چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ |۹ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 11, 2024

بزرگداشت نام شهیدان، پاسداشت مسیری است که آنها بر جاده سبزش گام نهادند و زنده نگهداشتن منش و روشی است که آن بزرگانِ عرصه عرفان عملی، بر آن صحه گذاردند؛ آنهم با خون سرخ خویش!

راهی که از دل معنویت سر برون می آورد و در مسیر رشد فکری و اعتلای وجودی ادامه می یابد.

خبرگزاری حوزه/ چه خوش گوار و دل­افزاست اینکه یاد و نام شهیدان، آرام بخش جانِ بازماندگان از قافله ایثار است و زنده نگهداشتن این نام و مرام، کمتر از شهادت نیست؛ که خود، ادامه ای است بر امتداد آن راه سبز و سرخ.

بزرگداشت نام شهیدان، پاسداشت مسیری است که آنها بر جاده سبزش گام نهادند و زنده نگهداشتن منش و روشی است که آن بزرگان عرصه عرفان عملی، بر آن صحه گذاردند؛ آنهم با خون سرخ خویش!

راهی که از دل معنویت سر برون می آورد و در مسیر رشد فکری و اعتلای وجودی ادامه می یابد.

شهیدان نمادهای مقاومتند و نشانه های رهایی، رهایی از بند تن و همه تعلقاتش. و آنگاه پرگشودن در آسمان رستگاری و فلاح و صلاح که شهامت و شهادت از نتایج درخشنده و آسمانی آن است.

آری؛ اینجا ایران اسلامی و محل سجده گاه کبریایی بزرگان اهل خرد و عشق است؛

قدم گاه شهیدان است این جا

محل رشد ایمان است این جا

كسی كه انس با این خاك دارد

برایش كعبه ی جان است این جا

در این میان نام و یاد شهدای روحانی این گلگون کفنان عرصه خاک بهشت، تجلی‌گاه توأمان علم و عمل است.

عالمانی که با چراغ خرد به جنگ شب رفتند و چه در جهاد اکبر و غلبه بر نفس خویش و چه در جهاد اصغر و حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضوری باهرالنور یافتند.

این ستاره های پرفروغ، هر یک درختی در باغ شهادتند و میوه یادشان روح و روان ما خاک نشینان دنیای دون را جانی دوباره می بخشد و خونی تازه در رگ حیاتمان می دماند.

یکی از این مردان مرد و روحانیان حقیقی و شهیدان به حق پیوسته طلبه شهید علي آراسته از خطه مردآفرین آذربايجان است.

 شهيد «علي آراسته» در سال 1346 در روستاي «ارزنق» از توابع «سراب» در خانه‌اي کوچک با اهالی بزرگ و دلیرش به دنیا آمد.

دوران ابتدايي را در مدرسه ابتدايي روستا طی کرد و سپس به مدرسه «فردوس» برای گذراندن دوران راهنمايي عازم شد.

دوران تحصیل علی، همزمان شد با سالهای اوج گیری نهضت انقلابی مردم مسلمان ایران بر ضد نظام ستمگر شاهنشاهی.

تلاش اصلی علی عزیز سال‌‌های اولیه انقلاب مقابله و مبارزه با منافقين كوردل بود.

آنها که همه سعی و تلاش شوم و تاریک اندیشی جهالت بار و شب پرستانه شان برای انحراف نسل جوان و نوجوان خاصه در مدارس بود.

از همین روی علی آراسته که پیراسته از علایق دنیوی و آراسته به نور معنویت و مجاهدت ایمانی بود مبارزه با افكار الحادي منافقين را سرلوحه کار خویش نمود و به همین دلیل با تشويق خانواده اش که همواره پشتیبان معنوی و عاطفی او در این راه بودند در حوزه علميه «امام عصر(عجل‌الله‌تعالي‌فرجه)» تبريز ثبت نام کرد.

با شروع جنگ تحمیلی شهيد علي آراسته در طول  سالهای 1360 تا 1365، هفت بار در جبهه های حق علیه باطل حضور یافت و در صف رزمندگان مجاهد راه خدا به پیکار با دشمن خبیث بعثی پرداخت.

این جوان آراسته به نام و مرام «علي» با جدیت مردانه خویش توانست در كنار درس حوزه، ديپلمش را هم بگیرد و در كنكور سراسري شركت كند.

علی، متقی و پیراسته از تعلقات دنیا بود و هوی و هوس نتوانست او را زمینگیر خواسته های دنی سازد.

و در نهایت پس از سالها جهاد و مقاومت در «عمليات والفجر» در ارديبهشت سال 1365 در منطقه «درياچه نمك» شهد شهادت نوشید و به دیدار یار شتافت و به ملکوت اعلی پرکشید.

 آری؛

روحانی شهید علی آراسته در زمره شهیدانی است که  پاسداشت یاد آنها، نکوداشت منش و روشی است که آن بزرگان عرصه عرفان عملی، بر آن صحه گذاردند؛ آنهم با خون سرخ خویش!

جانباختن در راه جانان و نه کنج عافیت گزیدن و راحت طلبیدن!

راه «آراسته» های ما از دل معنویت سر برون می آورد و در مسیر رشد فکری و اعتلای وجودی ادامه می یابد.

و به همین دلیلی است که شهیدان ما نمادهای مقاومتند و نشانه های رهایی.

رهایی از بند تن و همه تعلقاتش؛ آنچنانکه «علی» بود و «آراسته» ماند!

و اینک زبان حال ما جاماندگان از قافله عشق و رهایی در روزگار آخر که حسرت و عسرت و رخوت و نخوت دربرمان گرفته و تنها یاد و نام آن رادمردان است که دلمان را تازه و داغمان را سوزنده می سازد.

من عطش آلوده ام آبم دهید               جرعه ای از باده نابم دهید

لب ز اسرار شهیدان دوخته ام           سینه ام آتش گرفت و سوختم

«گوی توفیق» از میان برداشتند             یکه و تنها مرا بگذاشتند

یک غزل در حنجرم خشکیده است         شعر های دفترم خشکیده است

دوستان رفتند و من جا مانده ام             در قفس تنهای تنها مانده ام

قمریان در بوستان خنیاگرند                بلبلان در گلستانی دیگرند

ما فقط دم از تکامل می زدیم               دل به دریای تساهل می زدیم

ما جعلنا خوانده و سالم شدیم                مایل این رخوت دائم شدیم

ما سلامت را سعادت خوانده ایم           در کجا درس شهادت خوانده ایم

غیرت آیینان خطر کردند زود               تا خدا میل سفر کردند زود

جملگی پروانه ی آتش شدند                در حریم عاشقی آرش شدند

*شعر:  محمد علی جعفریان

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha