جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ |۱۱ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 13, 2024

حضرت آیت‌الله مظاهری در نوشتاری، برزخ، منازل و مراحل آن را تبیین کرده است.

به گزارش خبرگزاری حوزه،  متن نوشتار این مرجع تقلید به شرح ذیل است.

منزل اوّل پس از مرگ،«عالم برزخ» است كه خود نيز داراى منازلى است: منزلى در وقت مرگ، منزلى در قبر و منزلى نيز تا روز قيامت، كه براى آگاهى تفصيلى از اين منازل مى‏توان به كتابهايى كه در مورد معاد تأليف شده است، مراجعه كرد. واژه «برزخ» در لغت، به معناى چيزى است كه در ميان دو شى قرار مى‏گيرد. به همين جهت به عالَمى كه ميان دنيا و آخرت قرار گرفته، »برزخ« گفته مى‏شود. عالم «برزخ» را «عالَم قب» يا «عالَم ارواح» نيز مى‏نامند. قرآن شريف در زمينه اصلِ وجود عالم برزخ آياتى دارد، از جمله:

»حَتّى اِذا جاءَ اَحَدَهُمُ الْمَوتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلّى اَعْمَلُ صالِحاً فيما تَرَكْتُ كَلّا اِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ اِلى يَومِ يُبْعَثُونَ»[1]

»زمانى كه مرگ يكى از آنان فرا رسد مى‏گويد اى پروردگار من ! مرا باز گردان، شايد در آنچه ترك كردم عمل صالحى انجام دهم، چنين نيست، اين سخنى است كه او به زبان مى‏گويد و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته مى‏شوند».

 همچنين آياتى كه مربوط به زنده بودن شهيدان پس از شهادت مى‏باشد، نيز اثبات مى‏كند كه جهانى پس از مرگ، غير از عالَم قيامت وجود دارد. در كلمات معصومين: نيز، روايات متعدّدى در كتب شيعه و سنّى وجود دارد كه با تعبيرات مختلف، از جهان برزخ، سخن گفته شده است، از جمله در حديث شريفى آمده است كه شخصى از امام صادق«سلام‌الله‌علیه»سئوال مى‏كند كه «برزخ»چيست؟ و امام«سلام‌الله‌علیه»در پاسخ مى‏فرمايند:

»اَلْقَبْرُ، مُنْذُ حينَ مَوتِهِ إِلى يَومِ القِيامَةِ»

 «برزخ همان قبر است كه از زمان مرگ تا روز قيامت ادامه دارد».[2]

بنابراين در اصل وجود عالم برزخ، بحثى نيست، امّا در اينكه زندگى برزخى چگونه است؟ بايد گفت: روشن‏ترين تصويرى كه از زندگى در عالم برزخ وجود دارد اين است كه روح انسان، پس از پايان زندگى اين دنيا و ويران شدن جسم فعلى، در اجساد لطيفى قرار مى‏گيرد كه از عوارض و خصوصيات جسمِ فعلى و مادّى، بر كنار است ولى چون شبيه و مثل همين جسم است، به آن »قالب مثالى« يا »بدن مثالى« مى‏گويند كه نه به طور كلّى مجرّد است و نه به طور كلّى مادّى است بلكه داراى نوعى »تجرّد برزخى« و خاصّ است. مرحوم علاّمه مجلسى«ره» در بحار الانوار[3] تصريح مى‏فرمايد كه در برخى از روايات، حالت برزخ به حالت رؤيا و خواب، تشبيه شده است.

قرآن‏كريم، علاوه بر اثبات اصل وجود «عالَم برزخ»، درباره‏متنعّم بودن خوبان و معذّب‏بودن بدكاران در آن عالم‏نيز آياتى دارد كه براى نمونه به دو آيه اشاره مى‏كنيم:

»قيلَ ادْخُلِ الجَنَّةَ قالَ يا لَيْتَ قَومى يَعْلَمُونَ بِما غَفَرَ لى رَبّى وَ جَعَلَنى مِنَ الْمُكْرَمينَ»[4]

»به او گفته شد»آن مؤمن شهيد«وارد بهشت شو، گفت: اى كاش قوم من مى‏دانستند كه پروردگارم مرا آمرزيده و از گرامى داشتگان قرار داده است».

