به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، روزنامه السفیر لبنان به عنوان یکی از پرتیراژترین، مهم ترین و حرفه ای ترین روزنامه های خاورمیانه در روزهایی که لبنان، شرایط پیچیده سیاسی را پشت سر می گذارد، طی یادداشتی به قلم احمد سلمان و با عنوان " «سید» ... و تعیین سرنوشت ما" نوشت:
هنگام تصور واژه مسؤول سیاسی در ذهن عربی از جمله مردم لبنان، ذهن انسان به طور ناخودآگاه به یاد نمونه هایی می افتد که معمولا کفایت و شایستگی لازم را ندارند؛ یکی نفوذ خود را از نیاز مردم به خود کسب کرده و از این نفوذ به صورت بی حساب و کتاب و به شکل افراطی سوء استفاده میکند و گاه هم این نفوذ با فرصت طلبی به دست آمده که در برخی موارد این فرصت طلبی همراه با مقداری خشونت هم بوده و بعد هم تمام تلاش او این است که منافع شخصی خودش را تامین کند.
در گذشته نزدیک خود با این رفتار نا امید کننده، مسؤولان خو گرفته ایم و به ناچار دربرابر این رفتار تسلیم شده ایم و آنها هم ما را در برابر فرصت طلبی های خود وادار به کرنش میکنند و حتی نمیتوانیم فکرش را هم بکنیم که یکی از مسؤولین خارج از این چهارچوب باشد، بدون اینکه ضعیف و بیچاره باشد.
* کسی که دغدغه های مردم را می فهمد
حال کسی را در نظر بگیرید که مسؤولیتی را برای خدمت به جامعه پذیرفته بدون اینکه از مردم سوء استفاده کند. مردم چنین کسی را شایسته این مسؤولیت میدانند، زیرا دغدغه های آنها را میفهمد و با جدیت کامل برای حل مشکلات آنها تلاش میکند، بدون اینکه در مقابل آن انتظاری از مردم داشته باشد. اعتماد مردم به چنین شخصی بر بار مسؤولیت او می افزاید و برای انجام وظیفه خود و محقق ساختن وضعیتی درخور برای مردم تلاش بیشتری انجام میدهد، چنین کسی همواره خود را مورد ارزیابی و بازخواست قرار میدهد و مردم نیز او را تحت نظر دارند.
رهبر واقعی کسی است که مسؤولیت تصمیم گیری های خود را می پذیرد و اگر کار اشتباهی از او سر زد، بهای آن را می پردازد و برای اصلاح آن تلاش میکند و اگر هم پیروز و موفق شد، سبب خیر برای جامعه شده است. مسؤول، کسی است که در سخت ترین و پیچیده ترین شرایط تصمیم های آگاهانه میگیرد.
رهبر، همه را با آغوش باز می پذیرد و میداند که مردم ممکن است آراء و نظریات مختلفی داشته باشند و اگر دشمنی و کینه وارد سیاست شود برای جامعه خطرناک است.
رهبر واقعی بر این باور است که مردم حتی در صورت داشتن اختلاف باید با هم صحبت و گفتگو کنند؛ چرا که بازنگری و بازخوانی موارد اختلافی بر اساس اولویت های مورد توافق موجب پرهیز از دشمنی و کینه توزی میشود.
دشمن ما یک دشمن و کاملا روشن است: اسراییل
تجربه ما در رویارویی با دشمن نیز دارای طراحی مشخص است و برخی کمبود ها در زمینه امکانات نمیتواند از شأن و اهمیت این تجربه بکاهد.
مهم این است که ما در جهان عرب و اسلام مورد احترام هستیم و تفکری را ارئه کرده ایم که با احترام پذیرفته شده، این مهم است، وجود و حضور ما در جهان عرب و اسلام مهم است و اینکه مورد احترام هستیم و ما احترامی را که به دست آورده ایم در راه تقویت فرهنگ مقاومت در جهان عرب و اسلام خرج خوهیم کرد.
* حزب الله، حزبی که متعلق به مردم است
اما درباره مدیریت حزب بر اساس برخی تحلیل ها در جهان عرب و کشورها و ملت های عربی و اینکه بخواهیم در اینجا و آنجا دخالت کنیم و معادلات منطقه را تغییر دهیم، غیر ممکن است. شما از حزبی سخن میگویید که متعلق به ملت است نه حکومت، حزبی که در یک کشور بزرگ قررا ندارد و امکانات انسانی و مادی مهمی نیز در اختیار ندارد.
باید توجه داشت که سرنوشت مسؤولیت سیاسی با دو بُعد انسانی و مبارزاتی آن به دست یک شخص نیست هرچقدر هم که آن شخص محبوبیت و تقدس داشته باشد. درست است که او رهبر است، اما او بخشی است از مجموعه ای که برای رسیدن به اهداف خود از طریق برنامه ریزی، تلاش میکنند تا بتوانند آینده بهتری برای فرزندان خود بسازند.
ابهت این تصویر فقط متعلق به یک نفر نیست، متعلق به تمام مجموعه و دستاوردهای آن میباشد. این ابهت نتیجه یک تلاش ملی است که تمام افراد مخلص کشور در آن سهیم هستند.
معادله بسیار ساده است: این ما هستیم که سرنوشت خود را رقم میزنیم و این ما هستیم که تاریخ خود را می نویسیم، تاریخی که باید با بی طرفی به آن بنگریم تا بتوانیم در آن تاثیر گذار شویم.
رهبر، کسی است که با حس رهبری و فرماندهی و مسؤولیت خود بداند ملت های عرب از موضع گیری های دولت های عربی در برابر دشمن صهیونیستی و مساله فلسطین خشمگین هستند، ملت های عرب احساس خفت و خواری میکنند. و طبق سنت های تاریخی و تجربه های فراوان جوامع بشری هر کس بتواند به این رنج پایان دهد و این احساس خواری و ذلت را از بین ببرد، مورد قبول توده ها قرار میگیرد.
برخی نظام های فاسد و ضعیف و سست هستند که بنا به قوانین حاکم بر تاریخ و جوامع، وقت رفتن آنها فرا رسیده است.
چنین مسؤولیتی میتواند اسوه مردم باشد تا از او پیروی کنند و آرزوهای خود و راه نجات و بازیابی کرامت خود را در او بیابند و سقف انتظارات خود را بالا ببرند و در چنین صورتی گاهی محاسبه این رهبر و نظارت بر او نیز به خاطر ترس و نگرانی از شکست و زیان این تجربه، سخت خواهد بود.
* صدای "سید" همچنان طنین انداز است
سید حسن نصرالله امروز نهال احساس مسؤولیت را در جان های ما کاشته و اعتماد به نفس را به ما باز گردانده است به گونه ای که کسی را که به فکر سوء استفاده از مشکلات ما باشد نمیپذیریم.
گویی صدای سید در پایان یکی از سخنرانی های او هنوز طنین انداز است که گفت: ما در این کشور جد اندر جد از صدها سال پیش و شاید هزاران سال پیش تا کنون زندگی کرده ایم. ما اینجا متولد و بزرگ شده ایم و زندگی کرده ایم و قبور شهدا و پدران واجداد ما اینجا است، ما اینجا میمیریم و اینجا میمانیم و از اینجا نمیرویم.
درود ما به این رهبر و سیدی که مقاومت با وجود صفحات افتخار و مجد را در تاریخ جهاد نگاشت و توانست الگویی باشد برای پاسداران سرزمین ها و کرامت انسان ها در رویارویی با دشمن اسراییلی که فلسطین را اشغال کرده و ملت آن را از سرزمین خود بیرون رانده و میخواست اشغالگری خود را تا لبنان ادامه دهد و این جهاد بر حق بود که توانست سرزمین لبنان را آزاد سازد و کرامت را به مردم آن بازگرداند.