به گزارش سرویس بینالملل خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام ترابی، مدیر آکادمی اسلامی هامبورگ که در غیاب حجت الاسلام والمسلمین رمضانی، خطبه های نمازجمعه این شهر را نیز ایراد می کند به ادامه سلسه مباحث خود در زمینه خانواده پرداخت.
متن خطبه حجت الاسلام ترابی به این شرح است: این هفته با موضوع «حیا و عفّت، عامل پایداری خانواده» سه مطلب بیان میشود: اوّل: پوشش هم حکم اخلاقی است و هم حکم فقهی و الزامی اسلام. برخی از مصادیق حیا عبارتند از: حیا در پوشش و پوشاندن اعضاء بدن از نامحرم، حیا در صدا کردن همسر، حیا در هنگام عضب و ناراحتی، حیا در روابط درون و بیرون خانواده و...دوم: پوشیدگی خواسته خدای سبحان است و برهنگی نشانهی فریب خوردن از شیطان میباشد. تحریف تاریخ انبیاء برای ترویج فرهنگ بی حیایی و برهنگی دروغ بزرگ و یک خیانت فرهنگی است. سوم: حیا برجستهترین صفت اهل آخرت است و اشکالاتی که بر آن میشود ناشی از جهل یا غرض ورزی شیاطین میباشد.
بحث درباره ی آیه قران کریم بود که به ماجرای آدم و حوا اشاره داشت:
فدلیهما بغرور فلما ذاقا الشجره بدت لهما سوءاتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة اعراف 22 (... فبدت لهما...) طه 121
مطلب اوّل:
فرمود: بدت لهما سوءاتهما. «سوأة» به معنای عیب و نیز به معنای عورت و شرمگاه است (لسان العرب). «بدت لهما» یعنی شرمگاه هر یک بر دیگری یا بر خودش آشکار شد. پس عورت آدم و حوا قبل از خوردن میوه ممنوع، بر دیگری یا بر خودشان پوشیده بود. «طفقا» یعنی آغاز کردند و «خصف» چون با «علی» متعدّی شده، به معنای به هم دوختن چیزهایی و نهادن آن بر جایی خواهد بود. ما دقيقاً نميدانيم «سوءات» آدم و حوّا چگونه آشکار شد؟ ولی همينقدر ميدانيم كه پیش از تناول از درخت ممنوعه، شرمگاه آدم و حوا پوشیده بود و بعد آشکار شد و آن دو، برگ ها را به یکدیگر متصل کرده و با آن خود را پوشاندند. امّا آیا اثر طبیعی درخت این بود که وقتی از آن تناول کردند، این عیوب برایشان پدید آمد و یا این که پس از تناول از درخت، به شرمگاه خود توجّه پیدا کردند؟ برخی احتمال دادهاند که خوردن از میوه درخت ممنوعه موجب شد غریزه شهوت در انسان پدید آید و اندام مربوط به آن در بدن ظاهر گردد.[1]
میل به پوشش به ویژه پوشاندن شرمگاه مصداقی از مصادیق حیاست و علاوه بر آن که از نظر اخلاق اسلامی ارزش محسوب میشود، از نظر فقه اسلامی و ادیان ابراهیمی نیز الزامی است. برخی دیگر از مصادیق حیا عبارتند از: 1ـ حیا در طرز پوشش و نوع لباس و پرهیز از لباسهای بدن نما یا چسبان یا کوتاه به ویژه برای زنان نزد نامحرم؛ 2ـ حیا در صدا کردن همسر و فرزندان؛ 3ـ حیا در هنگام عضب و ناراحتی و زمانی که انسان در تنگنا قرار میگیرد؛ 4ـ حیا در روابط درون و بیرون خانواده و...
مطلب دوم:
برهنگی نتیجه و نشانهی فریب خوردن از شیطان است. خداوند سبحان زن و مرد را پوشیده خواسته تا حرمت شان محفوظ گردد و بنیان خانواده مستحکم شود:
يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْءَاتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ (اعراف 26)
ای فرزندان آدم، برای شما جامهای فرستاديم تا شرمگاهتان را بپوشد و نيز جامهی زينت و جامهی پرهيزگاری از هر جامهای بهتر است و اين يکی ازآيات خداست، باشد که پند گيرند.
ترویج عریانی یکی از ضدّ ارزشهای عصر ماست. اخیرا هم برنامهای به اسم «آدم در جستجوی حوا» در برخی از شبکه های تلویزیونی آلمان پخش میشود که در تعارض آشکار با عفّت عمومی و بر خلاف ارزشهای اخلاقی ادیان و دروغ بستن به انبیاء عظام است، همان طور که در فیلم حضرت نوح نیز شاهد این گونه دروغ پردازیها و افتراء به انبیاء هستیم. یقینا اگر انبیاء الان حضور داشتند علیه ساختن این گونه فیلم ها شکایت میکردند.
