خدایا! در این روز به من کمک کن تا این که بتوانم روزه و نماز آن را به پا دارم، و من را از لغزش و گناه دور کن، و یاد پیوستهات را به من روزی کن، به توفیقات ای هدایتگر گمراهان.
در دعای روز هفتم ماه مبارک رمضان بر چند مسأله اشاره شده است:
- روزه؛
- نماز؛
- دوری از لغزش و گناهان؛
- یاد پیوسته الهی و ذکر خداوند.
جایگاه خاص روزه در بین عبادات
«اللهمّ اعنّی فیهِ علی صِیامِهِ»؛ «خدایا من را کمک کن تا در این روز روزه بگیرم.»
روزه یک ویژگی خاص دارد که عبادت دیگر ندارند؛ درجه خلوص روزه به مراتب بیشتر از اعمال دیگر است.
علت این موضوع آن است که روزه یک امر عدمی است، بدان معنا که انسان باید یک سری از امور را ترک کند. آب نخورد؛ غذا نخورد و... چون انجام ندادن در روزه محوریت دارد و آن یک امر عدمی است بنابراین جنبه ریا و شرک در آن نیست و یا بسیار کمتر است، و روزه نسبت به سایر عبادات از خلوص بیشتری برخوردار می شود.
بقیه عبادات یک بروزی دارند و ممکن است شیطان در آن دخالت کند و قصدها و نیت ها را خراب کند و درصد خلوص آن را کم کند. در حدیثی قُدسی درباره روزه روایت شده است: «روزه برای من است و پاداش روزه من هستم (و یا من خود پاداش روزه را می دهم.)»[1]
روزه اختصاص به امت رسول خدا(ص) ندارد و امت های پیشین هم روزه می گرفتند و اصل روزه برای آن ها وجود داشته است. همچنان که خداوند در سوره بقره می فرماید: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا کتِبَ عَلَیکمُ الصِّیامُ کما کتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکمْ لَعَلَّکمْ تَتَّقُون »[2]؛ «ای مؤمنان! روزه بر شما نوشته شده است همچنان که بر امت های پیشین واجب شده بود، باشد که پرهیزکار شوید.» در نتیجه روزه که یک واجب دینی است پیشینه تاریخی در بین امت های سابق دارد که بر ایشان نیز روزه واجب بوده است، و اثر روزه کسب تقوی و پرهیزکاری است.
توفیق بزرگ روزه داری و قیام به عبادت الهی
انجام روزه توفیق بزرگی است، به همین دلیل از خداوند درخواست می کنیم: «اللهمّ اعنّی فیهِ علی صِیامِهِ» خدایا! کمکم کن که روزه بگیرم، روزه به علت آن که بر مبنای ماه قمری است در فصول سال گردش می کند. گاه در تابستان است و گاه در زمستان. در تابستان ساعات روزه بیشتر است و گرمای بیشتری را باید روزه داران متحمل شوند، اما در هر شرایط بنده باید بندگی کند.
بعد نوبت به انجام عبادت و نماز است، می خوانیم: «اللهمّ اعنّی فیهِ علی صِیامِهِ و قیامِهِ»؛ «خدایا! در قیام این روز به من کمک کن.»
قیام به معنای عبادت و شب زنده داری و نماز است؛ نمازی که بر اساس روایات ما پایه دین و مایه نزدیک شدن هر انسان پرهیزکار است[3]؛ اگر نماز پذیرفته شود، بقیه اعمال نیز قبول واقع می شود، وگرنه نه.[4]
شرط قبولی و پذیرش بقیه اعمال نماز است؛ نماز بسان کُد و رمز ورودی است که تا آن را وارد نکنند نمی توان وارد برنامه شد. همان گونه که هر شهرستانی کُدی دارد و با گرفتن آن شماره می توان متصل شد؛ اعمال و عبادات نیز کُدی دارند و آن انجام نماز است.
آن قدر نماز اهمیت دارد که فرموده اند کسی که در حال غرق شدن است و نماز وی در حال قضا شدن است، حتی اگر به اندازه یک الله اکبر گفتن و اشاره پلک چشم باشد، باید نماز خودش را بخواند. این موضوع اهمیت نماز را نشان می دهد که حتی در حالت غرق شدن نیز انسان باید نماز خویش را ادا کند.
در هیچ حالتی نماز ترک نمی شود؛ اگر از انسان فوت شد باید قضای آن را بخواند؛ و اگر از دنیا برود، باز باید برای وی قضا کنند.
گناه ؛عامل سقوط از مرتبه انسانیت
در فراز دوم دعا آمده است: «وجَنّبنی فیهِ من هَفَواتِهِ وآثامِهِ» من را از لغزش ها و گناهان دور بدار. اگر انسان گناهان خویش را جبران نکند، سقوط می کند و سرنوشت بدی برای انسان رقم می خورد، چرا که گناه آثار بدی را برای انسان به جا می گذارد. رمز سقوط ملت ها و حاکمان ستم کار را باید در این نکته یافت که وقتی حاکمان و ملت ها غرق در منجلاب لغزش و گناه شوند، سرانجامی جز سقوط و تباهی نخواهند داشت.
