امام صادق-علیه السلام- در طول حیات طیبه اش در حوزه های مختلف تلاشهای فردی و اجتماعی، در حوزه علم و اندیشه، در وادی تربیت شاگردان برجسته و در یاری شیعیان و نورافشانی در شب دیجور حکومت ظالمان برای مسلمانان و مظلومان اجتماع مسلمین، همچون مجاهدی نستوه و عارفی عظیم الشأن، نقش آفرینی نمود و یادگارهای پربرکت و ماندگار این امام همام تا همیشه تاریخ پرتوافشان راه مسلمانان و بلکه همه آزادی خواهان و رستگاران جهان بشریت خواهد بود.
سیره و منش شخصیتی ایشان، احادیث برجای مانده از آن حضرت، مناظرات حق طلبانه و تبیین کننده حقانیت مکتب تشیع و پرورش شاگردان مبرز و دانشمندان مجهز به سلاح علم و ایمان و شجاعت و فراست همه و همه گویا و جویای حرکت ارزشمند این امام بزرگوار ما شیعیان برای احیای ارزشهای دینی و هرچه بارزتر نمودن حقانیت شیعی است.
تاریخ گواه همه این مجاهدتهاست و به خصوص مناظرات عالمانه ایشان و شاگردانشان در برابر ملحدین و مخالفین، به عنوان برگ زرینی در تاریخ تشیع، برجای مانده و سند افتخاری است برای هر شیعه که جلودار مکتبش با سلاح علم و منطق و کلام پیشروی حرکت حق خواهی بوده است و نه چیز دیگری.
حضرت امام جعفر صادق عليه السلام، در 17 ربيع الاول سال 83هجری قدم مبارکش را به عرصه گیتی نهاد.
پدرش امام محمد باقر ( ع ) و مادرش "ام فروه " دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر بود؛ کنيه این امام همام "ابو عبدالله " و لقبش "صادق " می باشد.
حضرت صادق تا سن 12سالگی همروزگار جد بزرگوارش حضرت امام سجاد(ع) بود، در دامان پرمهر و پربرکت ایشان پرورش یافته و از سرمنشأ اندیشه و فیض حضور ناب و تابناک آن امام عزیز بهره گرفت.
پس از شهادت امام سجاد –علیه السلام- نیز به مدت 19سال نيز در محضر پدر بزرگوار خود امام محمد باقر ( ع ) روزگار گذراند و از خورشید فروزان ایشان نیز نور ناب ولایت و امامت و درس مجاهدت و مقاومت گرفت و مجموعا 31سال از زمان عمر عزیز آن حضرت در محضر امامان بزرگوار پیش از ایشان سپری گشت.
مدت امامت ایشان 34سال بود که در اين مدت "مکتب جعفري " را بنا نهاد و به احیای ارزشهای تابناک حقیقت محمدی(ص) و مکتب علوی(ع) کمر همت بست و در این راه آن قدر مجاهدت و ممارست نمود که مکتب تشیع را به نام ایشان و به یاد تلاشهای مجدانه و پربارشان مکتب جعفری(ع) نام نهاده اند.
دوران حیات امام جعفر صادق ( ع ) مصادف بود با خلافت هشام بن عبدالملک - وليد بن يزيد - يزيد بن وليد - ابراهيم بن وليد - مروان حمار و منصور دوانیقی که هر کدام به نحوی و به نوعی به جور و ظلم و عدوان در حق آن امام دوران و شیعیانان مبادرت ورزیدند و بر مظلومیت امامت و ولایت و امت شیعه کمر همت بستند و از هیچ جور و دشمنی دریغ نورزیدند و سرانجام این امام همام و مظلوم شیعیان توسط منصور دوانیقی خبیث و ملعون مسموم شد و به شهادت رسید.
سالهای آخر عمر آن حضرت با درد و مظلومیت و ظلم مضاعف ادامه یافت و آن حضرت در آن دوران سختی و مرارت بسیار متحمل شد.
به مناسبت سالروز شهادت این امام عزیز و عظیم الشأن، چند جمله ای از کلام گهربار، درس آموز و عبرت انگیز ایشان را با هم مرور می کنیم، باشد که ره توشه ای برای امروز و فردایمان گردد و ما را در روزگار آخر الزمان و فتنههای پیچیده و گرداب مصائب این دوران، یاریگر و رهنما باشد. انشاءالله
امام صادق (ع) فرمودند:
یَقولُ اللهُ عزَّوجل إذا عَصَانِی مَن یَعرفُنی سَلَّطتُ عَلَیهِ مَن لَا یَعرفُنی
خداوند عزوجل فرمود: هرگاه کسی که مرا می شناسد نافرمانی ام کند، کسی را که مرا نمی شناسد، بر او مسلّط می گردانم.
(اصول کافی، ج1، ص152، ح2)
مَن حَسُنَ بِرُّه بِأهلِهِ زِیدَ فی عُمرِهِ
هرکه با خانواده خود خوش رفتار است، عمرش بسیار خواهد بود
(الکافى، ج 8، ص 219)
ما مِن رَجُلٍ تَکبَّرَ أو تَجَبَّرَ إلاّ لِذِلَّةٍ وَجَدَها فی نفسِهِ
هیچ مردى تکبّر یا گردنفرازى نکرد ،مگر به سبب احساس خوارى و حقارتى که در خود یافت. (میزان الحکمه ، ح 9814)
الله فی عَون المُومِن، مادامَ المُومِن فی عَون اَخیهِ
خداوند در پی یاری مومن است، تا وقتی که مومن در پی یاری برادر خویش است. (بحار الانوار، ج74 ،ص322)
اِنَّ المُؤمِنَ وَلىُّ اللّهِ یعینُهُ وَ یصنَعُ لَهُ وَ لا یقولُ عَلَیهِ اِلاَّ الحَقَّ وَ لا یخافُ غَیرَهُ
مؤمن دوست خداست، یاریش مى رساند، براى او کار مى کند، درباره او جز حق نمى گوید و از غیر او نمى ترسد.
(کافى، ج 2، ص 171، ح 5)
اِذا اَرادَ اللّهُ بِقَومٍ هَلکا ظَهَرَ فیهِمُ الرِّبا
هنگامى که خداوند بخواهد ملتى را نابود کند، رباخوارى در میان آنان رواج مىیابد.(وسائل الشیعه، ج 18، ص 123، ح 17)