مطلب سوم:
چه عاملي موجب شد كه آدم و حوا در پي مخفي كردن عيبهاي خود برآيند؟ مگر انسان ديگري در آنجا حاضر بود و ايشان را ميديد؟ آيا اين كار را از جايي آموخته بودند؟ تحلیل رفتار آدم و حوا در آیه شریفه نشان میدهد كه اين رفتار فطری بوده است. چون هنوز دستور ديني، يا توصيهاي اخلاقي صادر نشده بود، فرهنگ يا سابقه رفتار گذشتگان نيز وجود نداشت. تنها تحليلي كه براي اين رفتار ميتوان ارايه كرد، اين است كه از آشكار شدن زشتي و عيبشان احساس خوبی نداشتند و این احساس روانی و انفعالي كه ريشه در معرفتي فطري دارد همان چیزی است که «حيا» نام دارد. در اصطلاح منطق، این حالت از عرضی خاص انسان است که انسان را از حیوان متمایز میسازد، چنان که امام صادق علیه السلام در روایتی به مفضل بن عمر میفرمایند: آن خصلتی که خداوند ویژه انسان ها قرار داده و حیوانات از آن محرومند، حیاء است. در روايت دیگری آمده است: لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا حَيَاءَ لَه[2] کسي که حيا ندارد، ايمان ندارد. در روايتي ديگري نقل شده: الْحَيَاءُ وَ الْإِيمَانُ مَقْرُونَانِ فِي قَرْنٍ فَإِذَا ذَهَبَ أَحَدُهُمَا تَبِعَهُ صَاحِبُه؛ ايمان و حيا با هم جفت هستند؛ اگر يکي از آنها برود، ديگري هم به همراهش ميرود.[3] پيامبر صلواتالله عليه ضمن وصاياي خود به جناب ابوذر ميفرمايند: يَا أَبَا ذَرٍّ،... أسْتَحی مِنَ اللَّهِ، فَإِنِّي وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَأَظَلُّ حِينَ أَذْهَبُ إِلَى الْغَائِطِ مُتَقَنِّعاً بِثَوْبِي أَسْتَحِي مِنَ الْمَلَكَيْنِ اللَّذَيْنِ مَعِي؛ من به خاطر شرم از دو فرشته همراهم، هنگام قضاي حاجت سر و رويم را ميپوشانم.[4]
حيا برکات زیادی در زندگی معنوی و دنیایی دارد؛ تا جایی که باعث ميشود انسان مرتکب گناه نشود؛ دروغ نگوید، خلاف وعده عمل نکند؛ ظلم نکند و ... در دعاي بعد از زيارت امام رضا صلواتاللهعليه آمده است: رَبِّ إِنِّي أَسْتَغْفِرُكَ اسْتِغْفَارَحَيَاء؛ يعني خدايا من از اين که در حضور تو گناه کنم، خجالت ميکشم.
در روایت دیگر آمده است: اذا اراد اللّه عزّ و جل هلاک عبدٍ نزع منه الحیاء؛ اگر اراده خداوند بر این قرار بگیرد که کسی یا قومی را هلاک کند؛ یعنی به خاطر اعمال بدشان بخواهد آن ها را مؤاخذه نماید، حیاء را از ایشان می گیرد. (یعنی وقتی حیاء که از انسان گرفته شد، دیگرحیات حقیقی برای آنان مفهومی نخواهد داشت.[5]
* پاسخ به 4 اشکال درباره "حیا"
پس حیا و عفاف برکات زیادی برای اشخاص و خانوادهها دارد و از نظر اسلام لازم است حیا در تربیت خانوادگی مورد توجه قرار گیرد. امّا گاهی دربارهی «حیا» اشکالاتی مطرح می شود که خوب است به آن اشاره کنیم.
اشکال اوّل: برخی این طور تبلیغ میکنند که حیا یک قید و بند بی جاست که آدمي خودش را از آن باید خلاص کند! جواب: «حيا» یک ابزار مثبت و مفید برای کنترل درونی است و باعث میشود انسان نزد ديگران عيب خود را بپوشاند يا رفتار ناپسندی بروز ندهد تا مورد تحقیر دیگران قرار نگیرد.
اشکال دوم: برخی ميگويند: آدم با حيا و خجالتي انسان ضعيفي است كه اجتماعی نیست و قدرت دفاع از خودش را ندارد! جواب: بی عرضگی با حیا فرق دارد. احساسي که از آگاهي و توجه نسبت به عيب و نقص در آدمي به وجود ميآيد ميتواند عامل و انگيزهاي براي رفع عيب و نقص شود و انسان را به راه رشد و تعالي سوق دهد. از جناب سلمان فارسی نقل شده که در تمام عمر (حدود سیصد سال) از شدّت شرم و حیا هیچگاه به عورت نگاه نکرد. وقتی این درجه از حیا و شرم مثبت در کنار روحیهی اجتماعی وی به عنوان استاندار و یک سیاستمدار اسلامی قرار گیرد و مقایسه شود، یکی از معجزههای تربیتی اسلام آشکار میگردد.
اشکال سوم: برخی میگویند: حیا چیزی خوبی نیست چون باعث می شود انسان مریضی یا مشکلات خود را بپوشاند و در صدد حل یا درمان آن بر نیاید. جواب: كوتاهي كردن در رفع عيب با حيای مثبت تفاوت دارد. شرم بی جا پسندیده نیست و حیاء مطلوب از افراط و تفریط به دور باشد.
اشکال چهارم: برخی میگویند: بعضی از مصادیق حیا مانند خجالت از پرسش کردن باعث باقی ماندن در نادانی و در نتیجه عقب ماندگی میشود. جواب: حدود حیا در شریعت بیان شده است و در ادبیات دینی پرسش عار نیست. در روایت هم آمده است: لا حیاء فی الدین؛ یعنی در پرسش از مسائل دینی یا انجام وظایف دینی جای خجالت نیست.
بنابراین، همهی اشکالات یاد شده ناشی از جهل یا غرض ورزی شیاطین است و همان طور که در حديث معراج ذکر شده: حیا برجستهترين صفت اهل آخرت است.
[1] . (علامه مصباح، شرح حدیث معراج و شرح حدیث اباذر)
[2] . (الكافي، ج2، ص: 106، باب الحياء).
[3] . (الکافی، ج2، ص: 107)
[4] . (الأمالي للطوسي، ص )
[5] . (محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج 2، ص 291، روایت 10