یاد خدا، رزق الهی است
در فراز آخر دعا آمده است: «وارْزُقْنی فیهِ ذِکرَک بِدوامِهِ، بتوفیقِک یا هادیَ المُضِلّین»؛ «خدایا! یاد و ذکر پیوسته ات را روزی ام کن، که همیشه به یاد تو باشم»؛ یاد همیشگی بسیار مهم است. ذکر تنها لقلقه زبان نیست، گرچه اذکار وارده و تکرار آن مهم است، بحث در این است که انسان در هیچ حالتی خدا را فراموش نکند؛ یعنی هر کس در هر حالی که هست خدا را شاهد و ناظر بر اعمال خود بداند.
امام خمینی جمله معروفی دارند که «عالم محضر خداست، در محضر خدا، معصیت خدا نکنید.»[5] توجه به این نکته ذکر و یاد پیوسته خداوندی را به همراه دارد، خداوند در سوره منافقون می فرماید: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُلْهِکمْ أَمْوالُکمْ وَ لا أَوْلادُکمْ عَنْ ذِکرِ اللَّهِ وَ مَنْ یفْعَلْ ذلِک فَأُولئِک هُمُ الْخاسِرُون »[6]؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید، مالها و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند، و هر کس چنین کند ـ به سبب مال و فرزند از یاد خدا باز ماند ـ آنان خود خاسر و زیانکارند.»
خاسر به کسی گفته می شود که اصل سرمایه را از دست می دهد، گاه در معاملات سرمایه انسان کم می شود، به این ضرر می گویند، ولی گاه شخص اصل سرمایه را از دست می دهد که به وی خاسر می گویند.
امیرالمومنین(ع) می فرماید: «الذکر لذة المحبین[7]؛ ذکر، لذت انسان های دوستدار خداست.»
خداوند در سوره انسان می فرماید: «وَ اذْکرِ اسْمَ رَبِّک بُکرَةً وَ أَصیلا»[8]؛ «و نام پروردگارت را بامدادان و شامگاهان یاد کن.»
همچنین در سوره احزاب می فرماید: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکرُوا اللَّهَ ذِکراً کثیراً»[9]؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید، خدای را بسیار یاد کنید.»
انسان باایمان در خفا و جلا، در پنهان و آشکار به یاد خداست؛ در خفا یعنی جایی که هیچ کس در آن نیست، باز خدا را شاهد و ناظر می بیند. گاه یک امضای نابجا انسان را جهنمی می کند.
ذکر کثیر و یاد فراوان خدا بدان معناست که هیچ جا و زمانی را از حضور خداوند خالی نبینیم، و او را پیوسته، بیننده و ناظر خود ببینیم. امیرمؤمنان(ع) می فرماید: «کسی که خدا را در پنهانی یاد کند، این خدا را بسیار یاد کرده است.»[10]
در ادعیه این گونه از خداوند درخواست می کنیم: «از تو می خواهیم که بر محمد و آل محمد درود بفرستی و مرا از کسانی قرار بده که فراوان به یاد تو می باشند و پیمان تو را نمی شکنند.»[11]
امام صادق(ع) تسبیح حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را نیز از مصادیق ذکر فراوان و کثیر معرفی کرده است.[12] ترغیب بسیاری بر این ذکر شده است.
«بتوفیقِک یا هادیَ المُضِلّین».
در پایان دعا می خوانیم: «بتوفیقِک یا هادیَ المُضِلّین». در این دعا از خدای بزرگ انجام روزه و شب زنده داری و عبادت و دوری از لغزش ها و گناهان را درخواست کردیم، اما تمام این ها به دست نمی آید مگر با عنایت و توفیق الهی؛ یعنی خداوند ما را در مسیری قرار دهد که گام خویش را در آن نهیم و از عنایت های ویژه اش برخوردار باشیم، بنابراین در فراز آخر دعا می گوییم: «بتوفیقِک یا هادیَ المُضِلّین» با توفیق و تأیید تو ای کسی که هدایت گر انسان های گمراه هستی. چرا که غیر از خداوند متعال چه کسی می تواند دست ما را بگیرد و سبب هدایت ما شود؟
حجتالاسلام محمد امین پورامینی-نمی از یم رمضان
[1]. الصوم لي وأنا اجزي به. من لايحضره الفقيه، 2/75.
[2]. سوره بقره: 183.
[3]. الصلاة قربان كل تقي. الكافي3/265.
[4]. ان قبلت قبل ما سواها وان ردت رد ما سواها. المقنع، شيخ صدوق، ص 73.
[5]. صحيفه امام، ج13، ص461.
[6]. سوره منافقون: 9.
[7]. عيون الحكم و المواعظ، ص32.
[8]. سوره انسان: 25.
[9]. سوره احزاب: 41.
[10]. من ذكر الله في السر فقد ذكر الله كثيراً. دعوات راوندي، ص20.
[11]. (أسألك) أن تصلي على محمد وأل محمد وأن تجعلني ممن يديم ذكرك ولا ينقض عهدك. اقبال الاعمال، ج3، ص299؛ بحار الانوار94/99.
[12]. تفسير الصافي، ج4، ص194( تسبيح فاطمة الزهراء من الذكر الكثير الذي قال الله عزوجل: (اذكروا الله ذكرا كثيرا)).