خبرگزاری حوزه/ 23 شعبان المعظم که رحلت سه عالم برجسته دینی از قدما و متأخرین در این روز رخ داده و بجاست یاد و خاطره این بزرگواران را گرامی بداریم و ذکری از آنها به میان آوریم.
بزرگان برجسته و عالمان عزیزی همچون سید ابومحمد اطروش، سید علی النقی فیض الاسلام و آیت الله صدوقی که هر یک کارنامه پرافتخاری را در طول سالهای حیات خویش برای همروزگاران و آیندگانشان برجای نهادند.
ناصرالحق، ابومحمد حسن اطروش مشهور به ناصر کبیر ،فقیه، متکلم، حاکم و شاعری ادیب در قرن سوم ه. ق بود.
کسی که شیخ طوسی او را جزء اصحاب امام هادی(ع) عنوان نموده بود.
وجه تسمیه او به اطروش هم به این خاطر بود که در زمان حاکمیت طبرستان بر اثر اصابت شمشیری توسط رافع بن هرثمه در جنگ ناشنوا شده بود و از این رو اطروش نام گرفت.
ایشان جد مادری شریف رضی و شریف مرتضی است.
از اطروش به عنوان نخستین مبلغ و احیاگر دین مبین اسلام در سرزمینهای شمالی ایران نام برده میشود.
آنگونه که در تاریخ آمده ناصر پس از پیروزی بر امرای سامانی طبرستان پایگاه علویان را رونق داد.
سیطره حکومت ایشان بر گیلان، طبرستان و قسمتی از گرگان بود.
ناصر کبیر در علوم تفسیر، فقه کلام و حدیث از بزرگان و نام آوران جلیل عصر خویش به شمار می رفت و برترین و ماندگارترین و مشهورترین اثر مکتوبش نیز تفسیر کبیر نام دارد.
او در طبرستان درگذشت و مزارش هم در همان سامان قرار داد.
از جمله تألیفات و آثار وی که چیزی بیش از سیصد کتاب بودهاست می توان به «اصول الدین»؛ «الامالی»؛ «الامامة الصغیر»؛ «الامامة الکبیر»؛ «امهات الاولاد»؛ «البساط» ؛ «تفسیرالاطروش»، «الفقه الناصریة» و «المسائلالناصریات» اشاره کرد.
بزرگان بسیاری از او و آثارش تجلیل کرده اند که از آن میان می توان به ابن اندیم اشاره کرد.
ابن ندیم درباره تألیفات اطروش می گوید: «... او دارای آثاری است؛ مثل کتاب الطهارة؛ کتاب الاذان و الاقامة... و بعد از شمردن پانزده کتاب از وی، مینویسد: اینها، کتابهایی بود که ما دیدیم. برخی از زیدیه معتقدند که ناصر اطروش حدود یک صد کتاب دارد.
محمد بن جریر طبری نیز در این باره مینویسد: «... مردم جهان کسی را همتای اُطْروش در دادگری و حُسنِ سیرت و برپاداشتن حق ندیدهاند...».
ابوالقاسم بستی نیز در این حوزه معتقد است: «... تنها در یک روز بدست ناصرالحق کبیر ۴ هزار نفر به اسلام گرویدند...».
ابن ابیالحدید درباره این عالم ربانی می گوید: «... او صاحب سیف و قلم و از بزرگان فقهای امامیه و شیخ طالبین و عالم زاهد و ادیب و شاعر ایشان بود. او اسلام را در میان ساکنان دریای خزر نشر داد و در حدود دویستهزار دیلمی و گیلک بهدست وی ایمان آوردند، و او در شهرهای آنان مساجدی بنا کرد...».
فیضالاسلام
عالم دیگری که در این روز باید یاد و نامش را گرامی داشته و ذکری از او به میان آوریم سید علی نقی اصفهانی آل محمد دیباج معروف به «فیض الاسلام» از عالمان و نویسندگان برجسته دوران معاصر ماست.
ایشان در سال (۱۲۸۳ ش) در «سده» اصفهان در خانواده ای مذهبی و متدین و در بوستان علم و تقوا و خردورزی پا به عرصه گیتی نهاد.