 در اين آيه پس از شهادتِ شهيد به وى خطاب شده است كه وارد بهشت شو، در حالى كه مى‏دانيم كه بهشت جاويد الهى در عالَم قيامت، نصيب مؤمنان و شهيدان خواهد شد. از اينجا روشن مى‏شود كه »بهشت« در عالم برزخ نيز وجود دارد و در آن برزخيان صالح، به نعمتهاى الهى متنّعم و پاداش داده خواهند شد.

 «اَلنَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوّاً وَ عَشِيّاً وَ يَومَ تَقُومُ السَّاعَةُ اَدْخِلوُا الَ فِرْعَونَ اَشَدَّ الْعَذابِ»[5]

»عذاب آنها آتش است كه هر صبح و شام بر آن عرضه مى‏شوند و روزى كه قيامت بر پا شود آل فرعون را در سخت‏ترين عذابها وارد كنيد».

 در اين آيه نيز خداوند متعال تصريح فرموده است كه: قبل از برپايى قيامت، آل فرعون‏ در هر صبح و شام بر عذاب و آتش‏ عرضه مى‏شوند درحالى كه‏عذاب و آتش جهنم در عالَم قيامت خواهد بود. پس در نتيجه »عذاب و جهنّم« در عالم برزخ نيز وجود دارد.

 ابطال «تناسخ»

 در پايان اين فصل مناسب است كه به طور اجمال، به يك عقيده باطل و ردّ آن اشاره كنيم و آن عقيده، »تناسخ» يا «بازگشت ارواح» نام دارد.

 برخى از فرقه‏ها معتقدند كه روح انسان بعد از مرگ و ويران شدن اين بدن، به بدن ديگرى در همين عالم دنيا باز مى‏گردد و به عبارت ديگر، روح بلافاصله پس از جدا شدن از بدن انسان در جسم و بدن ديگرى حلول كرده و زندگى مجدّدى را در همين دنيا آغاز مى‏كند و اين مسأله ممكن است بارها تكرار شود. اگر انسانى كه مى‏ميرد، جزء صالحان و خوبان باشد، روح او در بدن يك شخص متنّعم و آسوده و در رفاه ظاهرى حلول مى‏كند و اگر انسانى كه مى‏ميرد، در زمره انسانهاى ناشايست باشد، روح او در بدن يك شخص بلاكش و ناآرام حلول خواهد كرد. متكلّمين و حكماى الهى، اين عقيده را از نظر عقل و شرع باطل كرده‏اند و وجود عالم برزخ و تصريح قرآن كريم به وجود چنين عالمى را نيز دليل بر ردّ اين اعتقاد مى‏دانند.

حكيم عارف، ملّاصدراى شيرازى در بحث تناسخ، دليل محكم ديگرى بر ردّ تناسخ آورده‏اند و آن اين است كه تعلّق روح بعد از مرگ به بدن ديگر، مستلزم برگشت از فعل به قوّه است و چنين بازگشتى محال است كه البتّه توضيح فنّى اين مطالب در كتب مفصّله آمده است.

 علاوه بر اين، لازمه اعتقاد به «تناسخ» آن است كه، مستضعفان و افراد بلاكش و پر رنج و محنت، از نظر روحى، اشخاص ناشايست و بدى باشند و مثلاً روح كسانى مانند معاويه و يزيد و شمر در وجود آنها حلول كرده باشد و در حقيقت اين قشر از اجتماع، از بدترين انسانها باشند و به عبارت ديگر در اين بزم، هر كه بلاى او بيشتر است و استضعاف او بالاتر است، از نظر روحى پست‏تر و شقى‏تر باشد، در حالى كه اصلاً چنين چيزى نيست و بسيارى از پاكان و صالحان و شايستگان در بين همين مستضعفان و اقشار پر رنج و محنت مى‏باشند. بنابراين«تناسخ يك عقيده باطل‏است».

پی‌نوشت‌ها

====================

1. مؤمنون / 100 - 99.

2.تفسير نور الثقلين، ج 2، ص 554.

3. بحار الانوار، ج 6، ص 271.

4. يس / 27 - 26.

5. غافر / 46.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha