شب عاشقی است یارا بنشین برابر من
تو چه کرده ای که با تو شده عشق تار و پودم
تو چه کرده ای که عمری است پی تو در سجودم
چه شکسته ایستادی، چه شکسته تر پریدی
به طواف عاشقان حرم خدا رسیدی