آنچنان که شجره نامه این عالم بزرگوار گواهی می دهد ایشان از چهل پشت پدری اش به امام علی ـ علیه السلام ـ می رسد که همه از عالمان و بزرگان نام آور روزگار خویش بوده اند.
فیض الاسلام از اوان کودکی اهل فضل و تحصیل و تهذیب بود و کلاس درس برجستگان عالیقدری را از همان جوانی درک نمود.
بعدها صاحب اجازه روایت از همین بزرگان گردید و به کاری بزرگ مبادرت ورزید. سه کتاب مقدس و عظیم الشأن قرآن کریم، نهج البلاغه و صحیفه سجادیه را که همه داشتههای اصیل و مبنای فکر و برنامه زندگی و منابع غنی و سرشار معرفتی مسلمانان است توسط این عالم بزرگوار ترجمه و شرح گردید.
این کار عظیم نقش موثری در آشنایی و همراهی و همنشینی مسلمانان با هر سه کتاب مقدس و معظم اسلامی گردید و بی تردید به عنوان باقیات الصالحاتی عظیم و عزیز و ماندگار برای این عالم ربانی برجای ماند.
فیض الاسلام پس از بازگشت از عتبات عالیات و خاصه نجف اشرف در تهران ماند و به کار تبلیغ معارف اسلامی و اتنجام فعهالیتهای فرهنگی در حوزه آموزه های دینی و امور مکتبی پرداخت و نیز در خیل روحانیت انقلابی و مبارزان نهضت اسلامی به مقاله با رژیم طاغوت مبادرت ورزید و مدتی هم به زندان افتاد.
تا اینکه پس از عمری مجاهدت و تلاش علمی و عملی در راه احیای ارزشهای اسلامی در این روز دار فانی را وداع گفت و عالم خاکی را در سال 1405 هجری قمری بدرود گفت. پیکر مطهر این عالم ربانی و روحانی بزرگوار در بهشت زهرا ی تهران تدفین گشت.
او در نجف اشرف از محضر استادان بزرگی چون آیة الله آقا سید ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاءالدین عراقی، شیخ محمد کاظم شیرازی، شیخ علی اکبر نهاوندی و شیخ عباس قمی بهره برد و کتاب «الافاضات الغرویه فی الاصول الفقهیه» را همانجا نوشت.
مقام مقام معظم رهبری حضرت آیة الله خامنه ای درباره این شخصیت فرزانه می گویند:
جز دانشوران و خواص، کسی از نهج البلاغه جز نامی نمی دانست. اولین ترجمه ای که (در عصر حاضر) از آن شده، از مترجم روحانی محترمی «فیض الاسلام» است که اول بار، نهج البلاغه را «همه فهم» کرده و به دست مردم داد.
و نیز دکتر سید جعفر شهیدی نیز درباره این شخصیت برجسته روحانی می گوید:
ترجمه ای که جایی باز کرد و مقبول همگان افتاد اثر مرحوم «سید علی نقی فیض الاسلام» است که خطبه ها، نامه ها و سخنان کوتاه امام را با ترجمه و توضیح نشر کرد.
مرحوم فیض الاسلام را بارها دیدم؛ مردی فاضل، مسلمان و دیندار و دوستدار اهل بیت ـ علیهم السلام ـ بود و برای این ترجمه رنجی بر خود نهاد و می توان گفت؛ اخلاص وی در فراهم آوردن این ترجمه، در رواج آن تأثیری به سزا داشته است.
از جمله آثار فیض الاسلام می توان به
۱. ترجمه و خلاصه التفسیر قرآن عظیم.
۲. الثقلان فی تفسیر القرآن؛ تفسیر سوره مبارکه فاتحة الکتاب.
۳. ترجمه و شرح نهج البلاغه
۴. ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه
۵. بنادر البحار
۶. اشارات الرضویه؛
۷. الافاضات الغرویه فی اصول الفقهیه
۸. خاتون دو سرا سید تنا زینب الکبری
اشاره نمود.
شهید صدوقی
اما آيت الله محمد صدوقي که در سال 1287 ش برابر با 1327 قمري در يزد ديده به جهان گشود یکی از روحانیون انقلابی و یاران وفادار امام در نهضت اسلامی و از عالمان برجسته و بزرگان ایران اسلامی بود که زندگیش سراسر مجاهدت و تلاش و ممارست در راه ارزشهای اسلامی و نماد و نموداری از استقامت و خردورزی و کار خدایی بود.
این روحانی مجاهد چه در حوزه تحصیل آموزه های دینی و چه در مکتب تهذیب نفس از سرآمدان روزگار خویش به شمار می آمد، او می توان در شمار یاران اصلی امام و همراهان همیشگی انقلاب و دلسوزان واقعی امت مسلمان دانست.
شخصیتی که در دوران حیاتش دغدغه اسلام و ایران و شور انقلاب و استحکام ایمانش از او رادمردی بشکوه ساخت و چهره ای ماندگار و در تاریخ ایران اسلامی.
مردی که چه پیش و چه پس از انقلاب نیرویی ارزشمند و ذخیره ای گرانسنگ برای امام و مردم بود و توانست منشأ خدمات و خیرات و برکات بسیاری برای امت اسلامی و ایران انقلابی باشد.
مردی که هم بودن و هم رفتنش رشک برانگیز و برکت آمیز بود و نام و یادش هرگز از صفحه دل این مردم و پهنه سبز و سرخ این سرزمین محو نخواهد شد.
خانواده شهيد صدوقي از نوادههاي مرحوم شيخ صدوق است و پدر او يكي از روحانيون معروف يزد.
آيتالله صدوقي دورانی از تحصيلات خود را در يزد و اصفهان گذراند و سپس براي ادامه تحصيل به قم مهاجرت كرد. وي به مدت 21 سال در قم به فراگيري علوم اسلامي پرداخت و از محضر عالمان نامداري همچون شيخ عبدالكريم حائري يزدي، سيدصدرالدين صدر، سيدمحمدتقي خوانساري، سيدمحمد حجت كوه كمرهاي بهره برد. پس از درگذشت آيتالله شيخ عبدالكريم حائري، مؤسس و مدير حوزة علميه قم، اداره قسمتي از حوزة علميه به شهيد صدوقي واگذار شد. با رسيدن سال 1330 ش. و فوت عالم بزرگ ديني يزد، با درخواست مردم و توصیه حضرت امام و بزرگان به آيتالله صدوقي، ايشان به يزد بازگشت و به انجام وظايف ديني و انقلابي پرداخت. اين عالم رباني از آغاز مبارزات حضرت امام خميني (ره) چه پيش از قيام 15 خرداد و چه پس از آن، همواره از ياران و مروجان افكار متعالي حضرت امام محسوب ميشد.
اين شخصيت والامقام پس از پيروزي انقلاب اسلامي، از طرف مردم يزد، براي تدوين قانون اساسي راهي مجلس خبرگان شد و در راه تثبيت اصل ولايت فقيه، تلاش فراواني از خود نشان داد. ايشان همچنين به عنوان نماينده امام و امام جمعه يزد برگزيده شد و به روشنگري و ارشاد مردم همت گماشت. سرانجام آيت الله محمد صدوقی در روز 11 تیر 1361 مطابق با دهم ماه مبارک رمضان سال 1402 قمری، پس از ادای نماز جمعه در حالي كه جايگاه را ترك ميكرد، منافقي با به آغوش كشيدن آن بزرگوار و منفجر كردن نارنجكي كه در دست داشت، ايشان را در خون خود غوطهور ساخت. در اين ترور كه در ادامه سياست و روش پليد منافقان كوردل جهت حذف فيزيكي چهرههاي فعال، مؤثر و شاخص انقلاب اسلامي صورت گرفت آن شهيد بزرگوار كه به حق، شيخ الشهداء و چهارمين شهيد محراب ناميده شده است، شهد شیرین و جام مصفای شهادت را نوشید و با جامه ای گلگون به دیدار حق شتافت.
آری؛ بزرگان برجسته و عالمان عزیزی همچون سید ابومحمد اطروش، سید علی النقی فیض الاسلام و آیت الله صدوقی که هر یک کارنامه پرافتخاری را در طول سالهای حیات خویش برای همروزگاران و آیندگانشان برجای نهادند تا همیشه تاریخ برای دلدادگان اسلام و عاشقان حقیقت چونان ستاره های پرفروغ آسمان علم و عمل پرتوافشانی می کنند.
یادشان گرامی روحشان شاد و راهشان زنده و پررهرو باد!
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما